سماع در سایه سار غار
Sun 28 08 2011
محمود کویر
هی!
هی هی وُ
هی هی هی وُ
هی ها که هی!
یا وُ یا وُ
یا وُ یاوُ
یا وُ یای یای یی!
یا ی رویا
یای دریا
یای یار و یار و یای یی!
میم ماه و نون نور،
تین و زیتون
نور ونار
اولاد لا!
لای لاله
لی لی و لیلا که لی!
وی وی وُ
وی وی وی وُ
وی وی که وی!...
شا وُ شا وُ شا وُ
شورشِ شادی و عیش و عایشه.
دختِ خدا!
بنتِ عزا!
بت بت وُ، بت بت بت وُ، بنت عزا!
عایشه! بنت عزا!
سایه سار نخل و چوپان عرب
در نی خود می دمد
نام هوُ و صدهزاران هو هو وُ نام خدا!
*
و زن در سایه سار غار خدا نالید:
کلمه من، کلام من
و کلمه به ولوله در پیراهنم
عاج و آبنوس برهنه منم.
بپوشان مرا!
خنکای آبی خدا،
بپوشان مرا به بوریای بوسه!
آهای!نخل بادیه!
بنوشان مرا به شیرابهی خرما.
سایه ی خیس خدا کجاست؟
*
و مرد. مرد. مرد ،
در باران بوسه
بر مرمر تن زن مویید:
آهای ماه برهنه!
چندم مستان
اول بوسه
فصل تبسم
لا بر کاف کعبه
الله بر شکاف کوه.
حرا!
حرا!
آشیان کبوتر و کلمه
آبیِ نی لبکِ خدا
عود و عنبر سارا
حرا!
*
و زن به بازی
بر بناگوش مرد مویید:
بخوان!
بفکن پیراهن از کلمه،
بخوان!
ماه مکه بخوان!
فرزند ملایکه و ماه
اولاد زیتون و خرما
نام خوشبوی خدا!
بخوان این کلمه را
که ملايکِ هشت آسمان و هفتاد و هفت ستاره
بر آن گواه.
بخوان!پادشاه جهان!
پادشاهِ تیسفون و فلسطین و اورشلیم
پادشاه اشتران سپید موی جوان
پادشاه نخل و عاج و تاووس و کتان
پادشاه فرودستان
بخوان!
بخوان به اسم اسم طلسم یا!
ای! ای! ای! ای، ایا!...
*
و مرد غباری شد و میان ولوله پیچید:
تن نبود و من نبود در این پیرهن
پیراهنِ منا.
پروانه بود
پروانه ها ی لا
پر پرکلمه
لا بود و لا نبود و بودابود نبود و نبودا
بپوشان مرا،
خنکای آبی خدا!
نه! نه! نپوشان مرا!
ببوسم به باران بوسه برهنه تنا!
هی! ها!
نپوشان پریشان برهنه را!
سوگند به خورشید !
به شب!
به ستاره!
به صبح!
به خوش کاکلانی، همه قمری کوه،
خال آهو،
اردیبهشتِ برهنه.
به مشک گیسوانی!
آهو: چشم،
تن: کف،
مرواریدِ بی صدف.
آهو بر آهو
هو!
های و هی، هیاهو.
هو! هو!هو!....
شرابِ شادِ پریشان
پَر پَر پَرِگُل گُل گُلِ انار
هور و نور و اهورا
زیتونِ مهر
انارِ آشتی
سیبِ عشق
آزادی!
دامن به دامن و دامن
نسرین ونسترن
یاس و یاسمن.
نماز می برم
بر ستاره و گندم
بر آفتاب و شبنم و باران.
و من پسرِ ابراهیم
اولاد سلیمان
آبستن ستاره و ماه
سپیده و شراب و بوسه و آه
زمزمه های زمزم .
سدر و سرو و صنوبر
*
و مرد در زن پیچید:
ماه بلور من!
بازارعاشقان کو؟
کو کو کو کجا؟ کجاست.
بار اشترانم
مشک بهشت و شراب طهورا
عطر بوسه در بلوغ بادیه
نقل و نور و گلاب.
نی برهنهی من کو؟
کو کو!
تا لب به باد و بوسه بر دهان این هفت بند لا
بخوانم سوره های مرا
از زبور ماه و کبوتر.
سریر سلطنت این ستاره کجاست
کجای به جای بی کجای کجا؟
نور و زبور و زا!
ای شب بیا
ماها بیا
نی! نی! نیا!
می! می! میا!
حالا الا
آ! آ! بیا!
یا یا بیا!
هی! هی! هیا!
وی! وی! ویا!...
*
بر حرا
سپیده
سرخوشانه
بر کاکل چوپان و
حیرت پروانه میگردد.
آهوی برهنه
از خواب نخل می گذرد،
پیراهن آهو
بر شاخه های سدر.
*
آه! عایشه! عایشه!
تش، تش، تش
آتش زدی به بیشه ی خدا
آه عایشه! عایشه!
شُر شُر شُر
**
محمود کویر
|
|