اخبار و گزارشات کارگری ۳۱ شهریور، ۱ و ۲ مهرماه۱۳۹۱
Mon 24 09 2012
اخبار و گزارشات کارگری ۳۱ شهریور، ۱ مهرماه۱۳۹۱
- متن نامه دوم هماهنگ کنندگان طومار اعتراضی کارگران به وزیر کار
- به طومار اعتراض به حداقل دستمزدها بپیوندیم
- شروع مدرسه و کودکان
- بحران درکارخانه کارتن پارس قزوین،اخراج85کارگرواحتمال بیکارشدن115کارگردیگر
- مرگ کارگرجوان در عمق 15 متری چاه
متن نامه دوم هماهنگ کنندگان طومار اعتراضی کارگران به وزیر کار
وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی جناب شیخ الاسلامی
با سلام
این دومین نامه ما به جنابعالی است. ما به عنوان هماهنگ کنندگان طومار اعتراض به سطح دستمزدها و دیگر شرایط کار و زیست کارگران، نامه ای را در تاریخ 27 خرداد 91 به همراه 10 هزار امضا تحویل وزارتخانه شما دادیم. از آن تاریخ بیش از سه ماه میگذرد و شما هیچ پاسخی به طومار اعتراضی هزاران کارگر نداده اید.
عدم پرداخت دستمزدها، بیکار سازیها، قراردادهای موقت، نا امنی شغلی، دستمزدهای بشدت زیر خط فقر و تورم و گرانی بیداد میکند بسیاری از اقلام غذایی و رفاهی بصورت روزانه و با سرعتی غیر قابل تصور در حال برچیده شدن از سفره خالی ما کارگران است. از اواخر سال 90 و بویژه از چند ماه گذشته تاکنون هزینه های زندگی چندین برابر شده است. هیچ نوع کالا و یا خدماتی در این مملکت پیدا نمیشود که قیمت آنها در طول این مدت افزایش دهها درصدی پیدا نکرده باشد. از عوارض بزرگراهها و هزینه حمل و نقل تا مصالح ساختمانی و اجاره بهای منازل مسکونی تا هزینه های خدمات بانکی و دفاتر اسناد رسمی تا قیمت لبنیات و نان و مرغ و تخم مرغ و گوشت و میوه تا هزینه های آموزش و بهداشت و درمان و خلاصه هر آنچه که برای بقا و نفس کشیدن یک انسان لازم و حیاتی است گاها تا چندین برابر افزایش قیمت داشته اند. این افزایش سرسام آور قیمتها بویژه در طول یکسال گذشته در حالی صورت گرفته است که میانگین دستمزد ما کارگران در این مدت (سال 90 و 91 ) فقط 13 درصد افزایش پیدا کرده است و متوسط دریافتی ماهیانه میلیونها کارگر تازه اگر در این مدت بدلیل قطع سوبسید حاملهای انرژی و تعطیلی کارخانه ها به خیل بیکاران نپیوسته باشند و موفق به دریافت بموقع دستمزدهای خود شوند بین 300 تا 700 هزارتومان در ماه است. ما در نامه قبلی خود بر این مسئله انگشت گذاشتیم و براین حقیقت غیر قابل انکار تاکید کردیم که چنین دستمزدی بویژه در مراکز استانها کفاف اجاره بهای حقیرترین منزل مسکونی را نیز نمیدهد آنوقت و تحت چنین شرایطی شما به عنوان وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی و به عنوان ارگانی که حق تعیین قیمت فروش نیروی کارمان را از ما کارگران سلب کرده اید و تعیین حداقل دستمزد را در اختیار وزارتخانه خود قرار داده اید نه تنها صدایتان در نیامده است بلکه حتی زحمت پاسخگویی به خواست کتبی و امضا شده هزاران کارگر را نیز به خود نداده اید. طوری که به نظر میاید وزارتخانه شما هیچ ربطی به کارگران و زندگی و معیشت آنان ندارد.
جناب وزیر! در طول سه ماهی که از اولین نامه ما و تحویل طومار اعتراضی کارگران به وزارت کار و رفاه و تامین اجتماعی میگذرد علاوه بر افزایش سرسام آور قیمتها، در دهها کارخانه بزرگ و متوسط، کارفرمایان ناهار و تمامی مزایای شغلی کارگران از قبیل پاداش و بهره وری کار و... را نیز قطع کرده اند و به آنان فقط مزد پایه را پرداخت نموده اند و به این ترتیب فاصله بین درآمد و هزینه های جاری زندگی به مرز فاجعه باری رسیده و هستی و حیات خانواده های کارگری را در معرض نابودی قرار داده است. لذا ما با تاکید و اصرار بر افزایش عاجل و فوری حداقل دستمزدها در شش ماهه باقی مانده سال، ده هزار امضای دیگر را در اعتراض به سطح دستمزدها و دیگر شرایط کار و زیست کارگران تحویل شما میدهیم و بار دیگر بر تامین خواستهای میلیونها کارگر که در طومار اعتراضی بر آنها صحه گذاشته شده است پای می فشاریم.
بدیهی است در صورت عدم توجه وزارت تعاون و کار و رفاه اجتماعی به خواستها و به زندگی و معیشت میلیونها کارگر که در زیر چرخهای تورم و گرانی های سرسام آور موجود در حال نابودی است کارگران نظاره گر به تباهی کشیده شدن هستی و بقا خود نخواهند شد و اعتراضات خود را نسبت به ادامه وضعیت حاضر تشدید خواهند کرد.
از طرف هماهنگ کنندگان اعتراض به حداقل دستمزدها: شاپور احسانی راد، شریف ساعد پناه، جمیل محمدی، شیث امانی، پروین محمدی، جعفر عظیم زاده – 09122449901 - 09123368772
اول مهر 1391
رونوشت: نهاد رسیدگی به شکایات مردمی ریاست جمهوری – نمایندگان مجلس شورای اسلامی
به طومار اعتراض به حداقل دستمزدها بپیوندیم
با تحویل ده هزار امضای دیگر به وزارت کار، بیست هزار کارگر کارخانه های مختلف از سراسر کشور در اعتراض به تورم و گرانی، خواهان افزایش دستمزدها و بهبود شرایط کار خود شدند
اتحادیه آزاد کارگران ایران: امروز شنبه اول مهر ماه 1391، ده هزار امضای کارگری دیگر در اعتراض به حداقل دستمزدها و دیگر شرایط کار و زیست کارگران توسط هماهنگ کنندگان این طومار با ضمیمه نامه ای به وزارت کار تحویل شد. رونوشت این نامه و امضاها به نهاد ریاست جمهوری و نمایندگان مجلس شورای اسلامی نیز تحویل شد.
امضای این طومار به مناسبت روز جهانی کارگر در اعتراض به قطع سوبسیدها، گرانی های سرسام آور، دستمزدهای زیر خط فقر و دیگر مصائبی که کارگران با آنها روبرو هستند آغاز شد و مرحله اول آن به تعداد دهزار امضا در 27 خرداد ماه سالجاری به وزارت کار، نهاد ریاست جمهوری و نمایندگان مجلس شورای اسلامی تحویل شد.
بنا بر اظهار هماهنگ کنندگان این طومار در طول سه ماهی که از تحویل مرحله اول این امضاها به وزارت کار میگذرد تاکنون این وزارتخانه و دیگر نهادهای مسئول هیچ عکس العملی به طومار اعتراضی کارگران نداده اند و به همین دلیل هماهنگ کنندگان طومار در نامه دوم خود که ضمیمه ده هزار امضای دیگر کرده و امروز آنرا به وزارت کار تحویل دادند نوشته اند: بدیهی است در صورت عدم توجه وزارت تعاون و کار و رفاه اجتماعی به خواستها و به زندگی و معیشت میلیونها کارگر که در زیر چرخهای تورم و گرانی های سرسام آور موجود در حال نابودی است کارگران نظاره گر به تباهی کشیده شدن هستی و بقا خود نخواهند شد و اعتراضات خود را نسبت به ادامه وضعیت حاضر تشدید خواهند کرد.
بنا بر گزارشهای رسیده به اتحادیه آزاد کارگران ایران ده هزار امضای دیگری که امروز تحویل وزارت کار شد توسط کارگران استانهای تهران، کردستان، مازندران، آذربایجانشرقی، مرکزی، یزد، خوزستان و از کارگران کارخانه هایی همچون شرکت بسته بندی ایران، کیان تایر، چینی ارس، داروسازی دانا، رانندگان شرکت واحد، نورد پروفیل ساوه، شرکت آونگان، شرکت صنایع اراک، فولاد گزین، کارگران راه آهن، کارگران ساختمانی، موتور سازان، کبریت سازی تبریز، کارگران معدن کوشک و چندین کارخانه دیگر جمع آوری شده بود.
اتحادیه آزاد کارگران ایران – اول مهر ماه 1391
شروع مدرسه و کودکان
مهر فرا رسید و یک سال تحصیلی جدید شروع شد. مهر نوید بخش آغاز با هم بودن بچه ها به مدت یک دوره 9 ماهه است، مدت نسبتا طولانی ای که هم شاگردیهای کلاسهای درس در کنار هم و روبروی تخته سیاه، گوش به حرفهای معلم می نشینند و از با هم بودنشان لذت می برند. اما آیا این شانس برای همه بچه ها میسر است!؟ آیا همه بچه هائی که بخت حضور در کلاسهای درس را می یابند با لباسهای تازه و کیف و کفشهای رنگین حضور می یابند!؟ و آیا کم هستند تعداد بچه هائی که اصلا راه به مدرسه نمی برند و سر چهار راهها و محل گذرها مشغول پاک کردن شیشه ماشین، آدامس فروشی و کارهای دیگر دون شأن بچه های انسانها هستند؟ میلیونها دانش آموز با لباسهای کهنه و چروک سالهای گذشته در کلاس درس حاضر می شوند، و آثار مخرب فقر و نداری خانواده هایشان بر رخسار نحیفشان سایه انداخته است. امسال خانواده های کارگران و کم درآمدها نسبت به قیمت ارز و طلا حدودا 3 برابر فقیر تر از سال گذشته شده اند و این یعنی محروم شدن سه برابر بیشتر از سال گذشته بچه ها و دانش آموزان از امکانات و نعمات جامعه ای که پدران و مادران آنان بوجود آورندگانشان هستند.
قیمت هر دلار سال گذشته حدود 950 تومان بود. اما اکنون بین 2600 تا 3000 تومان است. افزایش قیمت دلار به معنای دقیق، کاهش توان خرید خانواده های کارگری و کم درآمد است. این واقعیت را به هیچ عنوان نمی شود انکار کرد که قیمتها چگونه هر روزه و حتی هر ساعته بالاتر می روند، در حالیکه درآمدها تغییری نمی کنند.میلیونها دانش آموز هستند که به جرم نداری خانواده هایشان با رنگ پریده و چهره غمناک و با صدها حسرت به مدرسه می روند. میلیونها دانش آموز به خاطر نداشتن غذای مناسب سر کلاسها دچار ضعف و حواس پرتی می شوند. هزاران هزار کودک کار و خیابان رنگ مدرسه را به چشم نمی بینند و به جای شادی و بگو و بخند با هم شاگردیهای خود باید سنگینی کار و بی حرمتی را تحمل کنند.
برای این همه درد غیر از سود پرستی یک مشت سرمایه دار چه عامل دیگری می توان یافت!؟ چه عاملی بی رحم تر از این در حق کودکان در این دنیا وجود دارد که رونق و پیشرفت خود را به قیمت گرسنگی و لختی و افسردگی آنان تحقق بخشد!؟ این چه دنیائی است که کودکان، این بی پناه ترین انسانها را این گونه به ورطه نابودی می کشاند!
بچه ها باید شاد و خوشحال باشند و از نعمات موجود بهره ببرند. اما میلیونها کودک از این نعمات محرومند و با شادی بیگانه. چون سرمایه داری به عنوان یک نظام حاکم بر کل جوامع بشری این را می خواهد. چون این نظام هیچ چیز جز تولید سود و سرمایه جدید را نمی شناسد. بنابراین باید هر مانعی را از سر راه بردارد، حتی اگر یکی از موانع، خوشبختی کودکان باشد! بحران خود را با قربانی کردن زندگی اکثریت انسانهای جامعه که همانا کارگران و کم درآمدهای هستند، جواب می دهد و این گونه با خلق گرانی موج، موج انسانها را و به طبع آن کودکان را به فقر و گرسنگی می کشاند. اما با وجود همه این بی رحمی سرمایه داری راه حل چیست؟ چطور می شود در هر شرایطی کودکان را از تحصیل بهره مند ساخت؟
کودکان به مثابه انسان باید حقوقشان به رسمیت شناخته شود. باید بدون در نظر گرفتن وضعیت و توان مالی والدینشان شرایط تحصیل در فضائی شاد برایشان مهیا شود. تحصیل و شادی کودکان نباید متکی به وضعیت مالی والدین باشد و به نسبت خوب و بد بودن آن، درجه برخورداری از امکانات تحصیل کم و زیاد شود. کودکان متعلق به جامعه هستند و جامعه نیز متقابلا باید مسؤل تأمین رفاهیات آنان باشد.
جوانمیر مرادی-1/7/1391
برگرفته ازوبلاگ انجمن صنفی کارگران برق وفلزکارکرمانشاه
بحران درکارخانه کارتن پارس قزوین،اخراج85کارگرواحتمال بیکارشدن115کارگردیگر
به گزارش مهربتاریخ اول مهر،کارخانه کارتن پارس واقع در شهر صنعتی البرز از جمله واحدهایی است که بیش از50 سال سابقه فعالیت صنعتی دارد اما در چند سال اخیر با مشکلاتی روبرو شده که آینده این واحد را با نگرانی مواجه کرده است.
این واحد که از جمله کارخانه های موفق شهر صنعتی البرز محسوب می شود با 200 کارگر ظرفیت تولید 36 هزار تن انواع کارتن های چند لایه را دارا بود اما در یک سال گذشته با مشکلات شدید مالی مواجه شده به طوری که امروز برای تامین مواد اولیه و تولید محصول با بحران مواجه شده است.
بنا بهمین گزارش، پرویز علیپور قائم مقام کارتن پارس در نشست خبری که در محل کارخانه نیمه تعطیل کارتن پارس برگزار شدگفت: در حال حاضر به دلیل نداشتن نقدینگی برای خرید مواد اولیه فعالیت شرکت از سه شیفت به یک شیفت کاهش یافته و کارخانه با 20 درصد ظرفیت تولید فعالیت میکند که این تولید اقتصادی نیست و زیان ده است که برای کاهش هزینه ها مجبور شدیم تعداد کارگران را از200 نفر به 115 نفر تعدیل کنیم که در صورت تداوم مشکلات مجبور به تعطیلی واحد نیز هستیم.
مرگ کارگرجوان در عمق 15 متری چاه
به گزارش 31شهریورپایگاه خبری 125، ظهر روز گذشته، یکی ازکارفرمایان یک پروژه ساختمان تجاری با سامانه 125 آتش نشانی تهران تماس گرفت و اعلام کرد که یک کارگرچاهکن به عمق چاه رفته ولی ساعت ها از او خبری نیست.
علی امینی معاون عملیات منطقه سه آتش نشانی تهران گفت: بنا به اظهار كارفرما وكارگران این پروژه تجاری واقع در میدان تجریش خیابان جعفری ، یک مقنی افغانی بنام سیف الله - الف25 ساله از ساعت 5 صبح همان روز وارد چاه شده وتااین لحظه خبری از وی نیست.
امینی افزود: نجاتگران بیدرنگ با فرستادن دستگاه هواساز به داخل چاه اقدامات اولیه را آغاز کردندوسپس یک نجاتگر با پوشیدن لباس مخصوص چاه به عمق 15 متری آن رفت.
وی در ادامه اظهار داشت: این كارگر جوان با کمک نجاتگران با استفاده از تجهیزات ویژه از داخل چاه بیرون کشیده شد که پس از معاینه عوامل اورژانس مرگ وی تائید شد.
امینی علت مرگ این كارگر را منوط به نظریه عوامل پزشكی قانونی اعلام كرد.
اول مهرماه1391
****************
اخباروگزارشات کارگری ۲ مهرماه۱۳۹۱
- مشكلات معیشتی ۲۰ هزار کارگر را وادار به امضای طومار كرد
- اخراج تعدادزیادی ازکارگران ايران خودروي خراسان
- بازگشایی مدارس و مشکلات فرزندان کارگران
- مربیان پیشدبستانی باز هم مقابل مجلس تجمع کردند
- سقوط کارگران ازدرختان گردوطی ماه شهریوردربجنورد2 کشته و56 مجروح برجاگذاشت
- مرگ یک کولبردر شهرستان سردشت
مشكلات معیشتی ۲۰ هزار کارگر را وادار به امضای طومار كرد
وضع معیشت کارگران به جایی رسیده است که آنان حاضر شدهاند با نام و اثر انگشت خود زیر نامههای اعتراضی ارسالی را امضا کنند.
یکی از هماهنگ کنندگان نامه ارسالی ۲۰ هزار کارگر به وزیر کار به تشریح شرایطی پرداخت که در حال حاضر تهیه این نامه اعتراضی را ضروری میکند.
پروین محمدی اظهار داشت: مسائلی همچون نوسانات نرخ ارز، تحریمها و... به صورت روزانه بر هزینه تهیه مواد غذایی، تحصیل، مسکن و به طور کلی معیشت کارگران تاثیر میگذارد و ما از وزیر کار به عنوان فردی که مسئول رسیدگی به مشکلات کارگران است انتظار داریم که پاسخگوی مطالبات جامعه کارگری کشور باشد.
او با انتقاد از عدم پاسخگویی وزیر کار به مرحله اول امضاهای این نامه در مورخ ۲۷ خرداد، که توسط ۱۰ هزار کارگر امضاء شده بود، گفت: ایشان میبایست متوجه باشند که عدم وجود امکانات کافی و محدودیتهای اعمال شده بر کارگران باعث شده است تا نامه اعتراضی ارسالی در دومین مرحله ۲۰ هزار امضا را به همراه خود داشته باشد و در غیر اینصورت این امضاها میلیونی میشد.
این فعال کارگری وضعیت کارگران کشور را بسیار نامطلوب توصیف کرد و بیان داشت: وضع معیشت کارگران به جایی کشیده شده است که آنان حاضر شدهاند با نام و اثر انگشت خود زیر نامههای اعتراضی ارسالی را امضا کنند.
محمدی در پایان عدم واکنش مناسب و شایسته از سوی مسئولان و به خصوص وزیر کار را باعث بیشتر شدن نارضایتیها در جامعه کارگری اعلام کرد.
منبع:ایلنا-2مهر
اخراج تعدادزیادی ازکارگران ايران خودروي خراسان
به گزارش 2مهرخراسان،تعدادي از کارکنان شرکت ايران خودروي خراسان رضوي با حضور در تحريريه روزنامه از اخراج خود از اين شرکت خودروسازي خبر دادند.
آنان اعلام کردند ايران خودروي استان حدود ۲۰۰ نفر از کارکنان خود را که از سال ۸۸ با اين شرکت قرارداد داشتند، در اقدامي ناگهاني اخراج کرد.
بنابراين گزارش آنان ضمن انتقاد از عملکرد ايران خودروي خراسان رضوي افزودند: وقتي شنبه (روز گذشته) سرکار رفتيم حراست از ورود ما به داخل شرکت ممانعت کرد و بدون هيچ گونه توضيحي گفت که شما از امروز از اين شرکت اخراج شده ايد.يکي از اين کارکنان گفت: از سال ۸۸ در ايران خودرو به طور قراردادي مشغول به کار بودم. روز گذشته وقتي کارت خود را به کارت خوان زدم، دستگاه اعلام کرد اين کارت معتبر نيست.وي افزود: وقتي علت را جويا شديم اعلام کردند شما از امروز از اين شرکت اخراج شده ايد. به منزل برگرديد.وي با اشاره به صحبت هاي اخير مهندس سيادت مديرعامل شرکت ايران خودروي استان که ۴ روز پيش در روزنامه خراسان رضوي درج شده بود، افزود: مهندس سيادت اعلام کرده بود ما هيچ نيروي قراردادي را اخراج نکرده ايم حال آن که حدود ۲۰۰ نفر اخراج شده از اين شرکت استخدام قراردادي بودند.يکي ديگر از افراد اخراج شده از ايران خودرو هم گفت: من از امروز استرس و نگراني دارم در اين شرايط نامناسب اقتصادي چگونه مي توانم مايحتاج خانواده خود را تامين کنم؟
در عين حال مديرعامل شرکت ايران خودرو در اين خصوص به خراسان رضوي گفت: باز هم مي گويم ايران خودرو تعديل نيرو نداشته است.وي افزود: افرادي که به شما مراجعه کرده اند احتمالا از افراد شرکت پيمانکار حجمي اين شرکت بودند و چون حجم کار کم شده تعديل نيرو انجام شده است.وي اذعان داشت: در برنامه شرکت ايران خودروي خراسان رضوي تعديل نيرو وجود ندارد.وي در پاسخ به سوال خراسان که افراد حاضر شده در تحريريه خراسان از نيروهاي شرکت پيمانکار نيستند بلکه از کارکنان قراردادي ايران خودرو هستند، افزود: برخي از نيروهاي ايران خودرو قرارداد ۳ ماهه، ۶ ماهه و يک ساله دارند کساني که عملکرد آن ها مناسب نيست، قرارداد ۳ ماهه آن ها تمديد نمي شود وحتي اگر فردي۳ بار قرارداد ۳ ماهه اش تمديد شود ولي عملکرد او مناسب نباشدبه او اخطار داده و اخراج مي شود.وي افزود: ما هر سال حدود ۱۵۰ تا ۲۰۰ نفر از پرسنل قراردادي را اخراج و افراد ديگري را جايگزين مي کنيم. اکنون هم براساس روال قبل نيروها در حال تعويض هستند.درخور ذکر است ۲۸ شهريورماه در صفحه دوم خراسان رضوي گزارشي تحت عنوان «حذف يک نوبت کاري ايران خودروي خراسان و تمديد نشدن قرارداد تعدادي از کارگران»* درج شد.
*حذف يک نوبت کاري ايران خودروي خراسان و تمديدنشدن قرارداد تعدادي ازکارگران
به گزارش28شهریورخراسان،شرکت ايران خودروي خراسان ۳ شيفت کاري خود را به ۲شيفت کاهش داده و قرارداد ۶۰۰کارگر خود را تمديد نکرده است و اين به آن معناست که کارگران يک شيفت کاري اين شرکت اخراج شده اند.يکي از کارگران پيماني شرکت ايران خودروي خراسان با ارسال پيامک خواستار پيگيري اين موضوع شد. اين کارگر ۲۶ساله در گفت وگو با «خراسان رضوي» مي گويد: حدود ۶۰۰نفر از کارگران ايران خودروي خراسان با شرکت تعاوني مهندسي (پيمانکار) قرارداد دارند و بنا به دلايلي مسئولان اعلام کردند شيفت کاري شرکت ايران خودرو از ۳شيفت به ۲ شيفت کاهش يافته و کارگران پيماني ايران خودرو اخراج مي شوند.
تبعيض هاي فراوان
وي که داراي يک فرزند کوچک است با اشاره به وجود تبعيض هاي بسيار زياد بين کارگران قراردادي و پيماني شرکت ايران خودروي خراسان مي افزايد: کارگران ايران خودرو از حق اولاد، حق شيفت شب، بيمه تکميلي، حقوق روزهاي تعطيلي، غذا و سرويس رايگان و ... برخوردارند ولي کارگران پيماني از اين مزايا محرومند.
قرارداد سفيد امضا
وي در پاسخ به اين سوال که پايان قرارداد شما با شرکت چه تاريخي بوده است، مي گويد: من هم مانند ديگر کارگران برگه قرارداد فاقد تاريخ پايان قرارداد را امضا کرده ام و شرکت از اين شرايط سوء استفاده کرده و تاريخ را هرطور که خود مي خواهداعلام مي کند.اين کارگر جوان با بيان اين که شرکت ايران خودروي خراسان در زمين کشاورزان بينالودي ساخته شده است، مي گويد: اين درحالي است که برخي از کارگران قراردادي از شهرهاي همدان، بندر ترکمن و ... هستند ولي کارگران پيماني بومي منطقه را اخراج مي کنند و در يک کلام تبعيض از زمين تا آسمان است.
۷۰۰کارگر جوان
کارگر اخراجي ديگري هم مي گويد: با اين که دولت مصوب کرده بود که شرکت ها و سازمان هاي دولتي براي تامين نيرو حق انعقاد قرارداد با شرکت هاي خصوصي را ندارند اما شرکت تعاوني مهندسي تحت نظر شرکت ايران خودرو آذرماه سال قبل با ۷۰۰کارگر جوان قرارداد سفيد امضا، منعقد کرد.وي مي افزايد: از آذر سال قبل تا ۱۸شهريور همانند کارگران قراردادي براي شرکت ايران خودروي خراسان کار مي کردم اما ۱۸شهريور به من اعلام کردند «از فردا شرکت نيا تو اخراجي» و از همان روز با اين که يک فرزند دارم بيکار شده ام و بايد دنبال کار بگردم.
محروميت از حقوق خود
اين کارگر ۲۵ساله با صدايي غم آلود مي گويد: اين شرکت پيمانکار حق و حقوق کارگران را از شرکت ايران خودرو دريافت مي کرد ولي فقط به مقدار پايه حقوق و مقداري اضافه کاري به کارگران پرداخت مي کرد و بر همين اساس از حق اولاد و حق شيفت و ... محروم بوديم.وي با بيان اين که در ماه هاي ارديبهشت و خرداد فقط ۲۵۰هزار تومان حقوق دريافت کرديم، مي گويد: تاکنون حقوق مرداد و شهريور به ما پرداخت نشده است.وي از قراردادهاي سفيد امضا در شرکت هاي پيمانکاري انتقاد مي کند و مي افزايد: کارگر مجبور است که براي کسب درآمد کم هم قرارداد سفيد، امضا کند اما اين ظلم بسيار زيادي است که هر روز را بدون داشتن امنيت شغلي و با استرس و اضطراب فراوان همانند کارگران قراردادي کار کند و آخر هم نتيجه اي از اين خدمت نبيند.
شرکت پيمانکار صاحب اختيار است
مديرعامل شرکت ايران خودروي خراسان در پاسخ به خبرنگار ما درباره کاهش شيفت هاي کاري و تعديل نيرو مي گويد: هيچ نيرويي از نيروهاي قراردادي پايان قراردادشان اعلام نشده است و همه سرکارند.سيد مهدي سيادت مي افزايد : در پي کاهش ظرفيت توليد شيفت هاي کاري از ۳ شيفت به ۲ شيفت کاهش يافته است ولي از نيروهاي قراردادي کسي تعديل نشده است.
وي ادامه مي دهد: البته قرارداد ۲درصد از نيروهاي قراردادي در هر سال به دليل ناتواني در انجام صحيح کار و نامناسب بودن شرايط پايان مي يابد و تمديد نمي شود.سيادت درباره تعديل نيروهاي پيماني نيز مي گويد: کارگران پيماني زير نظر شرکت پيمانکار کار مي کنند و خود پيمانکار صاحب اختيار نيروهاي خود است.وي درباره اين که چه تعداد از کارگران پيماني تعديل شده اند مي گويد: من از اين موضوع اطلاعي ندارم.از آن جا که مديرعامل شرکت ايران خودروي خراسان حتي نام رئيس شرکت پيمانکار را نمي دانست، شماره شرکت پيمانکار (شرکت تعاوني فني- مهندسي ايران خودرو) را از ۱۱۸ گرفتيم اما تماس هاي ما با اين نمايندگي بي پاسخ ماند.
بازگشایی مدارس و مشکلات فرزندان کارگران
تابستان هنگام تعطیلی مدارس و فصل استراحت کودکان است تاخستگی نه ماه درس خواندن را با تفریحات و پرداختن به سرگرمی و بازی های کودکانه یا رفتن به کلاسهای تقویتی جبران کنند. نه این که در خیابانها دنبال کار بگردند تا بلکه درآمد ناچيزشان كمكي به درآمد خانواده شان باشد. فرزندان کارگران و زحمتکشان در فصل تعطیلات تابستانی، علی رغم میل خود ناچارند برای کمک به درآمد خانواده تمام وقت از صبح تا غروب به دنبال کار بگردند و انرژی خود را صرف کار در کوچه ها و خیابانها و كارهايي از قبیل واکس زدن، آدامس فروشی، نایلون فروشی یا شاگردی در کارگاه های کوچک و بزرگ مانند صاف کاری و مکانیکی كنند.
در پايان تابستان اين کودکان باید پولی را که با هزار درد ورنج پیدا کرده اند صرف کمک به خرج خانواده کنند و اکنون مهر است و فصل رفتن به بازار جهت خریدن وسايل مورد نياز یک سال تحصیل. در اين شرايط این کودکان با چند برابرشدن قیمت ها از خریدن وسایلي از قبیل کیف و کفش و قلم و. . . عاجزند و توان خرید وسايل تحصيلي مورد نيازشان را ندارند. اینجاست که پای والدین به میان کشیده می شود و آنها هم با آن حقوق ناچیز نمی دانند چه جوابی به فرزندان خود بدهند و چگونه این وسایل ضروری را تهیه نمایند. پدران ومادران کارگر این کودکان، با دلی پراز کینه از وضع موجود و این شرایط فلاکت بار مجبورند خودرا به آب وآتش بزنند تا برای بچه هایشان، بچه هایی که به میل خود پا به این جامعه نابرابر نگذاشته اند تا به این شیوه در آن زندگی کنند، فکری کنند. آنها سعي مي كنند از مخارج ناچیز زندگی بزنند، به اضافه کاری روی بیاورند، از کارفرما درخواست مساعده کنند و از مغازه دار قرض بگیرند تا شايد بتوانند بخشی از این لوازم اساسی مانند کتاب، دفتر و قلم را برای بچه هایشان تهیه کنند و از طرفی هم بچه ها با دیدن این اوضاع واحوال ناچارند باقی مانده ی وسایل همچون کیف و کفش و لباس را با لباسهای کهنه و دست دوم جايگزين و سال جدید تحصیلی را شروع کنند.
راستی چرا کارگران و زحمتکشان و فرزندانشان باید اینگونه زندگی کنند؟ مگر این کارگران نیستند که تمام این نیازمندی ها را تولید می کنند؟ مگر این کارگران نیستند که در کارخانه های کیف، کفش، پوشاک، نوشت افزار و . . . کار می کنند و قشنگ ترین پارچه های دنیا حاصل رنج و کار كارگران نيست؟؟؟ پس چه فرقی میان کودکان است که اقلیتی از آنها در فصل تابستان در کنار خانواده هایشان به مکان های خوش آب وهوا و بهترین تفریح گاهها مي روند و هنگام بازگشایی مدارس با بهترین لباسها و وسایل در مدرسه های خصوصی که از بهترین امکانات برخوردار هستند تحصيل مي كنند و اکثریت دیگر باید در سخت ترین شرایط زندگی و تحصیل کنند. اینجاست كه فاصله طبقاتی و نابرابری ها جلوی چشمان میلیون ها انسان کارگر و فرزندانشان خود نمایی می کند و دنیای بی خاصیت سرمایه داری را به آنان نشان می دهد.
به امید روزی که تمام امکانات برای تمام انسان ها یکسان باشد
فردین میرکی فعال کارگری و عضو کمیته ي هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری
91/7/1
مربیان پیشدبستانی باز هم مقابل مجلس تجمع کردند
به گزارش 2مهرفارس، تعدادی از مربیان پایه پیشدبستانی آموزش و پرورش برای مقابل مجلس تجمع کردند.
برپایه این گزارش،این چندمین بار است که مربیان پایه پیشدبستانی برای تحقق مطالباتشان مقابل مجلس تجمع میکنند.
تجمعکنندگان امروز شعارهایی همچون؛ مدرسهها باز شده مربی اخراج شده را سر میدادند.
بنا بهمین گزارش،تجمعکنندگان گفتند که ما چندین سال است که در آموزش و پرورش کار کردهایم ولی به ما اعلام شده که میخواهند اخراجمان کنند.
وی افزود: خواسته ما از نمایندگان مجلس این است تا قوانین لازم را جهت انجام مراحل استخدام ما تصویب کنند.
سقوط کارگران ازدرختان گردوطی ماه شهریوردربجنورد2 کشته و56 مجروح برجاگذاشت
در سال هاي اخير بروز حوادث ناگوار براي کارگران فعال در عرصه برداشت گردو، به يکي از مشکلات اين حوزه در شهرستان بجنورد تبديل شده است؛ کارگراني که بدون هيچ گونه تجهيزات ايمني از درختان 20 تا 30 متري بالا مي روند و بر شاخه و برگ درخت گردو با زندگي خود در قبال دريافت مزد اندکي بازي مي کنند.بيش از 630 هزار اصله درخت گردو در استان وجود دارد و براي برداشت محصول از اين درختان که ارتفاع نيمي از آن ها به 20 تا 30 متر مي رسد، کارگراني با دريافت دستمزد اندک به ريسکي بزرگ دست مي زنند.اين در حالي است که سالانه چندين نفر بر اثر سقوط از روي اين درختان جان شان را از دست مي دهند و تعدادي از آنان تا آخر عمر خانه نشين مي شوند. با توجه به نبود پوشش بيمه اي براي اين افراد و انديشيده نشدن تدبير لازم توسط مسئولان در اين ارتباط، معضلات فراواني براي فرد حادثه ديده و خانواده آنان و هم چنين صاحب ملک ايجاد مي شود. هنوز نيمي از زمان برداشت گردو در بجنورد نگذشته است که بر اثر سقوط از درخت 2 نفر کشته و 56 نفر مجروح شده اند.
مدير بيمارستان امام علي(ع) بجنورد با اشاره به اين که در شهريور ماه امسال 56 نفر بر اثر سقوط از روي درخت گردو روانه بيمارستان شده اند گفت: از اين تعداد 51 نفر مرد و 5 نفر زن بوده اند.«ايزدفر» بيان کرد: متاسفانه هر ساله در زمان برداشت گردو در فصل شهريور ماه شاهد حوادث ناگوار از قبيل سقوط شهروندان از روي درختان گردو هستيم.وي با اشاره به مصدوماني که در اين ارتباط طي روزهاي اخير به بيمارستان امام علي(ع) بجنورد مراجعه کرده اند افزود: از ميان افراد حادثه ديده، 34 نفر که از اين تعداد 29 مرد و 5 زن بودند به شکل سرپايي مداوا و 22 نفر نيز در بيمارستان بستري شدند.«ايزدفر» از مرگ 2 نفر بر اثر سقوط از روي درخت گردو طي شهريور ماه امسال خبر داد و گفت: مردي 38 ساله و خانمي 24 ساله قرباني بي احتياطي در بالا رفتن و جمع آوري گردو از روي اين نوع درخت شدند.مدير بيمارستان امام علي(ع)، اطلاع رساني و آموزش همگاني در مورد خطرات احتمالي سقوط از روي درختان به خصوص درخت گردو را يکي از راهکارهاي کاهش حوادث اين چنيني عنوان کرد.
دکتر «عبدا... شکريان» با اشاره به قطع نخاع شدن 3 نفر طي آخرين روزهاي شهريور ماه امسال بر اثر سقوط از روي درخت گردو گفت: 3 مرد 30، 50 و 57 ساله اکنون بر اثر قطع نخاع در بيمارستان بستري هستند.وي با بيان اين که تمامي افرادي که براي آنان اين عارضه ها پيش آمده از قشر ضعيف جامعه هستند، افزود: با قطع نخاع شدن يک فرد، يک نفر نيروي کار در جامعه کم مي شود و يک نفر نيز در خدمت فرد قطع نخاعي درمي آيد که ضرر جبران ناپذيري را به خانواده مصدوم و جامعه خواهد زد.وي شکستن لگن، گردن و قفسه سينه را از عارضه هاي سقوط از ارتفاع عنوان کرد.وي متذکر شد: به منظور جلوگيري از خسارات مالي و جاني باغداران گردو و کارگران برداشت اين محصول کشاورزي، بايد نسبت به رعايت شرايط و ضوابط خاص ايمني کار اقدام کنند.
وي بستن کمربند ايمني روي درخت، اصلاح نژاد درختان گردو و جايگزين کردن درختان 2 متر با بار دهي بالا و حرص کردن شاخه و برگ خشک اين درخت، استفاده از دستگاه هاي پيشرفته برداشت محصول و آموزش به کارگران را از مواردي عنوان کرد که از وقوع بيشتر حوادث اين چنيني جلوگيري مي کند.
منبع:خراسان-2مهر-بخش هایی ازیک گزارش
مرگ یک کولبردر شهرستان سردشت
به گزارش2مهرکردپا،یک کولبر کُرد بر اثر شلیک مستقیم نیروی انتظامی حکومت اسلامی ایران در شهرستان سردشت جان خود را از دست داد.
این گزارش حاکیست، تیراندازی مستقیم مأموران انتظامی ایران در منطقهی سردشت موجب کشته شدن یک کولبر کُرد به نام "رزگار گهنمان" 32 ساله گردید.
وی از شهروندان ساکن روستای گندمان از توابع شهرستان سردشت میباشد که در حدفاصله روستاهای قبرحسین و میرآباد هدف گلوله قرار گرفت.
این شهروند کُرد هیچگونه کالای قاچاقی بهمراه نداشته و جسد وی نیز به خانوادهاش تحویل داده شد.
دوم مهرماه1391
akhbarkargari2468@gmail.com
|
|