حکم با دست و پای زنجیر شده اجرا شد
پنجاه ضربه شلاق بر پیکر سمیه توحیدلو؛ وبلاگ نویس منتقد
تکذیب دروغ پردازی جدید رسانه های اقتدارگرا: حکم ننگین کاملا اجرا شده / سمیه توحیدلو را یک مرد شلاق زد
بیانیه انجمن اسلامی دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
Thu 15 09 2011
کلمه: اجرای حکم شلاق سمیه توحیدلو، از فعالان ستاد میرحسین موسوی روز گذشته در حالی که زنجیر به دست و پایش بسته بودند، انجام شد.
به گزارش جرس، سمیه توحیدلو متولد ۱۳۵۷ و دانشجوی دکترای جامعه شناسی دانشگاه تهران است، روز گذشته برای اجرای حکم شلاق راهی اوین شد و حکم در حالی که به دست و پایش زنجیر بسته بودند، اجرا شد.
پنجاه ضربه شلاق در حالی بر پیکر این دانشجوی دکترا وارد آمد که احمدی نژاد ایران را آزاد ترین کشور جهان خوانده و بر این ادعاست که بیشترین انتقادات به شخص وی انجام می شود.
همزمان با ادعاهای اصولگرایان برای تلطیف فضای سیاسی کشور و تشویق مردم به شرکت فعال در انتخابات مجلس، حکم شلاق این نویسنده و وبلاگ نویس و فعال عرصه انتخابات در اوین برگزار شد.
سمیه توحیدلو از فعالان ستاد موسوی نقش زیادی در برپایی زنجیره انسانی سبز از راه آهن تا تجریش داشت و از برنامه ریزان اصلی آن بوده است.
وی پس از اینکه با قید وثیقه از زندان آزاد شد، به یک سال زندان و پنجاه ضربه شلاق محکوم شد.
بر اساس این گزارش، حکم یک سال زندان وی بخشیده شد اما حکم شلاق این دانشجوی دکترای جامعه شناسی روز گذشته در اوین انجام شد.
او عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشکده فنی سالهای ۷۶ تا ۸۰ ، عضور شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشگاه تهران، دانشجوی دکتری جامعهشناسی دانشگاه تهران و نویسنده وبلاگ بر ساحل سلامت است.
توحیدلو پس از اجرای حکم در وبلاگ خود نوشت: خوشحال باش. قصدت تحقیر بود. اعتراف می کنم احساس تحقیر شدگی تمام وجودم را سوزاند. آنقدر که گمان نبرم که تکرار شدنی باشد.
بالاخره تتمه آن انشای بلند بالا تعزیرش برایت ماند.
برای من چه ماند؟ همان آیات ِ همیشه . جلوی رویت تفال زدم و خواندمش. زیر فشار . همان که ساحران سحرشان را افکندند و تنها خدا به موسی می گوید تو چوبدستی خود را بیانداز و نترس !
شیرینی آیه را وقتی درگیر سحرت بودی و ریسمان های ساحری را در دست داشتی نمی توانستی بچشی. هرچند که نه موسایی در کار بود و نه چوبدستی ای ،ولی دلی بود که امروز را فراموش نمی کند. هیچوقت.
امروز تحقیر شدم. حتی غرورم شکست. اما بزرگی و کوچکی دست خداست و اوست که هست. اگر نبود که دق می کردیم در این روزها!
مختوم شد. اما شد؟
بر اساس این گزارش وی پس از اجرای حکم شلاق، وضعیت روحی خوبی ندارد و حاضر به گفت و گو نیست.
گفتنی است، سمیه توحیدلو تنها یک روز پس از انتخابات با حمله نیروهای امنیتی به منزلش بازداشت و پس از هفتاد روز به قید وثیقه دویست میلیون تومانی آزاد شد.
در زمانی که بازداشت شد همسرش گفته بود: ساعت ۳ بامداد روز یک شنبه ۲۴ خرداد ماه٬ عده ای به درب خانه ایشان مراجعه کردند و خود را از طرف آژانس (تاکسی سرویس) معرفی کردند. همسر سمیه توحیدلو که ابراز بی اطلاعی و بی نیازی به تاکسی کرده از آنها خواسته تا بروند. اما آنها مجددا زنگ در را زده و خود را از طرف دادستانی معرفی کردند و از ایشان خواستند تا در را باز کند. همسر سمیه توحیدلو که از آنها درخواست مجوز و حکم کرده بود برای ورود به خانه٬ با خشونت وارد خانه شدند.
هفت یا هشت نفر مرد که هیچ خانمی همراه خود نیاورده بودند٬ در حدود یک ساعت تمام خانه سمیه توحیدلو را مو به مو و ریز به ریز بدون از قلم انداختگی بررسی کردند و کیس و دوربین و لب تاپ وی را با خود بردند.
همسر سمیه توحیدلو که با اصرار توانست حکم آنها را ببیند٬ در لیست اسم چندین نفر را دید غیر از اسم سمیه توحیدلو. وقتی دلیل را جویا شده متوجه شده که او جزو دیگر مرتبطین است که در انتهای لیست درج شده بود.
پدر سمیه توحیدی که یک فرد فرهنگی است و از سالهای پیش از انقلاب در عرصه مسایل سیاسی و فرهنگی فعال بوده است، پس از بازداشت فرزندش با انتقاد از بازداشت سمیه در وبلاگ خود نوشت: من پدر سمیه هستم، فتحاله توحیدلو( معلم ). همیشه چه قبل از انقلاب، انقلابی بودم و چه بعد از انقلاب هوادار سرسخت این انقلاب بزرگ.
وی در مورد سمیه نوشته بود: دخترم در حالی که خوب درسش را میخواند، همزمان در فعالیتهای اجتماعی درجهت رشد خود و همسو با نظام جمهوری اسلامی فعالیت میکرد و همیشه نسبت به اسلام و شکوفایی انقلاب اسلامی و حفظ آن میکوشید ، وقتی می دید آن چیزی که از اسلام و جلوه های آن در شهرش نمایان می شود با آن آموزه هایی که از استادانش و مطالعاتش که در کتاب های بزرگانش خوانده مطابقت ندارد، به نقدسازنده جامعه اش میپرداخت و در وبلاگش نظرات خود را صادقانه مطرح می کرد و نظرات دیگران را هم می خواند. هم، وطنش را دوست داشت و هم به انقلاب بزرگی را که ثمره خون شهیدانش بوده عشق می ورزید، امام امت را در نظرش بسیار بزرگ می داشت و همیشه عکسهای او و قطعاتی از شعرهایش و نکتههایی از بیاناتش را به دیوار اتاقش نصب می کرد .
در ستادهای انتخاباتی آقای خاتمی در هر دو دوره ریاست جمهوری و در دورههای انتخاب نمایندگان مجلس شورای اسلامی و حتی در شورای اسلامی شهر ها شرکت موثر داشت. دارای طرحهای نویی هم بود، سمینار بزرگ آموزههای مولانا را در دانشگاه تهران در سال۱۳۸۳ با حمایت معاون پژوهشی وزیر علوم به همراهی چند دوست دانشجویش در چهار روز در دانشگاه تهران برگزار کرد. چهار روز و در چهار سالن بزرگ دانشگاه تهران که از ساعت ۸ صبح شروع میشد و تا پاسی از شب در هر چهار سالن برنامه ها ادامه داشت و در تمام جلسات سخنوران بزرگ چه ایرانی و چه خارجی حضور داشته و مقاله خود را می خواندند.
پدر سمیه در ادامه نوشته است: در ستاد آقای موسوی هم بنابه روحیات خودش که هیچ وقت نمیتوانست ساکت و بدون تلاش بماند شرکت کرد ، در ستاد ائتلاف اصلاح طلبان شروع بکار کرد، دو ماه با جدیت و تلاش شبانه روزی با دیگر جوانان و همراهانش عاشقانه فعالیت نمود، فکر کرد، راه حل داد و با همت همه دستاندرکاران در ستادهای دیگر، موجی بزرگ در جامعه بوجود آمد، او آنچه در سر داشت که همان عظمت اسلام و جمهوری اسلامی بود، طرح داد، نظرداد وحاصل این همه تلاش آن جوانان سرخوده از نظام بودند که شرکت کردند، همه آمدند آنان که قهر کرده بودند آمدند، آنهایی که دل سرد شده بودند آمدند، و نواری سبز در سراسر میهن اسلامی بپا شد، یک پارچه همه سبز شدند. روز ۲۲ خرداد چهل میلیون ایرانی به طرف صندوقهای رای آمدند. میبایست شیرینی و حلاوت زحمات شبانه روزی دو ماه که شب و روز تلاش کرده بودند می دیدند، درساعت ۳ بامداد روز ۲۴/۳/۸۸ یعنی فردای رای گیری به پاس همه زحماتش به انقلاب، به علت اینکه انقلابش را دوست دارد وبه پیشرفت جمهوری اسلامی می اندیشد و بفکر سربلندی جوانان آن است، شبانه او را از خانهاش بدون هیچ حکم جلبی به زندان بردند. او که باید در سازندگی این کشور نقش بزرگی ایفا کند، او که می بایست از طرحهایش و از فکرش، از نوآوریهایش، برای سر افرازی انقلاب استفاده برند ، او را چندی در سلول انفرادی زندان اوین نگه میدارند.
اجرای حکم شلاق سمیه توحیدلو، جامعه روزنامه نگاران و وبلاگ نویسان را در بهت فرو برده است.
وبسایت ملکوت نیز در خصوص اجرای حکم شلاق نوشته است:
امروز در زندان اوین حکم شلاق سمیه توحیدلو اجرا شد. خبر کوتاه است، جزییاتاش پیچیده و غیرقابل فهم و اتهام باورنکردنی و تحقیرآمیز. قصه این نیست که خانم توحیدلو بیگناه و بری از اتهامات شنیع و ناروایی است که به او – و بسیاری دیگر – بستهاند و البته «که دست و دیدهی پاکیزهدامانان پاک است». اما، کل این رویداد اهمیت دگرگونکننده و عمیقی دارد که هیچ انسان اخلاقی و سلیمالنفسی نمیتواند به آسانی از آن بگذرد.
قصهی اجرای حکمی که یک قاضی در نظام جمهوری اسلامی صادر کرده است و اینکه چه کسی و در چه شرایطی این حکم را اجرا کرده است، همچنان فقط صورتِ ظاهر ماجراست. به این صورت، باید حواشی و معانی دیگری را هم افزود: یک زن، یک زن مسلمان معتقد که دستیافتهای علمی و اجتماعی آشکاری دارد و حضوری جدی در سیاست هم داشته است، در این نظام سیاست میشود. این عقوبت دیدن یک زنِ فعال سیاسی و دانشآموخته تنها لایهای است بر اتفاقی عظیمتر که در زیر پوست این دستگاه رخ داده است.
مراد جاری کنندگان این حکم ظاهراً تنها تحقیر او بوده است و تشفی خاطر. اما این تشفی خاطر تنها سمیه توحیدلو را هدف و آماجِ انتقامگیری و تحقیرِ خود قرار نداده است؛ این خشم و کینه و چنگ انداختن در عزت و کرامتِ انسانی، خطاباش با یک ملت است و در برابر یک اندیشه و یک روش مختلف و متفاوت قد علم کرده است.
بگذارید سادهتر بگویم: انتقام گرفتن از سمیه توحیدلو و تحقیر کردن او، در واقع کوشش نافرجامی بود برای تحقیر کردن تمام کسانی که توانستند در روز ۲۲ خرداد حماسه درست کنند و حماسهشان در ۲۵ خرداد به اوج رسید. این شقاوت، چیزی نبود جز ابراز خشم و نفرت از زنجیرهی سبز و باشکوهِ خیابان ولیعصر در روزهای پیش از انتخابات: عظمت حادثهی آن روز – حتی پیش از روز انتخابات – پشتِ اقتدارگرایان را لرزانده بود که چگونه ملتی – بر خلاف خواست و ارادهی آنها – با شور و نشاط و بدون خشونت و خشم خواهان تغییر زمامداران بیکفایت و بیاخلاق میشوند اما هیچ آشوب و غوغایی بر نمیخیزد. این اندازه بلوغ، پختگی و آرامش، آتش خشم و کینهی آن گروه بیآزرم را شعلهور کرد و شد آنچه شد.
اما آنچه امروز رخ داد، تحقیر سمیه توحیدلو – زنی از بیشمار زنان سرزمین ما – نبود؛ درست بر عکس، حادثهی امروز – که لابد خانم توحیدلو جزییاتاش را به زودی خواهد نوشت – دقیقاً تحقیر و شکست همان دستگاهی بود که مقدمات چنین سقوط و انحطاطی را برای خود فراهم کرده بود و همچنان با شتاب و شدت به سقوطِ خود ادامه میدهد: دستگاهی که همهی ارکان قانونی و اخلاقی و شرعیاش ناگهان با هم فروریخته است و چیزی جز بو الهوسی و فسق و رسوایی در بطناش نمانده است.
تکذیب دروغ پردازی جدید رسانه های اقتدارگرا: حکم ننگین کاملا اجرا شده / سمیه توحیدلو را یک مرد شلاق زد
یک منبع آگاه به دروغ پردازی های رسانه های اقتدارگرا واکنش نشان داد و تصریح کرد که خلاف این دروغ پردازی ها، حکم ننگین شلاق برای سمیه توحیدلو دقیقا اجرا شده و برخلاف قانون، این عمل توسط یک مامور مرد صورت گرفته است.
رجانیوز امروز ادعا کرده بود که شلاق خوردن سمیه توحیدلو «ادعای دروغ» است، خبری که به نظر میرسد هدفی جز مخدوش کردن واقعیت شرمآور این برخورد دستگاه قضایی و تحت الشعاع قرار دادن ابعاد تاسف بار این اقدام ندارد.
این منبع آگاه به کلمه گفت: سمیه توحیدلو از زنان مسلمان و روشنفکر ایرانی است که در سالهای گذشته یکی از جوانان فعال در جمع های اصلاح طلب بوده است. او دانشجوی دکترای جامعه شناسی دانشگاه تهران است و یکی از شاخص ترین زنان فعال در ستادهای انتخاباتی چند انتخابات اخیر از جمله انتخابات ریاست جمهوری دهم و ستاد مهندس موسوی بوده است.
وی افزود: عوامل کودتای انتخاباتی که از شکلگیری زنجیره افتخارآمیز سبز از تجریش تا راه آهن عصبانی بودند، در اولین روز بعد از انتخابات، یکی از اولین اقداماتشان بازداشت سمیه توحیدلو بود که نقش مهمی در سازماندهی این زنجیره انسانی داشت.
به گفته این منبع آگاه، آنها خانم توحیدلو را در شب بیست و سوم خرداد ۸۸ دستگیر کردند و نزدیک به هشتاد روز در زندان نگه داشتند. اما در نهایت تمام آنچه بازجویان در پرونده وی جمع کردهاند و منجر به صدور مجازات «یک سال حبس، پنجاه ضربه شلاق و یک ملیون ریال جزای نقدی» شده، چند نوشتهی وی در وبلاگش در انتقاد از دولت احمدینژاد بود.
او تاکید کرد: برخلاف آنچه رسانه های اقتدارگرا سعی در القای آن دارند، حکم شلاق برای سمیه توحیدلو دقیقا اجرا شده و مانند همه خانمها که حکم شلاق آنها را از روی لباس اجرا میکننند، به همین نحو اجرا شده است. از نوشتهی مسئولانه و متواضعانهی ایشان هم که گفتهاند اجرای شلاق در واقع «نمادین» و با هدف تحقیر بوده، نباید اینطور برداشت شود که شلاق زده نشده است. دقیقا زده شده و تنها ایشان از سر تواضع و برای اینکه هیچ اغراق و کار غیر اخلاقی انجام نشود یا دوستانش نگران نشوند، توضیح دادهاند که زدن شلاق اینطور نبوده که بدن ایشان را زخم کند یا جای آن باقی بماند. بلکه بیشتر به قصد تحقیر بوده است.
این منبع مطلع تاکید کرد: خیلی تاسفبار است که وقتی خانم توحیدلو تا این حد اخلاقی برخورد میکند و حتی حاضر نیست به رفتارهای زشت و شرمآور بازجویان و موارد دیگری اشاره کند تا مبادا طرح علنی آنها به توهین به ارزشهای اسلامی و انقلابی منجر شود، حالا دوستان از آن طرف بام افتادهاند که به جای آنکه لااقل عمل زشت قوه قضاییه را توجیه کنند، به تکذیب آن میپردازند.
وی افزود: ای کاش اقتدارگرایان به جای اینکه دستپاچه شوند و اصل ماجرا را دروغ بخوانند، اینقدر دغدغه اسلام و قانون داشتند که میپرسیدند به چه حقی یک مرد بر بدن این زن مسلمان شلاق زده؛ چطور جرات کردهاند در پرونده قضایی ایشان به دروغ بنویسند که زن منشی دادگاه این شلاق را زده؛ چگونه آن دادیار نامرد توانسته بر بدن این خانم چادری که در حال قرآن خواندن بوده شلاق بزند و چطور شرم نکرده که در میانهی شلاق زدن، قرآن را به زور از دست او گرفته است و چطور …
این منبع آگاه در پایان گفت: خانم توحیدلو دقیقا و منحصرا به استناد مطالب وبلاگی و فعالیتهایش در فضای مجازی به حبس و شلاق و جزای نقدی محکوم شده است. بازجویان با همهی بیاخلاقیها، هیچ اتهامی را نتوانستند به ایشان بچسبانند و اتهام اصلی ایشان، دو نوشتهی وبلاگی در نقد احمدینژاد بوده است. در نهایت هم حبس یک سالهی ایشان بخشیده شده، اما شلاق و جزای نقدی برای ایشان اجرا شده تا سندی باشد بر رفتارهای ننگین و جفای دستگاه قضایی به بهترین نخبگان متدین و متعهد این کشور، و تاریخ دربارهی اینها قضاوت کند.
****
بیانیه انجمن اسلامی دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران:
سرکار خانم توحیدلو! ظلم و خشونت و کینهای که بر شما میرود، خللی در اراده ما برای پیگیری آرمانها ایجاد نمیکند
انجمن اسلامی دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران با صدور بیانیهای، به انتقاد از اجرای حکم شلاق برای سمیه توحیدلو پرداخت و خطاب به او و همه رنج دیدگان مظالم این سالها اعلام کرد: «ظلم و خشونت و کینه ای که بر شما روا داشته می شود، نه تنها هیچ خللی در اراده ما دانشجویان برای پیگیری آرمانهای عدالت جویانه و آزادی خواهانه ایجاد نمی کند، بلکه هر آینه بر اطمینان ما به راهمان، و بطلان وضع موجود و لزوم تغییر آن بیشتر و بیشتر می کند و استواریمان را همچون شما صدچندان می نماید، چرا که همگی ما معتقدیم: آینده روشن است.»
به گزارش کلمه، این تشکل دانشجویی همچنین در بیانیه خود تصریح کرده است: «به باور ما امثال سمیه توحیدلو و سایر رنج کشیدگان و مظلومین، از آنچنان مناعت طبع و اشراف بر منافع ملی برخوردارند، که یک بار دیگر با بخشش خود و بزرگواریشان در برابر ظالمان و کوتاه نظران و همه ستمی که ناجوانمردانه بر آنها روا داشته می شود، و حتی با گذشت از آنان که ناجوانمردانه در فضای رسانه دروغ پراکنی می کنند و همچون همیشه در صدد انکار اصل ماوقع بر می آیند، آبی بر آتش نفرتی بریزند که هر دم توسط بی تدبیران و نااهلان در آن دمیده می شود.»
متن کامل این بیانیه که در وبسایت انجمن اسلامی دانشگاه تهران درج شده، در پی می آید:
بسمه تعالی
“قُلِ اللَّهُمَّ مَالِکَ الْمُلْکِ تُؤْتِی الْمُلْکَ مَنْ تَشَاءُ وَتَنْزِعُ الْمُلْکَ مِمَّنْ تَشَاءُ وَتُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ بِیَدِکَ الْخَیْرُ إِنَّکَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ”
“بگو بار خدایا تویى که فرمانفرمایى و هر آن کس را که خواهى فرمانروایى بخشى و از هر که خواهى فرمانروایى را باز ستانى و هر که را خواهى عزت بخشى و هر که را خواهى خوار گردانى همه خوبیها به دست توست و تو بر هر چیز توانایى” (سوره آل عمران-آیه ۲۶)
متاسفانه و باوجود توصیه های همه دلسوزان کشور، برای پایان دادن به فضای کینه توزی و خشونت علیه بهترین فرزندان وطن و تاکید نخبگان و دلسوزان بر پایان حبس ها و حصرها و در حالی که بسیاری، آزادی جمعی از زندانیان سیاسی را شروعی مثبت، هر چند کند، کم اثر و دیرهنگام برای باز گرداندن کشور به فضایی عادی ارزیابی می نمودند، باز شاهد ظلمی دیگر بر پیکره جامعه زخم خورده مان هستیم.
اجرای ظالمانه، نابهنگام، بهت آور و شوک برانگیز حکم شلاق به صورت کامل و تنها با شدت کمتر، برای خانم سمیه توحیدلو، دانشجوی دکترای دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران و عضو قدیمی مجموعه انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران، درست اندکی پس از پایان ماه رحمت الهی، جز نشانه ای بر باقی ماندن اختیار زمام بسیاری امور در دست جمعی خشونت طلبِ تندرو و بی تدبیر، تلاش برای ایجاد نفرت در جامعه، باقی نگه داشتن جامعه در شرایط بحران و زدن مهر باطل بر آخرین روزنه های امید برای اصلاحی در راستای اجرای عدالت در جامعه، چه معنایی می تواند داشته باشد؟
آنان که سمیه توحیدلو را می شناسند، می دانند که همواره و در طول همه این سالها صفاتی همچون نجابت، عقلانیت، اخلاق، اعتدال، اصلاح طلبی، پایبندی به قانون، عدالت جویی و آزادی خواهی و دلبستگی به اسلام رحمانی و منافع ملی ایران، اجزای لاینفک هویت ایشان بوده و هست.
انجمن اسلامی دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران به نمایندگی از بخش مهمی از دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران اعلام می کند، تقریبا در همه سطوح مدیریتی کشور، از مسئولین دانشگاه تهران، اساتید دانشکده و دانشگاه با گرایشات مختلف فکری گرفته تا مدیران قضایی و غیره و غیره … همگان باور داشتند که حکم صادره برای سمیه توحیدلو – مبنی بر۵۰ ضربه شلاق و یک سال حبس – حکمی ناعادلانه بوده و نباید اجرایی شود.
ما شهادت می دهیم در تمام مدت ۲ سال گذشته، تقریبا همگان بی تفاوت چپ و راست، در برابر سمیه توحیدلو به صورت علنی یا خصوصی اظهار شرمندگی می نمودند و مراتب اعتراض خود را به صدور چنین حکم ناروایی ابراز می نمودند. چه ایشان در همان روزهای اولیه پس از انتخابات بازداشت شد و عملا هیچ فعالیتی در ایام پس از انتخابات نمی توانست داشته باشد.
از آن دردناک تر تلاش به اصطلاح فعالان عرصه جنگ نرم است که خیال پردازی و دروغ پراکنی را شیوه خود قرار داده اند و در صدد انکار کل ماوقع برآمده اند … گویی از اساس هیچ اتفاقی نیفتاده است، اما تشت رسوایی از بام افتاده و تنها آنان که نمی خواهند بفهمند می توانند همچنان نفهمند…
با همه اینها، اجرای ناگهانی این حکم فی الواقع مصداق این آیه از قرآن شد که
“… فَعَسَى أَن تَکْرَهُواْ شَیْئًا وَیَجْعَلَ اللّهُ فِیهِ خَیْرًا کَثِیرًا ”
“پس چه بسا چیزى را خوش نمىدارید و خدا در آن مصلحت فراوان قرار مىدهد” (سوره نساء-آیه ۱۹)
آنان که قصد داشتند با نواختن تازیانه بر انسانیت، به تحقیر مخالفانشان بپردازند، ماهیت خودشان را آشکارتر کردند و “خیر کثیر” صدای حقانیت و مظلومیت انسانی بود که از پس “کراهت” ضربه های شلاق خود را نشان داد. ضربه هایی که شدت نواخته شدنش مهم نبود، نفس نواخته شدنش مهم بود … که نواخته شد… ۵۰ بار هم نواخته شد… تازیانه همان بود و تازیانه زن همان، شلاق بودنش مهم بود … ، شلاق هایی که سند عزت سمیه توحیدلو شد.
دست خداوند بار دیگر از بالای همه دست ها نمایان شده و نشان داد
“… وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِینَ…”
“عزت از آن خدا و از آن پیامبر او و از آن ایمان آورندگان به درستی است”( سوره منافقون- آیه ۸)
به باور ما موج گسترده بیان نارضایتی و اعتراض به اجرای حکم خانم دکتر توحیدلو، علیرغم وجود فضای بسته و محدودیتهای گسترده رسانه ای، خود نشان می دهد که “عزت و اعتبار” و “خوش نامی و ماندگاری” از آن کسانی است که گفتند :
“وَمَن یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْرًا”
“… و هر کس بر خدا اعتماد کند او براى وى بس استخدا فرمانش را به انجامرسانده است به راستى خدا براى هر چیزى اندازهاى مقرر کرده است”(سوره طلاق-آیه ۴)
و به راستی در این ماجرای دردناک، خشونت طلبان نشان دادند که خداوند “قدر” آنان را چه خرد و حقیر قرار داده است. حقارتی که در ماجرای اخیر نمایان شد، باید همگان را هشیار نماید که “خردی و کوچکی” بسیاری آن “قدر” هست که راه باطلی را که در این سالها پیشه کرده اند تا انتهای تاریکی ادامه دهند.
در پایان لازم است خطاب به سرکار خانم سمیه توحیدلو و همه رنج دیدگان مظالم این سالها اعلام کنیم، ظلم و خشونت و کینه ای که بر شما روا داشته می شود، نه تنها هیچ خللی در اراده ما دانشجویان برای پیگیری آرمانهای عدالت جویانه و آزادی خواهانه ایجاد نمی کند، بلکه هر آینه بر اطمینان ما به راهمان، و بطلان وضع موجود و لزوم تغییر آن بیشتر و بیشتر می کند و استواریمان را همچون شما صدچندان می نماید، چرا که همگی ما معتقدیم: آینده روشن است.
به باور ما امثال سمیه توحیدلو و سایر رنج کشیدگان و مظلومین، از آنچنان مناعت طبع و اشراف بر منافع ملی برخوردارند، که یک بار دیگر با بخشش خود و بزرگواریشان در برابر ظالمان و کوتاه نظران و همه ستمی که ناجوانمردانه بر آنها روا داشته می شود، و حتی با گذشت از آنان که ناجوانمردانه در فضای رسانه دروغ پراکنی می کنند و همچون همیشه در صدد انکار اصل ماوقع بر می آیند، آبی بر آتش نفرتی بریزند که هر دم توسط بی تدبیران و نااهلان در آن دمیده می شود.
ما بر این باوریم که این گونه تیره خویی ها، در کنار دیگر حوادث این سالها، زندانها و حصرها و کشته شدنها، نشان می دهد که آینده متفاوت جامعه ایران بیش از آنچه فکر می کنیم به ما نزدیک است. ما دیگر نیازی نمیبینیم حتی این حوادث را محکوم کنیم، چه بیش از آنکه به امروز ظالمان بیندیشیم، به فردایی بهتر برای ایرانمان فکر می کنیم.
جامعه ما امروز بیش از هر چیز نیازمند تمرین عفو، گذشت، بخشش و مدارا از سوی کسانی است که از قضا امروز «هیچ قدرتی در دست ندارند» و این بزرگترین قدرت آنها برای تغییرآفرینی در جامعه آینده ایران است. بی گمان امثال سمیه توحیدلو این «قدرت» را دارند که از همین حالا در جهت ساختن جامعه ای خالی از خشم و خشونت که همه مردم از حقوقی برابر در آن برخوردار باشند، حرکت نمایند و به این توصیه قرآنی همچون همیشه عمل نمایند که
“وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا”
“و بندگان خداى رحمان کسانىاند که روى زمین با صلح جویی گام برمىدارند و چون نادانان ایشان را طرف خطاب قرار دهند به ملایمت پاسخ مىدهند “(سوره فرقان-آیه ۶۳)
آنان که باور دارند
تو با خدای خود انداز کار و دل خوش دار
که رحم اگر نکند مدعی خدا بکند
و سیعلموا الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون
انجمن اسلامی دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
بیست و چهار شهریور ماه یکهزار و سیصد و نود
|
|