جمهوری اسلامی و هم جنس گرایی
Mon 13 02 2012
مجید صدقی
majidsedghi@yahoo.com
هم جنس گرایی در کشورهایی که برپایه دیکتاتوری و سرکوب مردم شکل گرفته , نمادی از یک نوع نافرمانی از تن دادن به فرمول هایی است که معمولا دیکتاتورها به مردم خود دیکته می کنند. حال اگر این نافرمانی در کشوری مانند جمهوری اسلامی ایران باشد موضوع پیچیده تر و به اصطلاح حادتر می شود.
فیلم سینمایی ( شرایط ) ساخته ی مریم کشاورز که در فرانسه با عنوان ( یک راز ) به نمایش درآمده به دلدادگی دو دختر دانش آموزجوان در تهران - در جامعه ای که روابط هم جنس گرایانه یک گناه بزرگ و نابخشودنی محسوب می شود - می پردازد . کارگردان که در آمریکا زاده شده به دلیل حساسیت حکومت ایران نسبت به ساخت چنین فیلم هایی فیلمش را در لبنان ساخت که به دلیل انتخاب خوب کارگردان در مورد لوکیشن ها , تماشاگر ایرانی بیشتر با فیلم رابطه برقرارمی کند .
ولی رابطه تماشاگر با فیلم تنها در این حد باقی می ماند و فیلمی که به گفته کارگردان می خواهد رنجهای جوان ها و به ویژه دخترهای جوان را در جامعه ای واپس گرا و سرکوبگر نشان بدهد نمی تواند به درستی به این دشواری ها بپردازد . آزادی از نگاه دو دخترقهرمان فیلم ( عاطفه و شیرین ) تنها به عشقبازی پنهان با یکدیگر و رفتن به میهمانی های زیرزمینی خلاصه می شود .
درست است که هر انسانی در گزینش راه زندگی اش و به ویژه در مورد مسائل جنسی و روابطش با جنس مقابل آزاد است ولی اگر قرارباشد مشکلات جوان ایرانی را بررسی کنیم هم جنس گرایی نمی تواند در صدر دشواری ها باشد هرچند می تواند به همان اندازه مشکلات زندگی زنان نویسنده ویا زنان فعال ایرانی در جامعه ایران ,مهم و در خور توجه باشد.
کارگردان در این فیلم بیشترین توجه خود را معطوف مساله هم جنس گرایی و سپس تضاد آن با مذهب اسلام کرده است . در حالی که ( عاطفه ) بیشترین اوقات خود را با دوست هم جنس گرایش ( شیرین ) د ر پارتی های شبانه می گذراند – و عجیب آن که هیچ گاه از سوی خانواده خود مورد پرسش قرار نمی گیرد که شب ها تا دیروقت کجا می رود – پسرخانواده ( مهران ) با مواد مخدر روزگار را سپری می کند . پس از مدتی مهران به مسجد می رود و معتاد سابق تبدیل به یک اسلامی دو آتشه می شود !! به طوری که درهمه اتاق های خانه دوربین مخفی می گذارد تا خانواده واز جمله خواهر و دوستش (شیرین ) که اکنون همسراو شده است را زیرنظرداشته باشد ( !!)
متاسفانه خانم کشاورز نه تنها در هدایت بازیگران موفق نشده بلکه در نگارش فیلمنامه ; و به ویژه در زمینه دیالوگ ها بسیار سهل انگارانه عمل کرده است . شخصیت ها همه یک بعدی به نطر می رسند و به طور نمونه شخصیت مهران و این که چطور از اعتیاد به مذهب روی می آورد سئوال برانگیز است. رویکرد مهران به مذهب ( ودر این جا دین اسلام ) می تواند این گونه تعبیر شود که اگر شخصی که معتاد است به دین اسلام بپیوندد , اعتیاد ش درمان خواهد شد !! از طرفی روابط پنهانی دو دختر قهرمان فیلم می تواند این گونه تعبیرشود که اگر حکومت ایران اسلامی نبود دخترها می توانستند آزادانه تر به رابطه خود ادامه دهند . کارگردان در برخی دیگر از صحنه های فیلمش اشاره های دیگری برنقش مذهب در ایران دارد . در یک صحنه از فیلم که دخترها در کناردریا هستند و ناگهان تصمیم می گیرند به داخل آب بروند , همراه با یک موسیقی شاد صدای اذان نیز به گوش می رسد .
شاید به این دلیل که کارگردان زاده آمریکاست و دراین مدت به گفته خودش تنها چند بار به طور کوتاه به ایران مسافرت کرده شناخت او از جامعه ایران و حتی فرهنگ و هنر ایران بسیار کم است . در نخستین نمای فیلم شا هد نماهای درشت از سینه و شکم عاطفه در حال اجرای رقص عربی ( رقص شکم ) هستیم , آنهم با یک آهنگ خاطره انگیز و معروف ایرانی به نام ( بردی از یادم ) که سال ها پیش توسط زنده یاد دلکش خوانده شد ه بود !!
متاسفانه روند داستان فیلم با قطع شدن های پیاپی به صحنه هایی کلیپ مانند که بسیارهم طولانی هستند آسیب بسیاری دیده است . به نظر می رسد تکرار این صحنه ها که شامل افراط در خوردن مشروبات الکلی و رقص جوان ها ست فیلم را تاحد یک فیلم سطحی که تنها هم جنس گرایی را تبلیغ می کند پایین می آورد. این واقعیتی است که پدیده هم جنس گرایی امروز دیگر پدیده تازه ای نیست و در اکثر کشورهای آزاد جهان هم جنس گراها مانند دیگران دارای حقوق مساوی هستند و همان گونه که در ابتدا اشاره شد تنها کشورهایی که حکومت های ضد بشری دارند با آن مخالف هستند . ولی از طرفی وقتی قرار باشد چنین مساله ای در سینما مطرح شود باید طرح این مساله به گونه ای باشد که بتواند تماشاگر را درگیر این موضوع کند بدون آن که نیازی به استفاده بسیار از ابزار تصویری باشد . در غیراین صورت دیگر به عنوان یک فیلم سینمایی نمی توان از آن یاد کرد. فیلم های پورنو گرافی دراین مورد به وفور ساخته می شود که مسلما تماشاگران خاص خود را دارد و صد البته ربطی هم به سینما ندارد.
البته فیلم ( شرایط ) را نمی توان در رده فیلمهای پورنو قرارداد چرا که خوشبختانه کارگردان تلاش خود را کرده تا از صحنه های شبه پورنو پرهیز کند ولی تاکید بیش از حد کارگردان براین موضوع فیلم را ملال آور ساخته است . درمیان فیلمهایی که با موضوع هم جنس گراها ساخته شده می توان به فیلم ( کوهستان بروک بک ) ساخته ی آنگ لی محصول 2005 سینمای آمریکا اشاره کرد که نمونه موفقی ازین دست فیلمهاست . در این فیلم که به روابط عاشقانه دو مرد جوان در غرب آمریکا می پردازد روند داستان و مسیرفیلم چنان تماشاگر را محسور خود می کند که اصلا موضوع هم جنس گرایی در فیلم فراموش می شود. فیلم دیگر آمریکایی بنام ( میک ) ساخته ی گاس ون سنت نیز در باره هاروی میک , فعال حقوق هم جنس گرایان در کالیفرنیا ست که به دلیل فعالیت هایش در زمینه آزادی روابط هم جنس گراها در آمریکا کشته می شود , فیلم یاد شده نمونه ای از یک فیلم موفق در این باره است که به تصویری انسانی از کسانی که تنها به جرم دوست داشتن هم جنس خود از جامعه طرد می شوند را به خوبی نشان می دهد.
با این همه شاید بهترین لحظه در فیلم خانم کشاورز صحنه ی گفت و گوی عاطفه با پدرش باشد . پدر می گوید : من می دونم جوونی یعنی چه . و عاطفه در پاسخ حرفی می زند که می تواند پرسش همه جوان های ایران امروزاز نسل گذشته باشد :
شماها دنیارو اینجوری کردین , با این انقلابتون .
|
|