دوازده اعتصابی
برای دو شهید
و دو شعر دیگر
Thu 23 06 2011
محمد حسن صفورا
آسمان ابریست
دوازده ستاره
برای دو ستاره
سوسو می زنند
دو ستاره
که سیه دلان
خاموش کرده اند
دوازده ستاره
برای دو ستاره
در آسمان ابری
خورشید را
به دعا
باید نشست
ماه را دزدیده اند
ثانیه ها
حرف می زنند
******
آواز نهنگ
بيا
كمي برقصيم
صداي آواز نهنگ
مي آيد
دريا به رقص
آمده است
آفتاب مي بارد
شهر
در هلهله مي خواند
بيا
كمي برقصيم
رقصي
ميانه ميدانم آرزوست
*****
كلامي
با کلام
به جنگ فلسفه رفت
کلامی ماند
با شمشیری در دست
چند هزار سال است
...فیلسوف می کشند
فلسفه خونین است
کلام خونین است
فیلسوفان خونینند
کلامی هنوز
شمشیر دارد
قلسفه
در خون می تازد