زمانه ایستاده است
Wed 13 07 2011
محمد حسن صفورا
چقدر
می چرخم
زمانه ایستاده است
دیروز
از لنینگراد
به بخارا
امروز
از پطرزبورگ
به پاریس
فردا
از تهران
به لندن
پس فردا
از دی سی
به استانبول
باکو
یادم نمی رود
در تبریز
خواهم مرد
آنجا
عشق
فریاد می زند
شمس
در خانه
پنهان است
در جستجوی ماه
نخواهم بود
در تبریز
خواهم مرد
اگر
اوین کودکستان
شود
رشدیه
از قبر برخیزد
دخترم
به زبان خودش
بنویسد
چقدر می چرخم
زمانه ایستاده است
فردا را
خواهم دوید