وضعیت خطرناک برادران منابی در بازداشتگاه اطلاعات اهواز
براداران منابی صالحی از جوانان هنرمند وتحصیلکرده شهر حمیدیه هستند که به دلیل فعالیت های هنری خود در معرض اتهام های ناروا و دروغین نیروهای اطلاعات واقع شده اند.
Sun 22 01 2012
براداران منابی صالحی از جوانان هنرمند وتحصیلکرده شهر حمیدیه هستند که به دلیل فعالیت های هنری خود در معرض اتهام های ناروا و دروغین نیروهای اطلاعات واقع شده اند.
منابع محلی در اهواز می گویند که برداران منابی صالحی به جاسوسی برای اروپا وامریکا و سازمان های حقوق بشری متهم شده اند.
غالب منابي صالحي (37 ساله) هنرمند وخواننده محبوب مردم عرب اهواز و برادر کوچکتر او حسن منابي صالحي ( دانش آموخته تاريخ در مقطع فوق ليسانس از دانشگاه تهران) ومعلم دبيرستان هاي اهواز روز دوشنبه28 نوامبر 2011 در نزديکي منزل مسکوني خود در اين شهر توسط نيروهاي ادراره اطلاعات دستگير و به بازداشتگاه اطلاعات در این شهر منتقل شدند.
به گزارش منابع محلي عرب حسن منابي صالحي که دبير تاريخ و کادر وزارت آموزش و پرورش است به دلايل واهي از کار برکنار و خانه نشين شده است. غالب منابي صالحي برادر او نيز به دليل حضور در جشن هاي محلي و خوانندگی به زبان عربي در چندين مرحله دستگير و روانه بازداشت گاههاي وزارت اطلاعات شده بود.
برادران منابي صالحي از يک خانواده عرب اهل شهر حميديه در غرب اهواز هستند که به دلايل فشار ومزاحمت هميشگي نيروهاي امنيتي وانتظامي مجبور به کوچ به يکي از محله هاي فقير نشين شهر اهواز شده بودند.
پیش از این منابع محلي در اهواز از عدم حضور وکيل مدافع وبازجويي هاي بي قاعده و پرونده سازي نيروهاي وزارت اطلاعات بر ضد برادران منابي صالحي ابراز نگراني کرده وخواستار دخالت نهادهاي حقوق بشري براي حمايت از آنان شده اند.
اکنون گفته می شود برادران منابی به جاسوسی برای غرب و سازمان های حقوق بشری متهم شده و تحت شکنجه شدید مرحله پرونده سازی در تاریکخانه های اطلاعات اهواز را میگذرانند.
فعالان حقوق بشر معتقدند که اداره اطلاعات اهواز به دنبال ساخت وپرداخت سناریوهای جدیدی بر ضد برادران منابی است تا آنها را با محکومیت های سنگین و بی قاعده روبرو سازد.
حسن منابی صالحی و برادرش غالب منابی صالحی در سال 2005 و در پی فاش شدن طرح کوچ اجباری یک میلیون عرب از اهواز به دیگر استانهای ایران و براه افتادن تظاهرات بزرگ و فراگیر ملت عرب اهواز در شهرهای مختلف اقلیم الاهواز، حسن منابی بهمراه دو برادرش در نیمه شب 16 آوریل 2005 حوالی ساعت 2 نیمه شب و باهجوم وحشیانه نیروهای امنیتی به محل سکونتشان دست و چشم بسته بازداشت شد و در مقابل دیده خانواده اش بشدت از سوی نیروهای امنیتی مورد ضرب و شتم و اهانت قرار گرفتند. یکی از دوستان حسن منابی که همراه با او بازداشت شده بود گوشه هایی از شرایط بازداشت شدنشان و حوادث پس از آن در زندان کارون اهواز را اینگونه تعریف کرد:
ما را همچون حیوانات در خودروی نیروهای امنیتی چپاندند به گو نه ای که به سختی نفس می کشیدیم. وقتی حسن و برادرانش را آوردند و ماشین از حمیدیه خارج شد متوجه صدای حسن منابی شدم و فهمیدم که در میان بازداشتی های است.
وقتی وارد بازداشتگاه شدیم ما را چشم بسته از میان راهرویی باریک گذراندند. در آنجا ما صدای ناله جوانان عرب که به تازگی از دالان های شنکجه باز گشته بودند را می شنیدیم. تا کمی در راهروم پیش رفتیم یکباره متوجه شدیم که داریم وارد تونل باتوم میشویم. در دو طرف راهروف ماموران باتوم و کابل برق در دست، ما را تا آنجا که توان داشتند می زدند.
پس از آن ما را که حدود 40 نفر بودیم در اتاق کوچکی چپاندند به گونه ای که هر دو یا سه نفر روی هم افتاده بودند. پس از آن به نوبت 3 نفر به 3 نفر ما را از اتاق خارج می کردند و برای مدتی طولانی با کابل برق شکنجه مورد ضرب و شتم قرار می گرفتیم.
پس از آزادی فهمیدیم که در آن هنگام پدر و مادر سالمند حسن که همه پسرانشان بازداشت شده بودند، هر روز از شهر حمیدیه به زندان کارون اهواز می رفتند وبه همراه دیگر خانواده ها در مقابل زندان تجمع می کردند. نیروهای امنیتی نه تنها هیچ خبری به خانواده بازداشت شدگان نمی دادند بلکه تجمع کنندگان را مورد هجوم وحشیانه قرار داده وبا فحاشی های رکیک مردم را مورد ضرب و شتم قرار می دادند.
حسن و برادرانش پس از تحمل حدود دو ماه زندان با اخذ وثیقه چندین میلیون تومانی از زندان آزاد شدند. آنها هر چند وقت یکبار به دادگاه احضار می شدند و پرونده آنها در جریان بود. اطلاعات نیز بارها آنها را فراخواند و آنها را مورد تهدید قرار داد و آنها را از عوامل اصلی انتفاضه ملت عرب علیه نظام، در شهر حمیدیه قلمداد کرد.
دو ماه بعد از آزادی از زندان حسن و برادرانش یک هفته قبل از عید فطر سال 2005 دوباره بازداشت شدند. در آن دوره مسولان امنیتی استان دستور بازداشت همه مشکوکان به تحریک مردم علیه نظام را صادر کردند و در هر مناسبتی که امکان تظاهرات بود، امثال برادران منابی بطور منظم دستگیر می شدند و هر چند ماه آنها دو یا سه هفته را در بازداشتگاه اطلاعات سپری می کردند.
پس از آزادی حسن و برادرانش پس از عید فطر 2005، اطلاعات از آنها خواست تا خانه شان را فروخته و به شهر دیگری بروند. پدر و مادر حسن تن به این تهدید اطلاعات نداده و حاضر به ترک خانه شان نشدند. حسن و دو برادر دیگرش تحت فشارهای دستگاه اطلاعات مجبور به ترک شهر محل سکونتشان شدند و در شهرکی به نام شهرک اهواز که یکی از شهرکهای حاشیه نشین اهواز، ساکن شدند. در آن زمان حسن از کار خود معلق شده بود و فشار مالی شدیدی بر وی و خانواده اش وارد میشد.
سریال بازداشت ها ادامه پیدا کرد و حتی خروج از شهر حمیدیه نیزسبب آسودگی حسن و برادرانش نشد و آنها برای بار مجدد بازداشت شدند. در این هنگام که حسن و برادرش غالب که در زندان بودند پدر سالمند آنها در پی فشارهای وارده به خانواده شان از سوی اطلاعات در اثر عارضه قلبی جان سپرد.
پس از آن دستگاه اطلاعات از آنها خواست تا در هفته های خاصی که از آنها خواسته می شود آنها باید استان را ترک کنند. به همین خاطر حسن و برادرانش در سالهای اخیر در مناسبتهای همچون عید فطر و عید قربان و ایام محرم، هیچوقت در کنار خانواده خود نبودند و به شهرهای شمالی استان عزیمت می کردند تا از شر دستگاه اطلاعات و شکنجه و آزارشان در امان باشند.
خانواده منابی ودیگر فعالان حقوق بشری در اهواز خواستار رسیدگی سریع سازمان های حقوق بشری به وضعیت آنان شده و نسبت به درج اتهام های کذب در راستای صدور احکام سنگین در دادگاههای فرمایشی رژیم هشدار داده اند.