با بی بی سی، بی بی بی سی
Sun 18 01 2009
عیسی سحرخیز
در شرايطی كه مقام های كاخ اليزه با شك و ترديد به تداوم برنامه های فارسی زبان راديو فرانسه می نگرند و در صدد بوده اند فعاليت های خبری را به حد يك سايت خبری تنزل دهند، شبكه ی تلويزيونی "بی بی سی“ با وجود مخالفت آشكار و گاه همراه با تهديد مقام های سياسی- امنيتی ايران، حضور پر رنگ، رنگارنگ و گوناگون خود را در فضای رسانه ای كشور ديكته كرده است.
بحث اثرگذاری عميق رسانه های همگانی در افكار عمومی، به ويژه نقش شبكه های راديو و تلويزيونی برون مرزی - چه توسط گروه های مخالف و اپوزيسيون با اهداف فرهنگی، اجتماعی يا حتی تغيير حاكميت سياسی، چه به وسيله ی كشورهای ديگر به منظور تبليغ برنامه ها و خط مشی های خود يا اثر گذری بر ديدگاه و رفتار مخاطب در سطح مردم يا دولت - از چنان پيشينه ی تاريخی و رويكردی امروزی برخوردار است كه نيازی به شكافتن آن احساس نمی شود.
تنها اين اشاره كافی به نظر می رسد كه گفته شود ايرانيان مبارز- مسلمان و غيرمسلمان- پيش ازانقلاب در شرايطی كه هنوز راه اندازی تلويزيون های برون مرزی موضوعيت نيافته بود، داشتن يك ايستگاه راديويی چند ساعته را چنان مهم می دانستند كه نه تنها با رژيم بعثی صدام كنار می امدند تا در عراق مستقر شده و حرف و صدای خود را به داخل كشور برسانند، بلكه رنج سفر به چين را- البته نه برای آموزش علم - به تن می خريدند تا در شرايط سخت زندگی در ديار غربت، هدف مهم پيام رسانی به خلق را تحقق بخشند.
همانان بودند كه چون وقت شورش و قيام رسيد تا بنياد نظام سلطنت و رژيم پهلوی را براندازاند - چون ديگر انقلابيان جهان و حتی كودتاگران- تصرف ساختمان های راديو و تلويزيون را در سرلوحه ی برنامه های خود قرار دادند تا با به دست گرفتن ميكروفون راه گفت و گوی صوتی و تصويری را با ملت هموار كنند. حضور و گفت و گويی مستقيم كه خيلی سريع از مرز ملی فراتر رفت و به نگاه و هدف برون مرزی رسيد و روز به روز هم متنوع تر و گسترده تر شد تا اكنون كه راه اندازی شبكه های تلويزيونی "العالم" به لسان عربی و "پرس توی وی“ به زبان انگليسی جزو افتخارهای جمهوری اسلامی به شمار می رود، تا حدی كه اگر يک خبرنگاری محلی با پاسپورت اسرائيلی در غزه دستگيرشود، مسئولان وزارت ارشاد ايران - كه يد طولايی در برخورد با مطبوعات و روزنامه نگاران داخلی دارند- وظيفه ی اسلامی و انقلابی خود می دانند كه از حقوق او دفاع كرده و زمينه ساز رهايی اش از بند و تداوم افشاگری او از جنايات رژيم صيهونيستی باشند.
طبيعی است كه چنين رويكردی كم و بيش از سوی ديگر كشورها و مسئولان سياست خارجی يا رسانه ای آن ها نيز دنبال می شود و قدرت های بزرگ يا صاحب نفوذ هم با توجه به امكانات گسترده تر و اهداف وسيعتر خويش با موضوع راه اندازی رسانه ی برون مرزی برخورد فعال تری دارند. در اين ميان، دولت انگليس يد طولايی در اين زمينه و بی بی سی معروفيتی جهانی در خبررسانی بين المللی دارد. در دوران معاصر كه آمريكا در ابعادی وسيع تر و با كمك فناوری های جديدتر فعالانه وارد اين حيطه شده است، مقام های لندن و مسئولان سياست خارجی و رسانه ای انگليس طبيعتا حاضر نيستند به راحتی پا عقب گذارده، خود را از تك و تا انداخته و عرصه ی غالب گذشته را به دوست و متحد، و در عين حال رقيب قدرتمند خويش واگذارند.
راه اندازی شبكه ی عربی تلويزيون بی بی سی و اندكی پس از آن شروع فعاليت شبكه ی فارسی زبان بی بی سی در روز چهارشنبه ۲۵ دی ماه ۱۳۸۷مسلما با نيم نگاهی به اثر گذاری گسترده ی شبكه ی تلويزيونی الجزيره در جهان عرب و ايفای نقش"تلويزيون صدای آمريكا" (وی او ای) در ايران انجام شده است. شبكه ای كه اگرچه در مقايسه با برنامه ريزی های اوليه با تاخير وارد فضای رسانه ای ايران شده است اما رويكرد دست اندركارانش اين است كه نقص تاخير حضور را با بكارگيری نيروهای حرفه ای تر فراوان وامكانات بسيار گسترده جبران كنند، به گونه ای كه تاكيد می شود تلويزيون فارسی زبان بی بی سی "شبکه ای است با ۱۴۰ کارمند و بودجه ای معادل پانزده ميليون پوند".
به دليل چنين اهميت بالايی است كه اكثر قريب به اتفاق كشورها- بسته به امكانات يا حيطه ی اهداف و منافع- وظيفه ی خود می دانند تا زمينه های لازم را برای فعاليت رسمی و قانونی رسانه های خويش در ديگر كشورها فراهم كنند و حتی تا سطح انعقاد تفاهم نامه با كشور مقابل برای گشودن دفتر، ايجاد امكانات مطبوعاتی يا استفاده از نيروهای محلی پيش می روند.
در مقابل، مقام های كشورهای مورد خطاب نيز بسته به ميزان اقتدارسياسی، اعتماد به نفس روانی يا باورهای ايدئولوژيك يا از سر تعامل و همكاری متقابل برمی آيند يا برعكس برای مقابله با اثرگذاری رسانه ی مقابل كه حتی گاه "بلندگوی تبليغاتی“ يا "ابزار جاسوسی“ معرفی می شوند، از انواع شيوه ها و ابزارهای ممكن برای جلوگيری از ورود اين صداهای تبليغاتی يا مخالف كه اكنون به تصاوير رنگارنگ نيز مجهز شده است، استفاده می كنند. اين ابزارها گاه می تواند بكارگيری قدرت سياسی يا چانه زنی ديپلماتيك باشد و تا مرحله ی تهديد به كاهش سطح روابط سياسی يا قطع مبادلات تجاری -در صورت عدم تعطيل پايگاه رسانه ای وحتی معرفی و تحويل روزنامه نگاران - پيش برود. گاه نيز می تواند در حد سياست های داخلی علنی و غيرعلنی اعمال شود و به صورت تصويب قوانين جديد يا صدور دستور العمل های اداری يا قضايی موردی- ازجمله ممنوعيت بكارگيری راديوهای غيرتك موج در دوران گذشته و فيلترينگ و پارازيت ماهواره ای در حال حاضر- منتهی شود. حتی ممكن است پای مقام های نظامی، انتظامی و اطلاعاتی را به ماجرا باز كنند تا بسته به موقعيت و شرايط، به ثبت و ضبط راديوی چند موج، ويديو، دستگاه فاكس، بشقاب ماهواره ای و... بپردازند، يا هشدار دهند كه "متخلفان از جمله خبرنگاران رسمی، برنامه سازان و همكاران غيررسمی و حتی ارائه كنندگان آگهی های تجاری در صورت تخلف جريمه شده يا دستگير، بازداشت و زندانی خواهند شد".
البته بايد توجه داشت كه در اين ميان گروهی ديگر از رسانه های صوتی و تصويری هم وجود دارند كه هدف فعاليت و نيت مالكان و مديران آن تنها كسب درآمد تجاری و اقتصادی است، اما به تبع آثار اجتماعی و فرهنگی برنامه هايشان بر روی مردم و جامعه ی هدف، يا حتی خط شكنی غيرسياسی امكان برخورد با همكاران يا بينندگان آن ها وجود دارد. اين گروه و آن جمع محدودی كه به صورت غيرحرفه ای به كار تلويزيونی ماهواره ای می پردازند و بسياری - حتی با اين كه در ديگر كشورها مستقر هستند - به شبكه های لس آنجلسی معروف شده اند، از شمول اين بحث خارج هستند.
در چنين فضايی و در شرايطی كه برنامه ی تلويزيونی فارسی زبان مورد حمايت دولت هلند كه بودجه ی آن در پارلمان اين كشور تصويب شده بود به دليل ملاحظات سياسی - تجاری تغيير ماهيت پيدا كرد و به يك برنامه ی راديويی و چند سايت خبری اينترنتی محدود شد و دولت فرانسه نيز اگرچه در فضای رسانه ای بين المللی فعال تر شده، اما نوبت به ايران كه می رسد برنامه ی تعطيل راديوی فارسی زبان را در دستور كار خود داشته است، اقدام مسئولان "بنگاه سخن پراكنی بريتانيا" برای راه انداختن شبكه ی تلويزيونی فارسی زبان - فارغ از رويكردها و مسائل سياسی آن- گامی بزرگ در فضای رسانه ای و اطلاع رسانی منطقه ای وسيع در قاره آسيا، از ايران و افغانستان و تاجيكستان گرفته تا كشورهای حاشيه جنوبی خليج فارس و شبه قاره ی هند خواهد بود.
اگرچه مقام های عالی رتبه ای ايران برخلاف سياست های اعلام شده ی و اجرايی خويش در ابتدا وعده ی كمك به راه اندازی اين شبكه فارسی زبان- لابد با نيت كم كردن اثر گذاری شبكه های لوس آنجلسی و صدای آمريكا كه تيغ از رو بسته و روز به روز نفوذ جريان های سلطنت طلب و طالب تغيير رژيم ايران در آن ها پررنگ تر می شود- داده بودند، اما در نهايت به اين نتيجه رسيدند كه منافع حضور رسمی شبكه ی راديو تلويزيونی بی بی سی در ايران از مضار آن كمتر است. به اين دليل بود كه خوش بينی های اوليه كه با ورود مقام های ارشد بی بی سی چون "ريچارد سمبروک" به ايران و سخنرانی اش در نهمين جشنواره بين المللی راديو در اصفهان و گفت و گوهای او و ديگر چهره های ايرانی راديو بی بی سی با مقام های رسمی در سطوح وزارت خارجه و ارشاد شكل گرفته بود، چند ماه پيش حتی تا شنيدن زمزمه های گشايش دفتر رسمی اين شبكه در تهران و همكاری برخی از روزنامه نگاران مطرح ايران با آن تقويت شده بود.
اما همانگونه كه برخی از صاحبنظران پيش بينی می كردند اين مذاكرات رسمی و غيررسمی به دليل نگاه خاص مقام های عالی رتبه ايران به اطلاع رسانی و فعاليت رسانه های خارجی كه تا حد جاسوس تنزل مقام پيدا می كنند قابل تداوم نبود. به اين دليل بود كه يك باره رها شد و جای خود را از يك سو به هشدار و تهديد داد و از سوی ديگر به سكوت همراه با برنامه سازی ويژه ی مخصوص ايران در شرايط نداشتن دفتر و روزنامه گار و...
روند امور جهت مطلع شدن افكار عمومی و به تبع آن دست اندركاران بی بی سی نيز چون گذشته بوده است؛ درز اخبار، به صورت تائيد نشده در رسانه های اقتدارگرايان، صدور اطلاعيه های رسمی هشدار دهنده از جانب وزارت ارشاد و در نهايت تهديدهای بالاترين مقام های وزارت اطلاعات كه آخرين مورد آن مقارن شد با شروع رسمی برنامه های اين شبكه تلويزيونی در روز چهارشنبه ۲۵/۱۰/۱۳۸۷از طريق هشدار آقای محسنی اژه ای در حاشيه ی مصاحبه ی وزير اطلاعات با خبرنگاران پس از جلسه ی هيات دولت: " شبکه بی بی سی را مناسب برای امنيت کشور نمی دانيم و اقدامات لازم را درخصوص آن انجام خواهيم داد... هر کار غيرقانونی که بخواهد صورت گيرد که ظاهر آن تحت پوشش کار به ظاهر قانونی، اما برخلاف مصالح و امنيت کشور باشد وزارت اطلاعات وارد می شود و در حد وظايف خود اطلاع رسانی می کند و اگر لازم باشد پيگيری و مقابله می کند".
با اين وجود، به نظر می رسد كه مقام های دولت ايران در گفت و گو را كاملا بر روی مسئولان بی بی سی نبسته اند و همچنان از سياست كجدار و مريز و بگارگيری ابزار وعده و وعيد برای مساعدت های احتمالی در آينده- به شرط "چندان مضر تشخيص ندادن"- بهره می بردند تا بتوانند از اين راه بر گزينش همكاران مستقيم و غيرمستقيم، چگونگی سطح توليد و پخش برنامه ها، از جمله دامنه ی پوشش خبرها و تحليل های سياسی- اقتصادی اثرگذاری نامريی داشته باشند.
با اين وجود، می توان پيش بينی كرد كه طی دو روز گذشته از دامنه ی "شنوندگان" شبكه ی راديويی بی بی سی كاسته شده، اما در حدی بسيار بيشتری بر ميزان مخاطبان فارسی زبان آن كه اكنون جمعی به سطح "بينندگان" ارتقا يافته و با اشتياق بيشتر خبرها، تحليل ها و برنامه های متنوع اين رسانه را دنبال می كنند، افزوده شده باشد. برنامه ريزی برای پخش برنامه در يك دامنه ی زمانی طولانی هشت ساعته كه از پنج بعدازظهر آغاز و تا ساعتی پس از نيمه شب امتداد می يابد به تبع از باعث خواهد شد كه در كوتاه مدت از ميزان مخاطبان شبكه های تلويزيونی "خبری - تحليلی“ و حتی سرگرم كننده ی شبكه های تلويزيونی ايران كاسته شود. همين اثر منفی را می توان در كوتاه مدت بر روی تعداد مخاطبان شبكه های ماهواره ای فارسی زبان برون پايه، به ويژه صدای آمريكا (وی او ای) مشاهده كرد، هرچند كه می توان خوش بين بود كه ايجاد يك رقابت سازنده ی اجتناب ناپذير باعث شود كه در ميان مدت و دراز مدت كيفيت اين شبكه ها كه عمدتا برنامه هايشان مبتنی بر تاك شو يا ميزگرد با شركت كنندگان محدود و گزينش شده است، ارتقا يابد و شاهد حركتی موثر به سمت شكل گيری يك روزنامه نگاری حرفه ای مستقل، نه شعاری و تبليغاتی و لجن پراكنی و خصومت ورزانه، باشيم.
ديگر گام مثبت اين اقدام می تواند تغيير تفكر و بازانديشی در نگاه و سياست های رسانه ای مقام های عالی رتبه ايران باشد، به گونه ای كه آنان رويكرد خود را نسبت به رسانه های داخلی، به ويژه مطبوعات مستقل و روزنامه نگاران حرفه ای عوض كرده و اجازه دهند كه اين گروه گسترده چون دوران اصلاحات در داخل كشور به وظيفه ی اطلاع رسانی و آگاهی بخشی خود بر اساس اصول حرفه ای و مستقل مشغول باشند. در دامنه ای عميق تر و وسيع تر می توان انتظار داشت كه مسئولان ارشد نظام حتی با بازنگری در تفسير قانون اساسی- چون نگاهی كه به اصل ۴۴ شد- انحصار رسانه ی ملی را شكسته و اجازه دهند كه بخش خصوصی، روزنامه نگاران، كنشگران اجتماعی و احزاب و گروه های سياسی بتوانند از طريق ظرفيت های موجود شبكه های راديو تلويزيونی كشور يا از طريق امكان هايی كه خود ايجاد می كنند، شبكه های حرفه ای و مستقل ايجاد و برنامه های مورد پسند ملت توليد و پخش كنند.
همچنين راه اندازی شبكه ی فارسی بی بی سی احتمالا موجب تشويق مسئولان ديگر بلوك ها يا كشورها، مانند اتحاديه اروپا، هلند، آلمان، فرانسه و...، خواهد شد كه چون آمريكا و انگليس فضای رسانه ای ايران را مهم ارزيابی كرده و برنامه های كنونی خود را نه تنها محدود يا متوقف نساخته كه روی خوش تری به مدرن ترين و پر مخاطب ترين وسيله ی ارتباط جمعی امروزی جهان داشته و در دل آن به راه اندازی شبكه های فارسی زبان نيز بپردازند.
در اين ميان مسلما بيشترين بهره از فضای رسانه ای جديد كشور را ملت ايران خواهد برد كه به منابع رسانه ای و اطلاعات بيشتری دسترسی خواهد يافت تا اخبار و گزارش های بيشتری را بشنود و با مدد عقل و خرد، در جهت هدايت و بهروزی خويش، بهترين ها را برگزيد تا به معنای واقعی كلمه مصداق مخاطبان اصلی پروردگار در قران مجيد باشد، كه می فرمايد: "الذين يستمعون القول فيتبعون احسنه اولئك الذين هديهم الله و اولئك هم اولواالالباب". (۱۸- الزمر)
جمعه ۲۸/۱۰/۱۳۸۷
|
|