کميته مرکزی سازمان اتحاد فدائيان خلق ايران
دانشگاه گورستان نيست! ازمبارزه دانشجويان حمايت کنيم!
Thu 26 02 2009
روز دوشنبه پنجم اسفندماه، دانشگاه اميرکبير (پلی تکنيک) در تهران شاهد درگيری شديد دانشجويان با نيروهای امنيتی و انتظامی بود. اين درگيریها بهدنبال اعتراض دانشجويان به پروژه „دفن شهيد“ در محوطه دانشگاه صورت گرفت. در جريان اين درگيری بيش از ٦۰ دانشجو مجروح شده و نزديک به بيست تن از آنان به بيمارستان انتقال داده شدند.
از سه سال پيش و به دنبال انتخاب احمدی نژاد به رياست جمهوری ايران، پروژه „دفن شهيد“، دفن تعدادی از شهدای جنگ ايران و عراق در محوطه دانشگاههای ايران، اعلام شد. اين پروژه از همان ابتدا با مخالفت شديد دانشجويان، هياتهای علمی دانشگاه و گروههای سياسی مختلف روبرو شد. اما حکومت تلاش دارد تا با استفاده از نيروهای امنيتی و انتظامی خود و با سرکوب مخالفان، اين پروژه را به هر ترتيب بهپيش برد.
برای اجرای اين پروژه، دولت از قبل اعلام کرده بود که در روز پنجم اسفندماه، مراسم „دفن شهيد“ در دانشگاه اميرکبير (پلیتکنيک) برگزار خواهد شد. دانشجويان پلیتکنيک در دو روز پیدرپی اقدام به برگزاری تحصن آرام نموده و اعتراض خود را نسبت به دفن شهدای گمنام اعلام کرده بودند. دولت با توجه به مخالفت گسترده دانشجويان و به منظور جلوگيری از اعتراضات، از هفته قبل تبليغات وسيعی را حول اين مراسم آغاز کرده بود، تاجايی که خامنهای نيز يکشنبه شب در استقبال از اين مراسم پيام داد.
حکومت فکر میکرد که با اين تبليغات وسيع، عمومی کردن آن و پشتيبانی ولیفقيه، دانشجويان جرأت اعتراض به اين مراسم را نخواهند داشت و آنها به راحتی و بیهيچ مخالفتی، پروژه „دفن شهيد“ دانشگاه اميرکبير را پيش خواهند برد. اما برخلاف تصور دولت، از همان آغاز مراسم، دانشجويان با تجمع در محوطه دانشگاه و محل دفن، دست به اعتراض وسيعی زدند. به دنبال اعتراض دانشجويان، نيروهای بسيجی و مأمورين امنيتی و انتظامی به دانشجويان هجوم برده و به ضرب و شتم آنان پرداختند. بنا به گزارشهای رسيده، دانشجويان معترض در مقابل تهاجم نيروهای انتظامی مقاومت کرده و با شعارهايی چون „ديکتاتور زمانه شهيد شده بهانه“، „مرگ بر طالبان، چه کابل چه تهران“، „مرگ بر ديکتاتور“ و „بسيجی بیعرضه قرآن کردی به نيزه“، به اين پروژه که هدف آن ايجاد جو امنيتی در دانشگاهها است، اعتراض کردند.
بهدنبال پايان مراسم دفن، نيروهای انتظامی با استقرار در محل درهای خروجی دانشگاه، به شناساسی و بازداشت دانشجويان معترض پرداختند و بر طبق گزارشها، بيش از هفتاد نفر را دستگير کردند. اکثر اين دانشجويان به کلانتری ۱۰۷ در ميدان فلسطين منتقل شدند، اما از محل نگهداری برخی از بازداشت شدگان اطلاعی در دست نيست. تا روز سه شنبه، ۴۰ تن از بازداشت شدگان آزاد شدهاند.
صبح روز ششم اسفند ماه نيز نيروهای امنيتی با حمله به منازل مهدی مشايخی، عباس حکيم زاده، نريمان مصطفوی و احمد قصابان، از فعالين دانشجوئی اين دانشگاه، آنان را با ضرب و شتم بازداشت کرده و پس از ضبط کامپيوتر، موبايل و کتابها، آنان را به مکان نامعلومی منتقل نمودهاند. پيگيریهای خانوادههای دانشجويان بازداشتی برای اطلاع از وضعيت و سلامت فرزاندانشان تاکنون بینتيجه مانده است.
سياست های تاکنونی جمهوری اسلامی مانند: انقلاب فرهنگی، انقلاب فرهنگی دوم، انقلاب فرهنگی مداوم، جداسازی جنسيتی، سهميهبندی جنسيتی، بومیگزينی، افزايش هزينه تحصيل، مخالفت و ممانعت از برپائی تشکلهای مستقل دانشجوئی، واگذاری ارزشيابی علمی و درجهبندی مقالات اساتيد علوم انسانی به حوزه علميه قم، برکناری و بازنشستگی اجباری استاتيد، تلاش برای اجرای منشور اخلاقی تهيه شده از سوی موسسه پژوهشی خمينی و افرادی جون مصباح يزدی، رعايت حجاب و پوشش اسلامی، پادگانی کردن دانشگاه و اسلامی کردن دانشگاهها، در تمامی عرصهها شکست خورده است. رژيم درمانده از شکست سياستهايش در دانشکاهها، به سرکوب هرچه بيشتر دانشجويان روی آورده است.
حکومت جمهوری اسلامی از بدو تاسيس، در هراس از دانشگاه و دانشجو، تلاش خود را بر کنترل آنها قرار داده است. رژيم يکبار برای چند سال دانشگاهها را بست، به اين اميد که نسل دانشجوی قبلی را از دانشگاهها براند و در بازگشايی جديد، دانشگاهی „اسلامی“ برای خود بسازد. اين آرزوی محال نيز راه به جايی نبرد و بعد از بازگشايی مجدد، دانشگاهها صحنه اعتراض نسل جديد به حکومت سراپا فاسد و متحجر اسلامی شد.
جمهوری اسلامی در طی چند سال گذشته سازمان يافتهتر از گذشته عليه جنبش دانشجوئی و دانشگاههای کشور توطئه کرده است. احضار و دستگيری، شکنجه و محاکمه دانشجويان، محروم کردن دائمی و موقت آنان از تحصيل، تعطيلی نشريات دانشجوئی، راه انداختن تشکلهای وابسته به ارگانهای سرکوبگر رژيم در دانشگاههای کشور و اخراج استادان مستقل و برجسته، از جمله اين اقدامات است. جمهوری اسلامی تلاش کرده است تا فضای پادگانی و امنيتی را در دانشگاههای کشور حاکم گرداند. پروژه „دفن شهيد“ نيز بخشی از همين سياستها و برای امنيتی کردن فضای دانشگاهها و شکستن حريم دانشگاه میباشد.
تظاهرات پنجم اسفند و مقاومت دانشجويان پلیتکنيک در مقابل نيروهای سرکوبگر رژيم، يکبار ديگر نشان داد که حتی دولت نظامی ـ امنيتی حاکم نيز عليرغم بهکارگيری سرکوب و بازداشت، قادر نيست تا صدای اعتراض دانشجويان را خاموش سازد. دانشجويان همچنان در دفاع از آزادی، دمکراسی و عدالت اجتماعی ثابتقدم هستند و همراه با ساير جنبشهای اجتماعی مردم ايران، در مقابل پيشروی ارتجاع حاکم ايستادهاند.
مقاومت يکپارچه دانشجويان نشان داد که اقدامات سرکوبگرانه و تفرقه افکنانه حکومت، تاثير جدی در صفوف متحد دانشجويان ندارد و دانشجويان همچنان به شعار“اتحاد، مبارزه، پيروزی“ پایبند هستند و در برابر استبداد و در دفاع از آزادی، متحد ويکپارچه ايستادهاند.
ما ضمن محکوم کردن يورش جمهوری اسلامی به دانشگاه اميرکبير و ضرب و شتم دانشجويان، خواهان آزادی هرچه سريعتر دانشجويان بازداشتی هستيم. ما سازمانها و احزاب سياسی، نهادها و انجمنهای دموکراتيک و مدافع حقوق بشر را به اتحاد و به مبارزه برای آزادی زندانيان سياسی و دستگير شدگان اخير فرا میخوانيم.
راه عقب نشاندن حکومت، راه بازداشتن آن از تهاجم به فعالان اجتماعی وسياسی، راه جلوگيری از تشديد سرکوب و راه آزادی زندانيان سياسی دستگير شده، اتحاد و مبارزه، مقاومت و ايستادگی است.
کميته مرکزی سازمان اتحاد فدائيان خلق ايران
۷ اسفند ۱۳٨۷- ۲۵ فوريه ۲۰۰۹