عصر نو
www.asre-nou.net

دو شعر


Thu 2 06 2011

مسعود بیزارگیتی

ابرها

به دست هایت نمی رسد
نه نت های سکوتم
و ترانه ای حتی
که خطوط گام های تو را
مشق مدام می کند

به آسمان نگاه می کنم
ابرها
دیدگانش را
غصه کرده اند


انتظار

اینجا صدایی بغض کرده است
و چشمی/ آن سوتر
زانوی همه ی دریاها را
بغل دارد

باران بی وقفه می بارد
با هاشور یکسرش
و نگاه های مکدر
افقی دور را
در کوچه ها
به گلوی شان می بخشند