ای شکفته گل ایران عطرآزادی نسرین من
Fri 2 11 2012
مهناز هدایتی
مدارا کن مدارا کن ای ستودنی ترین زن
ای شکفته گل ایران عطرآزادی نسرین من
مدارا کن مدارا کن در این روزهای انتظار
در این دخمه های تاریک هزاران هزار سربدار
مدارا کن مدارا کن اگر چه بسته ست به رویت
وسعت آن سوی زندان نرسد دستی به سویت
نیلوفران در کنج باغ در حصار زندان و دار
در کمین آزادی اند می گذرد این روزگار
« می گذرد این روزگار نمی ماند بر جای باقی
او که قلبش مثل سنگ است ندارد هیچ اشتیاقی»
«نمی گذارند ببینی کودکان مظلومت را
ممنوع کردند ملاقات با عزیزان معصومت را»
گل من گل بشکفته گل خاموش در سیاهی
نشسته در سکوت وغم بی گناهی بی گناهی
مدارا کن مدارا کن که پایان اسارت ها
خدا داند که نزدیک است باور کن این بشارت را
که میدانیم آن سنگدلان زپای خواهند افتاد روزی
و در دستانت می روید آن گل سرخ پیروزی
مهناز هدایتی
لندن پاییز نود و یک
|
|