سه شعر
Thu 18 10 2012
یوسف صدیق (گیلراد)
▫ رویاها
با رویاهامان می خوابیم.
با رویاهامان بیدار می شویم.
با رویاهامان به بازار می رویم.
با رویاهامان بهار و باور می خریم.
با رویاهامان می میریم.
با رویاهامان زنده می شویم.
▫ صدا
گذشته صدای بلندی دارد.
گذشته صدایش را
گاهی در گلوی تو می کارد
و تو، دیگر
صدای اکنونت را نمی شنوی
و هیچ، هیچ
باور نمی کنی
که آینده هم صدایی دارد.
▫ کار
هوای سربی صبح.
سکوت سربی راه.
نگاه سربی سرما.
. . . .
کارگران
از کار شبانه باز می گردند
و خستگی
در کمین تازه بیداران می نشیند.
باز هم
روزی سربی خمیازه می کشد
باز هم
شبی کبود
در پتوی تاریکش گم می شود.