عصر نو
www.asre-nou.net

همهمه ای خاکستری


Sat 19 11 2011

مهدی خطیبی

mehdi-khatibi2.jpg
سخنی نیست . جز آن که گاهی انسان می خواهد به زمزمه چیزی بگوید اما در برابرش جز آینه چیزی نیست . بیهوده نیست که هانا آرنت می گوید: »عصر مدرن با از جهان بیگانگی فزاینده اش به وضعی انجامیده است که در آن انسان هرجا که می رود تنها با خودش رو به رو می شود«و این دردناک است . جک کرواک اما پیشنهاد می کند
به آدم ها زنگ نزن
آن ها هیچ وقت آماده نیستند با تو حرف بزنند
شعر را به کار گیر
(ترجمه آقای مودب میرعلایی)

تنهایی گاهی گذشته از دلتنگی . کمرشکن هم هست
اگر وقت کردید و حالی داشتید یک شعر بخوانید
با مهر و دوستی
مهدی خطیبی

همهمه ای خاکستری

صدای افتادن تمام درختان
با من است
موریانه ها
زیر پوستم
رژه می روند
من
دیگر
نیستم
دل آشوبه ام
دل آشوبه ای
که هر لحظه اخطار حادثه ای است که روی نمی دهد
در آونگ اضطراب
عقربه ها می روند و نمی روند
رو به رویم آینه
ناخن هایش را می جود
اتاق سرشار شبح های خسته ای است
که فقط شکلک در می آورند
تمامی اشیاء معنای صریح رخوت اند
خلاصه ی من
پشت دست هایم پنهان می شوم.

Khatibi_mehdi@yahoo.com
www.mehdikhatibi.blogfa.com