رادیو کوچه در گفتوگو با دکترکورش پارسا
«قرار نیست دنبال دین زدایی باشیم»
Fri 6 07 2012
اردوان روزبه/ رادیو کوچه
ardavan@koochehmail.com
در حاشیه سومین همایش اتحاد برای سکولار دموکراسی در ایران- ۲۹ ژوئن تا ۱ ژوییه در دالاس- فرصتهایی نیز پیش آمد تا با برخی از حاضران و برگزار کنندگان این همایش گفتوگویی داشته باشم. به نظر میرسد گفتوگو با برگزار کنندگان و حاضران فرصتی است تا با مشربها و ایدههایی که اینک مطرح میشود از نزدیک چالش داشت. طرح برخی سوالات خود شفافسازی را به دنبال خواهد داشت.
فایل صوتی را از اینجا بشنوید
«کورش پارسا» دکترای مهندسی برق در رشته مخابرات را دارد، وی یکی از اعضای برگزار کننده این همایش است. نزدیک به ۳۳ سال ساکن آمریکا است. فعالیت سیاسیش را با گروههای چپ آغاز کرده اما پس از یک دهه با رویکرد به موضوعات حقوق بشری یکی از بنیانگذاران «شبکه دموکراسی در ایران» در دهه نود میلادی بوده است.
او همچنین سهیم در بنیانگذاری «کانون دفاع از دموکراسی» در نیویورک بود، و پس از جنبش اعتراضی ۸۸ ایران با همراهی در اتحاد برای سکولار دموکراسی در ایران به فعالیتش ادامه داده است.
آقای پارسا دارای بیش از سی اختراع در زمینه کارهای خود نیز هست.
آنچه در پی میآید گفتوگویی است با کورش پارسا یکی از اعضای اتحاد برای سکولار دموکراسی در ایران:
شما از سازمانی صحبت میکنید که به دنبال سکولاریسم و دموکراسی در ایران است. آیا فکر میکنید با مردم داخل ایران ارتباط واقعی دارید؟
امیدوارم با ایجاد رسانههایی که در صدد آن هستیم، بتوانیم ارتباط پیدا کنیم. به عنوان گروه کوچکی که آغاز و پیداش آن در خارج از کشور است و میخواهد سازماندهی بکند، طبعن ارتباط واقعی با ایران ضعیف است اما ما از طریق برنامههای تلویزیونی میتوانیم امکان گفتوگو را پیدا کنیم. اما اینکه چقدر در بین مردم ایران پایه دارد بحثی جداست.
بیش از 90 درصد مردم ایران شیعه اثنا عشری و پایبند به مسایل دینی هستند. شما از سکولاریزم صحبت میکنید، یعنی جدا کردن دین و سیاست از یکدیگر در ایران. ایرانی که بیش از سی سال سیاست و دین در آن در هم آمیخته شده است. آیا فکر میکنید با این فرآیند مردم هم این باور را دارند؟
به گمان من بحث ما جدایی دین از سیاست نیست و نوع خاصی از سکولاریزم و لاییک است. آنچه ما در مورد آن در حال حاضر صحبت میکنیم جدایی دین و ایدئولوژی از ساختارهای حکومتی است. تمام نظرات خصوصی و دینی مردم محترم است. حتا در مورد امتزاج دین و سیاست هم بحثی نکردیم و موضعی نگرفتیم. یک فرد مذهبی میتواند نظرات سیاسی خود را با توجه به دیدگاههای مذهبی خود در عرصه عمومی مطرح کند. به عنوان مثال منی که غیرمذهبی و یا مسلمان شیعه هستم که تنها رابطه خود را با خدا ایجاد میکنم نمیخواهم روحانی در حکومت برتر باشد، بلکه میخواهم با یک انسان غیرمذهبی در مقابل قانون مساوی باشد. شهروندان ایران چه مذهبی، غیرمذهبی، چه زن و مرد همگی در مقابل قانون یکسان باشند.
ممکن است تبعیضات زیادی در بخشهای مختلف جامعه وجود داشته باشد بنابراین باید در دراز مدت در مورد آن بحث و گفتوگو شود. بخشی از نیروهای مختلف که حتا در جنبش سبز هم هستند ممکن است به این موضوع رسیده باشند و بخشی هم خواهان جمهوری اسلامی به نوع رحمانیتر هستند، بنابراین چندگونگی وجود دارد. ما میتوانیم تنها صحبت کنیم و نظر خود را بدهیم و هیچ نوع سکولاریزم تحکمی مانند زمان محمد رضاشاه هم قابل قبول نیست.
میخواهیم انسان مذهبی و غیرمذهبی، مسلمان شیعه که معتقد به ولایت فقیه نیست با مسلمان شیعه معتقد به ولایت فقیه، با هم در مقابل قانون برابر باشند.
با توجه به اینکه مردم فشارها را از سوی ولایت فقیه میبینند، به نظر شما بحث روحانیت و ولایت فقیه در جامعه فردای ایران قابل قبول است؟
اگر بحثی باشد که بخشی از جامعه سیاسی فردای ایران داشته باشد، ما نمیتوانیم جلوی آن را بگیریم. ما به عنوان یک گروه میتوانیم بگوییم که باید از این شرایط گذار کنیم چون نظام ولایت فقیه و دست بالای روحانیت باعث میشود درجات مختلف تبعیض در جامعه به وجود آید.
ما ضد تبعیض هستیم. ما میخواهیم در این مورد بحث کنیم و امیدواریم بخش بیشتری از مردم ایران قبول کرده و شرایط آزادی به وجود آید که خود را بیان کنند.
شما فکر میکنید وجه اشتراکتان با جریان اعتراضی ایران به خصوص گروهی که رهبران سمبلیک آن را آقایان موسوی و کروبی میدانند، چقدر نزدیک است؟
من بعد از سی سال برای اولین بار در انتخابات شرکت کردم و به آقای کروبی هم رای دادم چون برنامهای که در خصوص مسایل تبعیض و حقوق بشر مطرح میکرد، بخش زیادی از خواستههایی بود که خود من دارم. یک جنبش مطالبه محوری هم وجود داشت و جنبش اعتراضی هم در انتخابات شرکت کرد و احساس کرد که تقلب شده و اعتراض کرد. بنابراین خود من هم کاملن همین حس را داشتم.
اگر فرض کنیم آقای کروبی به عنوان یک روحانی رییس جمهوری ایران میشد، شما حاضر به حمایت بودید؟
تازمانی که برنامههای ضدتبعض و حقوق بشری خود را میتوانست اجرا کند، بله. مخالف اصلاحات نیستیم و تا زمانی که انجام شود از آن دفاع میکنیم اما نظر سیاسی و تحلیلی من این است که اصلاح این نظام تقریبن ناممکن است. اگر کسی بخواهد تغییراتی به وجود آورد، نمیتوان با آن تغییرات مخالفت کرد.
به نظر شما در حال حاضر ایران جمهوری اسلامی: به روز رسانی و بهبود یا تغییر؟
من نه به عنوان یک کسی که کار تئوریک کرده باشد بلکه به عنوان فرد ناظر و فعال سیاسی، از بین راهکارهای پارلمانی اصلاح را خیلی مشکل میبینم. هشت سال در دوران خاتمی جلوی لایحههای مهم گرفته شد: لایحه مطبوعات از طرف رهبر و همینطور لایحه دوقلو که آقای خاتمی داده بودند.
اگر جنبش اجتماعی ایران از پایین به وجود آید و خواهان تغییر نه از راه خشونتآمیز بلکه خشونتپرهیز باشد، یا نظام عقبنشینی میکند یا اینکه مجبور است برود.
راهکار این است که مردم ایران از طریق فشار جنبش اجتماعی خواهان تغییر شوند و در مقابل قدرت حکومتی قرار بگیرند. اگر الان از من بپرسید فردا در میدان چه اتفاقی میافتد، فکر میکنم احتمال کمی وجود دارد که اینها تغییرات را قبول کنند. اما امیدوارم تغییرات با هزینه هرچه کمتر انجام شود.
|
|