عصر نو
www.asre-nou.net

منصف مرزوقي رئیس‌جمهور تونس:

تونس در افراط گرايي غرق نمي شود

ريل تدرل| ترجمه: سهيلا قاسمي (اعتماد)
Thu 13 09 2012

monsef-mazroughi.jpg
منصف مرزوقي از اواخر سال 2011 رييس‌جمهور تونس است. او كه پزشكي خوانده و مدت‌هاي مديد در فرانسه زندگي كرده است در گفت‌وگو با روزنامه فيگارو از اوضاع كشورش مي‌گويد و به سلفي‌هايي كه در ماه‌هاي گذشته دست به حوادث خشونت‌آميز در كشور زده‌اند هشدار مي‌دهد.

شما اخيرا اسلامگرايان حزب النهضه را متهم كرده‌ايد كه به كارهايي كه شايسته دوره بن‌علي بود روي آورده‌اند. آيا اين عمل آنها نوعي انحراف است؟

ترجيح مي‌دهم از وسوسه‌ها و تلاش‌ها براي كنترل تشكيلات دولتي حرف بزنم. درباره وسوسه‌ها به آنها دستور توقف مي‌دهم و درباره تلاش‌ها به آنها هشدار مي‌دهم كه تلاش‌شان بي‌ثمر خواهد بود. به محض اينكه به آنها هشدار مي‌دهيم عقب‌نشيني مي‌كنند. گرايشي– البته شايد فقط گرايش باشد و نه اراده‌يي خودآگاهانه- در يكي از شاخه‌هاي حزب النهضه وجود دارد كه برخي كارهاي قديمي را دوباره انجام بدهند. من خواستم زنگ هشدار را به صدا در آورم و گفتم ما براي اين به قدرت نرسيديم كه كارهاي گذشته را ادامه دهيم. براي كار ديگري اينجا هستيم و اين مساله مستلزم اين است كه مراقب بي‌طرفي دولت باشيم. مي‌خواهم پيشنهاد دهم انتصاب كاركنان ارشد دولتي ديگر بر عهده رييس‌جمهور يا نخست‌وزير نباشد بلكه كار كميسيوني باشد كه نمايندگان رييس‌جمهور، نخست‌وزير و پارلمان عضو آن هستند، تا دولت آن چيزي كه بايد، بشود. چيزي كه هرگز در تونس نديده‌ايم: يعني مالكيت ملت و نه‌تنها مالكيت يك حزب سياسي. حتي بايد مراقب آنچه در اين مورد در قانون اساسي خواهد آمد باشيم.

حزب النهضه متهم است پست‌هاي دولتي را در اختيار گرفته است. دوسوم فرمانداران از اين حزب هستند...

بله، تاييد مي‌كنم و اين مساله به‌شدت آزارم مي‌دهد. من نمي‌خواهم از استراتژي شيريني پخش كردن استفاده كنم. پست‌هاي دولتي ربطي به انتصاب‌هاي حزبي ندارند.

تنش‌هاي موجود در درون ائتلاف‌حاكم بيش از گذشته است، آيا آنچنان كه مي‌گويند، اين تنش‌ها مثل صدف تو خالي هستند؟

درست نيست. تروئيكاي حاكم به كارش ادامه مي‌دهد. كارهاي زيادي در چارچوب اين تروئيكا انجام گرفته‌است؛ چيزهايي كه مردم از آن غافلند. البته مي‌شد از خيلي چيزها اجتناب كرد مثل اشتباهات مديريتي و درگيري‌ها. درست مثل دنياي پزشكي مي‌ماند؛ بيماري‌هايي را مي‌بينيد كه درمان شده‌اند اما نه بيماري‌هايي كه از آنها اجتناب كرده‌ايم. مسلما تنش‌هايي هم هست اما طبيعي است. ما ايدئولوژي‌ها و حساسيت‌هاي متفاوتي داريم. لاييك‌هاي چپگرا و اسلامگرايان محافظه‌كار. پس به ظرافت، صبر و از خود گذشتگي زيادي نياز داريم. ائتلاف مقاومت مي‌كند و اين معجزه است.

اسلامگراها همچنان پروژه‌هاي اجتماعي مشتركي با شما دارند؟

پروژه شامل يك جامعه تكثرگرا و اهل مسامحه است كه در آن زن با مرد برابر است. النهضه جامعه‌يي را كه درهايش به روي دنيا باز است و در عين حال به ريشه‌هايش دلبستگي دارد زير سوال نمي‌برد اما شاخه راست‌گراي افراطي اين حزب يعني سلفي‌ها كه در تونس در اقليت هستند، اين كار را مي‌كنند. اقليت كوچك چپگراي افراطي كه مي‌خواهد ما را به سوي انقلاب فرهنگي سوق دهد به اين پروژه حمله مي‌كند. اين پروژه اجتماعي كه تقريبا همه مردم تونس از آن حمايت مي‌كنند، از 60 سال پيش در جريان است. تصور اينكه يك رهبر تندرو سلفي يا يك تظاهرات روشنفكري انگشت‌شمار بتواند اين پروژه را به خطر بيندازد، مثل تصور تغيير كردن جاي يك جنگل با حركت يك شاخه درخت است. من از فرانسه دلخور و خشمگين هستم كه چنين تصويري از تونس مي‌دهد و معتقد است كشور به سلفي‌گري روي آورده است. كوچك‌ترين اتفاق در اين كشور كه هيچ تاثيري هم بر جامعه تونس ندارد بزرگنمايي مي‌شود؛ مثلا حرف‌هاي يك نماينده فرانسوي كه جنجال رسانه‌يي به پا كرد [او مدعي بود كه در تعطيلاتش در فرانسه سلفي‌ها به او حمله كرده‌اند و دولت مجبور به عذرخواهي شد]. نمي‌خواهم بگويم كار آنها نبايد محكوم شود اما ميليون‌ها توريست در تونس هستند و تا به حال به هيچ‌كدام‌شان حمله‌يي صورت نگرفته. سلفي‌ها حالا بيشتر ما را تحت فشار قرار داده‌اند. اين اتفاقات نمي‌توانند بر ظرفيت آنها براي تغيير جامعه تونس تاثيرگذار باشند اما بر وجهه كشور ما تاثير زيادي مي‌گذارند.

خيلي از فعالان جامعه مدني كه به النهضه اعتماد كرده بودند حالا آن را خائن مي‌دانند...

ما در موقعيت دشوار و پيچيده‌يي قرار داريم. من هم نگرانم اما تونس به سمت اسلامگرايي افراطي متمايل نشده. چنين ادعايي خشك‌انديشي است. بحث سياسي در اين مورد بي‌فايده است چون نيروهايي وجود دارند كه عادت ندارند با هم كار كنند. تونس دارد بازسازي مي‌شود. بايد سيستم سياسي جديد، سيستم اطلاع‌رساني جديد، سيستم ارزش‌گذاري جديد و... ايجاد كنيم و هركس تلاش مي‌كند به اين سيستم‌هاي جديد شكلي بدهد. مثل يك ديگ بزرگ شيطاني مي‌ماند كه هركس چيزي در آن مي‌ريزد. نقش من آرام كردن اوضاع است. به اسلامگرايان النهضه و همين‌طور افراد خانواده سياسي‌ام مي‌گويم حواس‌شان باشد كه در دام نيفتند. گروه‌هاي مختلف همديگر را به اشتباه مي‌كشانند و اگر اين بازي طولاني شود كشور به خشونت كشيده مي‌شود. به آنها مي‌گويم آرام باشند چون به هر حال پذيرفته‌ايم با هم به طور مسالمت‌آميز زندگي كنيم.

درباره ماده 28 پيش‌نويس قانون اساسي آينده كشور كه در آن زنان مكمل مردان و نه برابر با آنها قلمداد مي‌شوند، چه نظري داريد؟

فكر مي‌كنم اشتباه است. به اعضاي النهضه هم اين را گفته‌ام و فكر نمي‌كنم آنها هم به اين ماده افتخار كنند.

غارت نمايشگاه آثار هنري المرسي توسط سلفي‌ها چه؟

يك اشتباه دوباره. قبلا هم گفته‌ام كه تبعات منفي آزادي بيان را به سانسور ترجيح مي‌دهم. ما وارث فرهنگي بدون مسامحه هستيم. نمي‌توانيد از كشوري كه از استبداد 50 ساله بيرون آمده توقع داشته باشيد يك‌شبه همه‌چيز را بپذيرد.

نظرتان راجع به لايحه‌يي كه توهين به مقدسات را جرم مي‌داند چيست؟

مخالفم. وجود اين لايحه بي‌معناست چون قانوني براي مجازات چنين اعمالي از قبل وجود دارد.

رسانه‌ها نقض آزادي بيان را محكوم مي‌كنند.

دولت ناشيانه تلاش مي‌كند در برابر اين حملات از خود دفاع كند و مثل هر جاي ديگري مي‌خواهد رسانه‌ها را در چارچوب مشخصي قرار دهد. گرگ بدجنس واقعي كه مي‌خواهد رسانه‌ها را بدرد توهم است. چون اين گرگ بدجنسي كه آنها مي‌گويند يعني دولت، اجازه حرف زدن و نوشتن درباره چيزهاي ناشايست را مي‌دهد و از صبح تا شب هم توسط روزنامه‌يي كه طرفدار رژيم سابق است متهم مي‌شود. افرادي حرفه‌يي داريم كه شايسته احترامند و در عين حال باند اراذل و اوباشي هم داريم كه اصلا نمي‌توانيد تصورشان ‌كنيد. آنها كه به بن علي نامه‌هاي شرم‌آوري مي‌نوشتند و از او پول مي‌گرفتند حالا مدل‌هاي انقلابي طرح مي‌كنند. آنچه آنها مي‌خواهند شكست دولت است. ما پرونده‌هايشان را به وزارت دادگستري دولت انتقالي ارائه مي‌دهيم.

باز هم مي‌گوييد حزب النهضه معادل اسلامي حزب دموكرات مسيحي‌است؟

بله، نظرم عوض نشده. استراتژي من همواره اين بوده كه اسلامگرايي گسترده‌يي در كشور وجود دارد و از سوي ديگر به عقيده بسياري از آنها اسلامگرايي با دموكراسي جور درمي‌آيد. ماموريت من اين است كه آنها را بيشتر به سوي ارزش‌هاي دموكراتيك سوق دهم. به همين دليل هم به همكاري با النهضه ادامه مي‌دهم و در عين حال هم مي‌دانم كه سلفي‌ها را نمي‌توان تغيير داد.

پيش‌نويس قانون اساسي دور از اجماع است. النهضه به دنبال يك رژيم پارلماني است و ديگر احزاب سيستمي نيمه رياست‌جمهوري مي‌خواهند...

اگر قانون اساسي با اكثريت دوسوم پذيرفته نشود، با برگزاري رفراندوم نظر مردم را جويا مي‌شويم. اسلام‌گرايان به تنهايي نمي‌توانند اين اكثريت را به دست آورند و بنابراين نمي‌توانند نظرات‌شان را تحميل كنند. ما از نسل فينيقي‌ها هستيم و از سه هزار سال پيش تجارت مي‌كنيم بنابراين حس چانه‌زني و سازش را به ارث برده‌ايم. به اجماع خواهيم رسيد چون حق انتخاب ديگري نداريم.