عصر نو
www.asre-nou.net

اخبار و گزارشات کارگری ۲۱ بهمن ماه ۱۳۹۰

- جان باختن روزانه 4نفر بر اثر حادثه در محل کار
- داستانِ یک خیالِ یک داستان

Sat 11 02 2012

- شاهرخ زماني و محمد جراحي همچنان در بند قرنطينه
- جان باختن روزانه 4نفر بر اثر حادثه در محل کار
- داستانِ یک خیالِ یک داستان
- استثمار زنان صنایع نساجی و لباس دوزی مراکش با 76 ساعت کار در هفته


شاهرخ زماني و محمد جراحي همچنان در بند قرنطينه

بر اساس اخبار رسيده از زندان تبريز، وضعيت زندانيان كارگري آقايان شاهرخ زماني و محمد جراحي در بند قرنطينه ي تبريز بسيار تاسف بار است. اين دو زنداني علاوه بر فشارهاي زندان بانان و شرايط نامساعد غذايي و نبود امكانات اوليه در زندان، دو بار نيز مورد حمله و ضرب و شتم تعدادي از زندانيان عادي تحريك شده قرار گرفته اند.
اين زندانيان تحريك شده با حمله به محمد جراحي و شاهرخ زماني آنان را از تخت خود بيرون كرده و محل خواب آنان را خود اشغال كرده اند. و در نتيجه آنان مجبورند روي زمين بخوابند. با اين همه مسئولان زندان از انتقال آنان به بند عمومي خو د داري كرده و آنان را همچنان در بلاتكليفي نگه داشته اند .
منبع:وبلاگ کانون مدافعان حقوق کارگر۱۰ فوریهٔ ۲۰۱۲

جان باختن روزانه 4نفر بر اثر حادثه در محل کار

بر اساس آخرین آمارها در هشت ماهه سال 90 در کشور یک هزار و 15 نفر و در تهران و البرز 210 نفر بر اثر حادثه در محل کار جان خود را از دست داده اند.
متاسفانه در حوادث گودبرداریهای غیراصولی نه اورژانس تهران آماری از قربانیان گودبرداریهای غیراصولی تهران دارد و نه پزشکی قانونی. محمود خدادوست رئیس مرکز تحقیقات پزشکی قانونی کشور در گفتگو با خبرنگار مهر در مورد آمار مرگ و میر ناشی از گودبرداریهای غیراصولی می گوید: چنین تفکیکی در پزشکی قانونی نداریم و آمارها با عنوان مرگ و میر ناشی از حوادث کار عنوان می شود که بر اساس آخرین آمارها در هشت ماهه سال 90 در کشور یک هزار و 15 نفر و در تهران و البرز 210 نفر بر اثر حادثه در محل کار جان خود را از دست داده اند.
منبع:مهر21بهمن ماه1390

داستانِ یک خیالِ یک داستان

چهار و چهل و چهار دقیقه‌ی بامداد بود. در عقوبتخانه سر کار بوده و داشتیم اخلاط سینه‌‌ی بیماری را می‌کشیدیم که جمعی از برادران ایمانی ریختند داخل بخش و چشمان مبارکمان را از پیش، دستانِ توی دستکش‌مان را از پشت و دهان اعتراضمان را با یک تَشَر شارپ بستند و در کسری از ثانیه، مشرّف فرمودند ما را به نقطه‌ی معلوم‌الحالِ نامعلومی! زمان گذشت و ساعت چهار بار نواخت و «صاحابش اومد!» پرسید: «شما همان یک پرستارید؟» عرض کردیم: «بله!» فرمود: «برای چه در وبلاگتان این قدر دیگران را تخریب می‌کنید؟»
«تخریب؟»
«بله!»
«استغفرا… حاج‌آقا! ما هم با شما در یک طرف میزیم!»
«پس چه مرگتان است که این‌قدر سیاه‌نمایی می‌کنید؟»
«سیاه‌نمایی؟»
«بله!»
«حاج‌آقا، ما فقط لقمه‌ی نانی را می‌خواهیم که شبانه‌روز برای آن جان می‌کَنیم!»
«یعنی شما مجّانی کار می‌کنید؟»
«مجّانی که نه؛ امّا آن لقمه را نصفه – نیمه به ما می‌دهند، آن‌ هم نه به موقع و تازه به چه شکلی!»
«در هر صورت اگر به رویه‌ی خود ادامه دهید، مجازات سختی در انتظار شماست! حیف شما نیست؟ سعی کنید نیمه‌ی پرِ لیوان را ببینید!»
«قربان! گردن ما از مو هم باریک‌تر است. ما، فقط حقّی را می‌خواهیم که وقت و بی‌وقت سلامتی، خوشی و بهترین ساعات عمرمان را بالایش خرج می‌کنیم؛ نه زیاد و نه کم. این انتظار زیادی‌ست؟»
حاج‌آقا رفت. من ماندم و فکرهای جورواجور. چه می‌توانست باشد آن مجازات سخت؟ خالی کردن آب دریاچه‌ی خزر با یک کاسه‌ی ماست‌خوری؟! کلاغ‌پر از این طرف اقیانوس آرام تا طرف دیگر آن؟! چهارصد و چهل و چهار هزار و چهار صد و چهل و چهار ساعت قلقلک؟! یا سنگ کردن همان لقمه‌ی نصفه – نیمه؟ یادم افتاد به آن بیچاره‌ای که در رُمان سلاخ‌خانه‌ی شماره‌ی پنج، او را چهار میخ و در حالی که مقداری عسل روی بیضه‌هایش ریخته‌اند، زیر آفتاب سوزان نیمروز می‌خوابانند دمِ درِ یک لانه‌ی مورچه! …
«آی پرستار! (صدایی نمی‌دانم از کجا آمد) حماقت نکن! سکوت، صبر، قدری گذشت؛ و اگر می‌خواهی اموراتت به شکلی عالی بگذرد: تسلیم و رضا، کرنش، تعظیم، شتر دیدی – ندیدی، تملّق و تزویر و ریا، و … پاچه‌خواری جانم؛ از این یکی غافل نشو که معجزه می‌کند! سخت نیست ها؟! به نرخ روز باش، پیروز باش!»
منبع: ياداشت هاي انتقادي يک پرستار-۱۳۹۰/۱۱/۲۱

استثمار زنان صنایع نساجی و لباس دوزی مراکش با 76 ساعت کار در هفته

مراکش به یکی از مراکز مهم نساجی و تولید لباس برای شرکت های بزرگی مانند سارا و مانگو و نیز لباس کار برای شهرهای اروپایی تبدیل شده است.
طبق گزارش مشترک "کارزار لباس پاکیزه" (کلین کلوزز کمپین) و "التوسل"، دو نهاد اروپایی و مراکشی، که بر اساس گفتگو با کارکنان کارخانه ها و فعالان سندیکایی در شهر طنجه تنظیم شده است، کارکنان این مراکز هفته ای تا 76 ساعت کار می کنند و زنانی هم هستند که ساعات کار روزانه شان به 15 ساعت در روز می رسد.
به گفته فاطمه لماه، فعال سندیکایی، قانون کار 8 ساعت در روز را تعیین کرده است، اما کارفرمایان آن را رعایت نمی کنند. اغلب زنان قرار داد کار ندارند و حقوقی کمتر از حداقل دستمزد قانونی معادل 210 یورو در ماه دریافت می کنند. برخی از این زنان کارگر حتی مزدی کمتر از 100 یورو دریافت می کنند.
سعیده، یکی از این زنان، به خبرگزاری اتریش می گوید که حداقل دستمزد 210 یورو هم برای زندگی در طنجه کافی نیست، چرا که اجاره ماهانه مسکنی ساده ماهانه 200 یورو است.
نعیمه نعیم و لامیه اسوز، از اتحادیه زنان مراکش، خواستار آن شده اند که دولت دست کم برای رعایت قوانین کار کشور اقدام کند. این اقدام اگرچه کافی نیست، اما گام نخست به سوی بهبود وضع کار زنان نساجی ها خواهد بود.
منبع:شهرزادنیوز-٢١ بهمن ١٣٩٠
بیست ویکم بهمن ماه1390
akhbarkargari2468@gmail.com