عصر نو
www.asre-nou.net

گزارشی از نشست شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد برای

بررسی موارد نقص حقوق بشر در ایران


Sat 26 03 2011

icavi.jpg
نشست شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد در ژنو از روز 10 مارس بمدت دوهفته به جوانب متعددی از نقص حقوق بشر در ایران پرداخت. در حاشیه نشست اصلی و ارائه گزارس بانکی مون دبیر کل سارمان، با همیاری بخش حقوق بشر سازمان سود ویند که مرکز ان در وین قرار دارد، نشست هائی از سوی کارزار نقض حقوق بشر در ایران برگزار شدند که در ان هریک از سخنرانان به گوشه هائی از خشونت بر مردم ایران و نقص حقوق اولیه انان پرداختند. در نشست جانبی روز 10 مارس به حقوق دگر اندیشان فکری و عقیدتی در ایران و نقص حقوق انها توسط حاکمیت جمهوری اسلامی پرداخت. در این نشست نمایندگانی از اقلیت های مختلف از جمله دکتر مراد گل مرادی به مسئله سرکوب دراویش اهل حق کردستان پرداخت و اقای دکتر مصطفی آزمایش مسئول روابط بین المللی انجمن پاسداشت از حقوق بشر در ایران از وضعیت سلسله دراویش گنابادی و حملات سازمان یافته به آنان و تخریب مساجد آنان سخن گفت.
نازنین انصاری ، خبرنگار و ادیتور کیهان لندن با خواندن نامه ی ایت الله بروجردی کاظمینی از زندان به وضعیت مشخص ایت الله بروجردی که سالهاست به جرم مخلفت با حکومت جمهوری اسلامی در بدترین شرایط در زندان است و دستگیری هواداران نامبرده از جمله چندین زن پرداخت. خانم دیان علائی از زندگی بهائیان در ایران سخن گفت و فشارهائی که به انان وارد میشود. در خلال این نشست ، اقای دیهیم نماینده جمهوری اسلامی حضور داشت و به توضیح برخی موارد پرداخت.
روز 11 مارس به حقوق بشر و مسئله شکنجه و اعدام اختصاص داده شده بود. در این روز در نشستی زیبا میرحسینی بهمراه پانلی متشکل از زنان و مردان کشورهای محتلف در مورد مسئله "زنا"در اسلام پرداخت و با معرفی کتابی که بتازگی تحت نام "کنترل و سکتوالیته" با همکاری" وانجا همزیک" منتشر کرده است از غیر ممکن بودن اثبات مسئله زنا صحبت کرد.
درپانلی دیگر و در همین روز روحی شفیعی مدیر و از بنیانگزاران ایکاوی به مسئله نقص حقوق بشر در ایران از منظر خشونت و حقوق بشر،حانم انتونبو برفشینگر از عفو بین الملل به افزایش اعدامها و اقای پویان محمودیان به مسئله سرکوب دانشجویان پرداختند.
مشروح سخنان برخی از سخنرانان که متن سخرانی آنان به ایکاوی رسیده است در پیوست امده است.
روز شنبه 12 مارس و روزهای بعد از ان ایرانیان حاضر در مقر شورای حقوق بشر با برپائی تظاهرات در بیرون ساختمان توجه شرکت کنندگان را به موارد مختلف و گسترده نقص حقوق بشر در ایران جلب کردند. گروههای حامیان مادران عزادار در کشورهای مختلف بویژه المان و اتریش و بلژیک در این تظاهرات شرکت فعال داشتند.
روز دوشنبه14 مارس گزارش اقای بانکی مون دبیر کل سازمان ملل به شورا ارائه شد.در همین روز عده کثیری از ایرنیان ساکن اروپا با از ساعت 9 صبح تظاهراتی را به نشانه اعتراض به نقض گسترده حقوق بشر در ایران و در مقابل مقر اروپایی سازمان ملل بر پا داشتند این تظاهرات تا ساعت 15 بعد از ظهر همان روز ادامه داشت . در پایان بیانیه تظاهر کنندگان به زبان فارسی و فرانسوی خوانده شد .
سه شنبه 15 مارس به نقض حقوق اقلیت های قومی و ملی در ایران اختصاص یافته بود . یکی از سخنرانان این نشست، آقای کاوه آهنگری از حزب دمکرات کردستان بود که صحبت های وی مورد توجه شرکت کندگان قرار گرفت. وی در سخنان خود به دو بعد مشکل اساسی اشاره کرد ، یکی حقوق ملیت ها و دیگر حقوق زنان.وی هم چنین گفت " وقتی قانون اساسی جمهوری اسلامی را نگاه می کنیم، فرم سیاسی و ساختار این پیمان اجتماعی به صورت اتوماتیک و در ذات خود نقض حقوق بشررا دارد".
روز چهارشنبه به مسئله نقص حقوق زنان اختصاص داشت . رضوان مقدم از بنیان گزاران ایکاوی و فعال حقوق زنان به تشریح مواردی از نقض حقوق بشر و تبعیض علیه زنان در ایران پرداخت که متن ان در زیر این گزارش امده است.
از نکات جالب توجه و حاشیه ای این نشست ها شرکت گسترده نمایندگانی از ایران بود که گرچه ادعا میکردند که از طرف ان جی او های مستقل شرکت کرده اند اما با برخورد های خصومت امیز و حمایت از همه اعمال حکومت حمهوری اسلامی و حتی تائید اعدامها "استقلال" خود را بشدت زیر سوال بردند.
حضور گسترده ایرانیان مقیم اروپا در نشست های حاشیه ای و برپائی تظاهرات موجب ان بود که نمایندگان سایر کشورهای شرکت کننده به واقعیت های موجود در ایران ورای تصویر دولتی ان پی برند.
ایرانیان حاضر در نشستها خواهان ان بودند که شورای حقوق بشر سازمان ملل به نقص فاحش حقوق بشر در ایران همان اهمیتی را بدهد که سازمان ملل به مسئله انرژی اتمی ایران میدهد و از ا حکومت جمهوری اسلامی به خواهد تا به نقض حقوق بشر در ایران پا یان دهد. این مسئله با رای قاطع اکثریت نمایندگان به ارسال راپرتر برای ایران و ارسال گزارش ویژه این واقعیت را باثبات رساند که بیشتر نمایندگان حاضر در اجلاس با اهمیتی که به مسئله حقوق بشر میدهند از خواست مردم ایران حمایت قاطع بعمل اورده اند.رای کشورهای شرکت کننده بدین ترتیب بود:
موافق:
آرژانتین، بلژیک، برزیل، شیلی، فرانسه، گواتمالا، مجارستان، ژاپن، مالدیو، مکزیک، نروژ، لهستان، جمهوری مولدوا، جمهوری کره، سنگال، اسلواکی، اسپانیا، سویس، اوکراین، انگلیس، آمریکا، زامبیا
مخالف: بنگلادش، چین، کوبا، اکوادور، موریتانی، پاکستان، روسیه،
ممتنع، 14 کشور
متن ارائه شده بشرح زیر
شانزدهمین نشست شورای حقوق بشر 23 مارس 2011
دستور کار شماره 4
وضعیت حقوق بشر که مورد توجه شورا قرار گرفته است
کشورهای شرکت کننده:
البانی، استرالیا، اتریش، بلژیک، بوزنیا هرزگوینا، بلغارستان، کاناندا، شیلی، کلمبیا،کاستاریکا، کرواسی، جمهوری چک، دانمارک، استونی، فنلاند، فرانسه، گرجستان، المان، یونان، هندوراس، مجارستان، قبرس، ایسلند، ایتالیا، لتوانیا، لیبریا، لیختنشتین، لیتوانی، لوکزامبورک، مالدیوز، مالتا، موناکو، مونتو نگرو، هلند، زلاند نو، نروژ ، پاناما، چرو، لهستان، پرتغال، جمهوری مالدو.یا، سل.واکی، اسپانیا، سوئد، ماسادونیا، بریتانیا، امریکا، زامبیا.
پیش نویس قطعنامه بازنویسی شده:
16/
وضعیت حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران
ش.رای حقوق بشر:
با الهام از منشور حقوق بشر سازمان ملل و اعلامیه جهانی حقوق بشر و کنوانسیون بینالمللی حقوق بشر و سایر ابزار بین المللی حقوق بشرک
با عطف به قطعنامه 65/226 تاریخ 21 دسامبر 2010 و با تاسف از عدم همکاری جمهوری اسلامی ایران با مصوبات شورا
با استقبال از گزارش مقدماتی دبیرکل از وضعیت حقوق بشر که به شورای حقوق بشر ارائه شد و در ان نگرانی شدید از وضعیت حقوق بشر و وخیم شدن ان ابراز شد
با عطف به قطعنامه های 5/1 در زمینه ساختار نهادی شورا و 5/2 در زمینه برخورد با اعضا اصلی شورا و 18 ژوئن 2007 با تاکید بر انکه اعضا اصلی به وظایف خود طبق قطعنامه ها و منضمات ان عمل کنند
تصمیم به گزینش راپرتور ویژه بررسی حقوق بشر در جمهوری اسلامی و گزارش مقدماتی یه شصت و ششمین نشست مقدماتی و گزارش به شورا برای تصمیم گیری در ارائه ان به نشست 19 سازمان ملل کرده است

پیوست شماره 1ا: سخنرانی روحی شفیعی

1- خشونت و تبعیض ، پاره های جدانشدنی حکومت جمهوری اسلامی

با عرص سلام خدمت خانمها و اقایان، صحبت امروز من در مورد خشونت در ایران است.

وقتی ما راجع به خشونت صحبت میکنیم منظورمان چبست؟


خشونت بمعنای اعمال فشار است بر فرد، گروه، و یا جامعه بطور کلی که بطور فیزیکی یا روانی، کلامی، بصری و نمایشی اعمال میشود.
خشونت عملی است که فرد یا گروهی برای اعمال قدرت و برخورداری از انچه که میتوانند از طریق اعمال قدرت با بکارگیری شیوه خشونت امیز بدست اورند بر فرد یا افراد دیگر وارد میشود.
خشونت شیوه ای است برای اعمال قدرت فرد یا گروهی که از درک و فهم بکارگیری شیوه های خشونت پرهیز ناتوان است.
خشونت شیوه ای است که توسط فرد یا گروه یا دولت برای حل تضاد در جامعه، گروه و یا نهاد اجتماعی بکارگرفته میشود

خشونت به چند طریق اعمال میشود:

دولت بر مردم و جامعه
گروه بر گروه
فرد بر فرد یا افراد

هر کدام از اشکال خشونت در کل، ناقض حقوق، ازادی های فردی و اجتماعی و انسانی افراد جامعه میباشند.

خشونت در کجا و به چه شکلی اعمال میشود؟

خشونت در محیطهای اجتماعی نظیر محل کار، خیابان و کوچه یا در محیطهای خصوصی نظیر خانواده و محافل گروهی و حزبی و فرهنگی و حقوقی و سازمانی اعمال میشود.
صحنه یا میدان کاربرد خشونت گسترده است.
گسترده ترین میدان عمل خشونت جامعه است که در ان افراد گاه بنا بر تعلقات و وابستگی های گروهی، یا اعتقادی، یا حزبی، یا سازمانی و یا جنسیتی مورد خشونت قرار میگیرند. این خشونتها هم میتوانند از طرف حکومت بطور سازمان یافته، سیستماتیک و هماهنگ صورت گیرند،ویا از سوی گروههای اجتماعی یا بطور فردی اما با حمایت دولتی.
از بارزترین اشکال خشونت، تبعیض است که علیه برخی گروهها نظیر زنان یا برخی اقشار جامعه که شیوه متفاوتی از زندگی را انتخاب کرده اند نظیر دگر اندیشان یا دگر باشان یا انها که اعتقادات مذهبی و سیاسی متفاوتی از حکومتگران دارند توسط حاکمان و قدرتمنداران سیاسی صورت میگیرد. تبعیض میتواند در همه یا بخشی از حوزه های اقتصادی، فرهنگی، اموزشی و سیاسی و یا در حوزه خصوصی نهادینه شود.

در کشوری نظیر ایران که اداره امور براساس داده های محدود مذهبی و منافع گروهی است که با جامعه پیچیده مدرن ایران همخوانی ندارد، تضاد و تبعیض و خشونت پروری امری عادی تلقی میشود.
در این جا به خشونت در حوزه خصوصی که خانواده است و یا خشونت گروههای مختلف اجتماعی و افراد با هم نمیپردازیم. تمرکز صحبت ما بر حشونت ورزی وخشونت گرائی حکومت جمهوری اسلامی است که بیش از 30 است بر ایران حکومت میکند و شیوه عدم تعامل و تحمل و گفتگو و دروغ و دخالت مخالفان در حکومت و تبعیض را بعنوان یک روش حاکمیت برگزیده است
در بیشتر کشورها این مردم هستند که حکومت را انتخاب مبکنند تا با نظارت انان کشور به بهترین شکل اداره شود.در کشور ما ایران بظاهر رئیس دولت منتخب مردم است، نمایندگان مجلس و شوراها هم منتخب مردمند اما حق انتخاب در حکومت جمهوری اسلامی تنها در شکل واقعیت دارد نه محتوا زیرا که مردم قادر به انتخاب نمایندگان واقعی خود نیستند، زیرا که کاندیداهای نمایندگی در هر سطحی از غربال عقیدتی و حکومتی عبور میکنند و انها که باقی میمانند اقلیتی هستند که حکومت انتخاب کرده است تا انتخاب شوند یا نشوند . در چنین اوضاعی نظارت مردم از بین رفته است زیرا دولتهای مکرر نه تنها با استفاده از ترفندهای مختلف به مردم حق دخالت و نظارت واقعی را نداده اند بلکه انها را برای احقاق این حق نظارت مورد خشونت و ازار و محرومیت هم قرار داده اند. نمونه زنده ان انتخابات ریاست جمهوری سال 1388 بود. که مردمی که خواهان رای خود بودند با گلوله و زندان پاسخ یافتند.
در کشور های دموکراتیک چنانچه مردم دولت را انتخاب کنند و به خواستهای انها توجه نشود، حق ان را دارند تا ان دولت را مورد بازخواست قرار دهند و با نمایندگان ان از طریق نمایندگان خود به گفتگو بپردازند و چنانچه موثر واقع نشد از راههای غیر خشونت امیز با ان به مبارزه برخیزند و ان را از قدرت بزیر اورند. اما در کشورهائی نظیر ایران که با روشهای اتوکراتیک و دیکتاتوری انهم از نوع مذهبی ان اداره میشوند کاربرد این روشها معنائی ندارد زیرا که دولت پاسخگوی مردم نیست.
حکومت جمهوری اسلامی در تمامی طول حیات خود بجای سازش و گفتگو با مردم و دخالت دادن انها در اداره امور کشور از طریق انتخابات واقعا ازاد با کاربرد روشهای گوناگون و استفاده از منابع مالی و اقتصادی که در اختیار دارد جامعه را مورد خشونت و تبعیض قرار داده است، یعنی که مردم را از دسترسی به ان منابع برای زندگی بهتر محروم کرده است و در عین حال با بکارگیری ابزار مستقیم خشونت و سرکوب نظیر پلیس و ارتش، میلیشا یا غیر مستقیم از طریق وضع قوانین و یا بکارگیری شیوه های اموزشی و فرهنگی و ارتباطی کلیت جامعه را از ازادی و حقوق فردی و اجتماعی و اقتصادی محروم کرده است.

حکومتها میتوانند با بکارگیری روشهای تعامل و تحمل و بردباری و گفتگو برای بالابردن قدرت جامعه در بکارگیری استعدادهها و توانائی ها و پیشرفت ان و با احترام به حقوق افراد جامعه، از بکارگیری روشهای خشونت امیز که موجب از بین بردن اعتماد و پایمال کردن امید و جلوگیری ازبهبود فرد یا افراداست،خودداری نمایند واعتماد بین خود و جامعه، فرد با فرد افراد و گروهها را برقرار سازند و در نتیجه بر جامعه ای حکومت کنند که در ان مناسبات انسانی سالم جکمفرماست مناسباتی که شایسته شان هر انسان در هر جامعه است. حکومت جمهوری اسلامی از ابتدای زایش با اصول برابری و عدم تبعیض و دخالت مردم در اداره زندگی خود مخالف بود. علاوه بران، خشونت نهفته در باورها ورفتار و کردار اغلب سردمداران حکومتیو کارگزاران ان، جامعه ایران را دچار بیماری مزمن خشونت ورزی و به تبع ان عدم اعتماد و بیگانگی با خود و ستیز درون رهنمون شد.

تضادهای ملت ایران با حکومت جمهوری اسلامی با انقلاب اسلامی در 32 سال پیش بطورا ساسی شکل گرفتند:.
از انجا که حکومت اسلامی و به تبع ان قانون اساسی و قوانین مدنی و قضائی ایران با توجه به قوانین فقه اسلامی و با الهام از ان تهیه و تدوین شدند، حقوق تمامی اقشار و گروههای مردم ایران بطور مساوی مورد
نظر واقع نشد. زنان با تبعیض جنسیتی به جنس دوم مبدل شدند و تمامی ابعاد زندگی و رفتار و کردارشان تحت قیمومیت مذهب در امد و بصورت قانونی از دایره استقلال و انسان برابر خارج شدند
.جامعه ایران از سه دهه قبل تا بامروز با دخالت مذهب و در سالهای اخیر با دخالت نظامبان مذهبی در اداره امور کشور و بدون توجه به دنیای نوین با یچیده گی ها و فراز و نشیبهای گوناگون دچار سردرگمی شده است که مداوما در ان دست و پا میزند.. .هرچه حاکمیت در اداره امور ایران ناتوان تر میشود کاربرد روشهای خشونت امیز و سرکوب افزایش مییابند
. این نکته نه تنها از ایده ئولوژیک بودن حکومت جمهوری اسلامی سرچشمه میگیرد، بلکه ناشی از فضای نظامی امنیتی خشن برای کنترل جامعه ایران نیز هست.
از اینرو تضاد بین حکومت جمهوری اسلامی و مردم بعنوان انسانهائی با حقوق انسانی و برابر و مسائلی که هرکدام میتوانست با تعامل وگفتگو حل شوند با برخوردهای خشونت گرا و سرکوب افزایش یافته است.و به تدریج حس اعتماد بین دولت و مردم جای خود را به کنترل بر همه ابعاد زندگی مردم و عدم اعتماد مردم نسبت به هم و سیاست گذاریهای دولتی داده است که این امر نابهنجاریهای اجتماعی بسیاری را موجب شده است..

سیاستهای خشن و تیعیض امیز جمهوری اسلامی در بعد کلان:
-
- در زمینه حقوق اجتماعی، زنان بمثابه نیمی از جمعیت کشور از حقوق برابر با نیم دیگر برخوردار نیستند. زنان حتی اجازه انتخاب پوشش خود را ندارند. از ابتدای انقلاب تا بامروز صدها بخشنامه، مصوبه، دستورالعمل، اطلاعیه، بهمراه دهها نوع گشتهای خیابانی، که حق ازار و اذیت و بازداشت و ورود به منزل و توهین و کتک زدن و زندانی کردن را دارند بودجه ای میلیاردی را به خود اختصاص داده اند. زنان حق طلاق از همسر ناخواسته را ندارند، حق مسافرت بدون اجازه مرد را ندارند، حق انتخاب شغل و مسکن را ندارند، حق انتخاب دانشگاه بهتر برای تحصیل را ندارند. حق حضانت و نکهداری فرزند را برابر با مردان ندارند. زنان از ارث برابر با مردان برخوردار نیستند.درسیستم اموزشی و کتب درسی مورد تبغیض اند،در فضاهای عمومی مورد خشونت و ازار قرار میگیرند و در صورت شکایت مورد سرزنش مردان نیز واقع میشوند.. تجاوز به زنان توسط شوهر قانونی است زیرا که تمکین، زن را به مالکیت مرد دراورده است. کشتن زن بدست همسر امری است که چنانچه برای حفظ ابرو باشد مجازاتی ندارد. قتلهای ناموسی دختر کشی و همسر کشی بازار داغ دارند. چون قانون جانب عدالت را نمیگیرد زنان برای گرفتن حق خود، خشونت را بر میگزیند و دست به شوهر کشی که پدیده ای روبافزایش است میزنند
در جوامع سنتی قبل از انقلاب اسلامی زنان بعنوان ناموس مردان از نوعی حرمت برخوردار بودند که با خود چتر حمایتی بهمراه داشت.در حکومت جمهوری اسلامی به یمن خشونت همه گیر از زنان حرمت زدائی شده است و برای هم اینست که شکستن درب منازل و ربودن زنان در نیمه های شب . بردن انها جلوی چشمان شوهران و فرزندان به امری عادی مبدل شده است. برای هم اینست که توهین به زنان و تجاوزات جنسی یا تهدید به تجاوز و ایجاد فضاهای ناامن برای زنان به امری عادی مبدل شده است.

تنها در یک حوزه زنان با مردان برابرند: دستگیری، زندان، شکنجه و اعدام!

در زمینه ازادیهای فردی، سیاسی و اجتماعی و حقوق شهروندی با انکه در قانون اساسی بر ان تاکید شده است ، عدم تحمل مخالفان و جلوگیری از ابراز عقیده مخالف و بر هم زدن اجتماعات و سانسورو بستن نشریات و عدم اجازه انتشار کتب . نوشتار و فضاهای مجازی و سانسور قلم بهر شکل و ازار و دستگیری و زندان و شکنجه و اعدام و جلوگیری از شکل کیری نهادهای جامعه مدنی یا دولتی کردن انها از ابتدای زایش حکومت جمهوری اسلامی بعنوان یک سیاست عام بکار گرفته شده است.
،بعلت درامیخته شدن دستگاه قضائی ایران با دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی و جاسوسی حکومت و از دست رفتن استقلال قضائی به هیچیک از شکایات مردم رسیدگی درست و عادلانه بعمل نیامده است و محاکم قضائی ایران و قضات دادگاههای انقلاب با دادگاههائی که گاه چند دقیقه بیشتر بطول نمی انجامند و بدون حضور وکیل و یا بدون اجازه دادن به وکیل در دسترسی به پرونده و دفاع از موکل خود، افراد را به حبسهای طولانی مدت ومحرومیت از کارو تبعید و منع مسافرت و اعدام محکوم کرده اند.
قانون قصاص در نظام قضائی ایران، مجازات مجرمین و قاتلین را از حوزه عمومی به حوزه خصوصی انتقال داده است. قانون قصاص با دادن حق کشتن قاتل بدست خانواده مقتول و یا مجازات های مشابه بدست خانواده شاکی و باز تولید جرم ، از هر ایرانی یک قاتل و جانی ساخته است. قاتل احسان ، نوجوانی که در یک نزاع خیابان بدست نوجوان دیگری، بهنود کشته شد، بدست مادر احسان بدار اویخته شد. شهلا جاهد که متهم به قتل لاله سحرخیزان بود بدست برادر لاله بدار اویخته شد. به امنه، دختری که با پاشیدن اسید به صورتش توسط مرد جوانی از دو چشم کور شده است اجازه داده اند که با پاشیدن اسید به صورت ان جوان او را از بینائی محروم کند.
اثار کشتار جمعی زندانیان در اوایل و اواخر سالهای 1360، قتلهای زنجیره ای و کشتن تک فرد ها در درون و بیرون ایران نظیر قتل دکترزهرا بنی یعقوب در همدان، ساعتی پس از دستگیری به جرم قدم زدن در پارک با نامزدش و یا زهرا کاظمی خبرنگار ایرانی کانادائی که چند روز پس از دستگیری در زندان اوین به قتل رسید یا زهرا بهرامی شهروند هلندی ایرانی که به چندین جرم متهم شد و قبل از دفاع به چوبه دار سپرده شد و یا کشتارهای زندان کهریزک و در پی ان قتل دکتر معالج زندانیان کهریزک هر یک حکایت ار هولناکی شرایط زندگی در ایران را دارند.
در تظاهرات 25 بهمن اخیرو هفته های بعد از ان تعداد دستگیرشدگان انقدر زیادند که میگویند زندانها جا ندارند.اینکه بر سر دستگیرشدگان چه خواهد امد از رفتاری که با خانواده های انها در پشت درب زندان اوین میشود اشکار است..
از دیگر اقدامات حکومت جمهوری اسلامی ربودن و سربه نبست کردن مخالفان است که طی سالها انجام شده است. نمونه جدید این عمل ربودن رهبران نمادین جنبش سبز، میرخسین مو سوی و زهرا رهنورد ، مهدی کروبی و فاطمه کروبی است که پس از دوهفته زندانی بودن در خانه و قطع همه ارتباطات انها، در نیمه های شب در حالیکه تهران بصورت حکومت نظامی درامده بود از منازلشان ربوده شدند و تا به امروز اثری از محل نکهداری و در واقع سلامت انها در دست نیست.
خانمها، اقایان،خشونتهای بر امده از سیاستهای حکومت جمهوری اسلامی که حاصلش نابهنجایهای روانی بسیار است در یک صحبت چند دقیقه ای نمی گنجند. بما یاری رسانید تا ریشه خشونت را در ایران بخشکانیم..
متشکرم

پیوست شماره 2 سخنرانی رضوان مقدم

2- گزارش وضعیت حقوق بشر زنان در ایران

ارائه شده در نشست جانبی
اجلاس شورای حقوق بشر
16مارس2011 ژنو
رضوان مقدم
نقض حقوق زنان نقض حقوق بشر است.
با از ګذ شت 32 سال از عمرحکومت جمهوری اسلامی زنان ایران هنوز ازبرخی از ابتدایی ترین حقوق خود محرومند و نه تنها حق داشتن تشکیلات مستقل خود را ندارند بلکه کمترین فعالیت های آن ها با سرکوب و زندان مواجه می شود
32 سال است که حق قضاوت از زنان سلب شده ،و وکلای زن نه تنها از امنیت شغلی برخوردار نیستند بلکه درصورت به عهده ګرفتن پرونده فعالان حقوق زنان و دفاع ازانها با حبس مواجه می شوند . نسرین ستوده وکیل شجاعی که به همین جرم به ۱۱ سال حبس و 20 سال محرومیت ازوکالت محکوم شده . پس از روی کار آمدن دولت احمدی نژاد تهاجم سراسری به فعالان مدنی ، شدت بیشتری گرفت. وعده ای از فعالان حقوق زنان مورد بازداشت، محاکمه و زندان قرار گرفتند و تشکل های غیر دولتی آنها نیز پلمپ شده اند.
بسیاری از زنان دستګیر شده در زندان سلامتی خود را از دست داده اند . نرګس محمدی نایب رئیس کانون مدافعان حقوق بشر و مادر 2 کودک خرد سال که براثر ازدست دادن سلامتی اش از زندان آزاد شد پس از آزادی بلافاصله در بیمارستان بستری شد . و اخیرا نیز پرونده پزشکی وی از بایګانی بیمارستان ربوده شده.محبوبه کرمی از فعالان حقوق زن به علت بیماری شدید با وثیقه 500 هزار دلار از زندان آزاد شده .
فیلتر کردن سایت های فعالان حقوق زنان ،دستګیری و صدور احکام طولانی مدت برای روزنامه نګاران زن از جمله مصادیق بارز نقض حقوق بشر است
ژیلا بنی یعقوب روزنامه نگار و فعال حقوق زنان که به 30 سال محرومیت از روزنامه نګاری محکوم شده است . روزنامه ها عملا از درج اخبار مربوط به جنبش زنان و حقوق آنها منع شده اند. مجلات ویژه زنان از جمله اولین مجلاتی بودند که بسته شدند. در کشوری که بزرگترین سانسور علیه آزادی بیان در جریان است، وب سایت های زنان بیش از سایر وب سایت ها از دسترس خارج می شوند
زنان از حق برګزاری تجمعات محرومند .و در صورت برګزاری هر ګونه تجمعی به شدت سرکوب می شوند. روز جهانی زن ضمن آن که از برګزاری 8 مارس2011 جلوګیری شد. 12نفر از زنان را که ګمان می رفت برای شرکت در ګردهمایی 8 مارس آمده اند باز داشت کردند.تا کنون برای چندین نفر از فعالان حقوق زن تنها به دلیل اعتراضات مسالمت آمیز به نقض حقوق زنان احکام زندان و شلاق صادر شده است. عالیه اقدام دوست زن 58 ساله ای، که تنها به جرم شرکت در تظاهرات قانونی 12 جون 2006در میدان هفت تیر به 3 سال حبس محکوم شد که هم اکنون در زندان است
مادرانی که درطی اعتراض به تقلب انتخاباتی فرزندان خود را از دست داده اند .مورد تهدید و بازداشت قرار می گیرند .در استانه 8 مارس و یک صدمین سالگرد روز جهانی زن 15 نفر از مادردان عزادار توسط نیروهای وازرات اطلاعات به صورت تلفنی احضار شده اند
حکومت جمهوری اسلامی ايران با وضع قوانین تبعیض امیز علیه زنان مرتکب نقض حقوق بشر شده است،و تا کنون نیز نسبت به اجرای تعهدات خود در قبال امضای معاهد ه های بین المللی بی توجهی کرده و آنها را ناديده گرفته است. با آن که سند پکن را پذیرفته اما نسبت به اجرای مفاد ان خود را متعهد نمی داند. به علاوه تا کنون نیز از پیوستن به کنوانسیون رفع همه اشکال تبعیض علیه زنان خوداری کرده است
در قوانینی‌ که بعد از انقلاب به تصویب رسیده است، موارد متعددی از تبعیض بر اساس جنسیت وجود دارد، ازجمله قوانین مربوط به ازدواج، طلاق، سرپرستی فرزندان، سن مسئولیت کیفری، ارث، دیه، تابعیت، شهادت، خروج از کشور و داشتن شغل باید با اجازه شوهر باشد. حجاب اجباری ووجود قوانین حامی قتل های ناموسی « در قانون مجازات اسلامی، زنان همسرداری که گمان میرود خارج از روابط زناشویی، دارای روابط جنسی هستند به سنگسار محکوم می شوند علاوه بر آن، بسیاری از زنان محکوم به سنگسار، در دادگاه هایی محاکمه می شوند که دادگاه عادلانه نیستند وقضات، یکسویه با نگرشی سنتی و مردسالارانه، آنها را به سنگسار محکوم می کنند.»
علاوه بروجود قوانین تبعیض آمیز علیه زنان حکومت جمهوری اسلامی تاکنون صد ها زن را به جرم دگر اندیشی به جوخه های اعدام سپرده است.از آخرین موارد اعدام شیرین علم هولی فعال کردی که همراه با 4تن دیگر در سحر گاه روز یکشنبه 9 ماه مه 2010 در زندان اوین به دار آویخته شدند.و دیگری زهرا بهرامی شهروند ایرانی- هلندی، و یکی از بازداشت شدگان اعتراضات عاشورا که شنبه نهم بهمن ماه، در تهران اعدام شد. به دنبال اعتراضات مسالمت آمیز مردم پس از تقلب انتخاباتی جون2009 زنان بسیاری زندانی و یا در سطح خیابان و پیش چشم مردم کشته شدند .
شبنم سهرابی زن جوانی که توسط نیروهای انتظامی و درروز عاشورا زیر چرخهای اتوموبیل نیروهای انتظامی له شد و پس از چند بار گذشتن از روی پیکر وی کشته شد .ترانه موسوی دختر جوان دیگری که پس از دستگیری مورد تجاوز جنسی قرار گرفت و سپس کشته شد .کشته شدن ندا اقا سلطان بدست نیروهای لباس شخصی که جنبش مردمی ایران با نگاه های ماندگار وی در اذهان جهانیان ثبت شده است . موارد ذکر شده تنها نمونه های از موارد نقض حقوق بشر زنان در ایران اسلامی است.
در جمهوری اسلامی ایران اعمال خشونت علیه زنان به امری عادی بدل شده زنان ایران از خشونت های ناشی از فوانین تبعیض امیز در رنجند و با وجود تلاش دایمی زنان، برای دستیابی به حقوق برابر هنوز نتیجه ای مطلوب بدست نیآمده است.هر روزه زنان بسیاری تنها به خاطر پوشش مورد اذیت و آزار گشت های ارشاد قرار می گیرند.دکتر زهرا بنی یعقوب پزشک 27 ساله ای که همراه با نامزد در یکی از پارک های شهر همدان توسط گشت نهی از منکر بازداشت شد و پس از 48 جسدش تحویل داده شد.
در ایران نه تنها تجمع های مسالمت آمیز با خشونت مواجه می شوند،بلکه زنان حتی حق جمع شدن در منزل های خود را هم ندارند و با احضار، بازداشت ، محاکمه و زندان مواجه می شوند. اگر چه تا کنون زنان زیادی بازداشت و دادگاهی شده اند ، اما بحث زنان در باره رفع تبعیضات قانونی ادامه دارد یکی از روش های پیگیری زنان برای تغییر قوانین نابرابر کمپین یک میلیون است . این کمپین، قوانین تبعیض آمیزعلیه زنان را شناسایی و نسبت به جمع آوری امضا در همه مناطق کشور و از میان همه اقشار جامعه اقدام می کند . اما این حرکت نیزتوسط دولت ایران تحمل نشده است. زنان و مردانی که در مراکز عمومی اقدام به جمع آوری امضا کنند.با سرکوب و بازداشت و محاکمه مواجه می شوند.
تا کنون زنان بسیاری تنها به دلیل پیگیری خواسته های برابری خواهانه و دموکراسی خواهی روانه زندان شده و احکام سنگینی برایشان صادر شده است.
زهرا رهنورد و فاطمه کروبی به دلیل پیگیری رای شان و حمایت از همسران خود که دوتن از کاندیداهای دوره دهم ریاست جمهوری بودند هم اکنون درحصر خانگی هستند.
اسامی تعدادی از زنان کشته شده پس از انتخابات(1)
ندا آقا سلطان، 27 ساله، دانشجوی فلسفه، 30 خرداد، 1388 (20 ژوئن 2009) در محلهٔ امیر آباد تهران (خیابان کارگر شمالی، تقاطع خیابان شهید صالحی و کوچهٔ خسروی) به ضرب گلوله کشته شد. «ندا» در خارج از ایران و در ایران، بعنوان سمبل ندای اعتراض ایرانیان و ندای آزادی خواهی ایرانیان و سمبل صدای اعتراض دمکراسی خواهان در این اعتراضات شناخته شد. محل دفن: بهشت زهرا قطعه 257 ردیف 41
ترانه موسوی
ترانه موسوی، دختر جوانی که در تجمع مسجد قبا توسط نیروهای لباس شخصی و بسیجی بازداشت شده بود.جسد سوخته شده وی در بیابان های قزوین پیدا شد.
پریسا کلى
25ساله فارغ التحصیل رشته ادبیات به دلیل اصابت گلوله به گردن در یکشنبه 31 خرداد در بلوار کشاورز جان باخت و سه شنبه 2 تیر در قطعه 259 به خاک سپرده شد
. فهيمه سلحشور 25 ساله ديپلم يكشنبه 24 خرداد به دليل اصابت باتوم به سر و خونريزي داخلي در ميدان ولي عصر بعد از انتقال به بيمارستان در تاريخ 25 خرداد جان باخت و 27 خرداد در قطعه 266 به خاك سپرده شد
فاطمه براتی
در جریان حمله انصار حزب الله و لباس شخصی ها به کوی دانشگاه در شامگاه 24 خرداد مورد حمله و ضرب و شتم قرار گرفته و جان خود را ازدست داد. گفته می شود پیکر این دانشجویان بدون اطلاع به خانواده ایشان و مخفیانه در گورستان بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شدند.
سرور برومند
58ساله که به اتفاق دخترش فاطمه رجب پور در جریان تیراندازی نیروهای نظامی به مردم در تاریخ 25 خردادماه در خیابان محمدعلی جناح جان باخت. همسرش ابراهیم رجب پور می گوید: به کمر و گلوی زن و دخترم تیر زده بودند. وقتی رسیدیم هردو غرق خون بودند. تشخیص پزشکان این است که در همان لحظه اصابت گلوله کشته شده اند.
فاطمه رجب پور
38ساله که به اتفاق مادرش سرور برومند در جریان تیراندازی نیروهای نظامی به مردم در تاریخ25 خردادماه در خیابان محمدعلی جناح جان باخت.
تینا سودی
دانشجو، روز شنبه 30 خرداد توسط گلوله اى در میدان انقلاب به قتل می رسد. اما مأموران به خانواده سودی گفته اند که اگر مى خواهید جسدش را بگیرید باید بگویید که با مرگ طبیعى مرده است.
مریم مهر آذین
24ساله در خیابان آزادی با شلیک گلوله جان باخت
ندا اسدی
اطلاعاتی در دست نیست
نا پدید شدگان(3)
فرشته علیزاده
فعّال دانشجویی دانشگاه الزهرا که در میان درگیری‌های پس از حمله شبه‌نظامیان انصار حزب الله و پلیس به خوابگاه دانشجویان در کوی دانشگاه تهران در وقایع 18 تیر 1378 ناپدید شد. امیر فرشاد ابراهیمی (یکی از رهبران انصار حزب‌الله که از این گروه جدا شده پیرامون قتل فرشته می‌گوید:" که او پس از بازداشت زیر شکنجه جان سپرده و در گورستان خاوران دفن شده‌است".
برخی از احکام صادر شده برای زنان طی یکسال گذشته(2)
22اسفند 88: تنها چند روز پس از روز جهانی زن آذر منصوری معاون سیاسی حزب مشارکت به سه سال حبس تعزیری توسط شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به سه سال حبس تعزیری محکوم شد.
6فروردین89: عالیه اقدام دوست فعال حقوق زنان به اتهام خواندن تاریخچه هشتم مارس در بند نسوان اوین، یک هفته در سلول انفرادی بازداشت شد و پرونده داخل زندان برای وی تشکیل شده است.
8فروردین89: شهناز غلامی، روزنامه نگار آذربایجانی و فعال حقوق زنان، از سوی شعبه دوم دادگاه انقلاب تبریز به 8 سال حبس تعزیری محکوم شد.
19اردیبهشت: هاله سحابي که از سوي شعبه 26 دادگاه انقلاب اسلامي تهران به دو سال حبس و پرداخت مبلغ سيصد هزار تومان جزاي نقدي بدل از شلاق محكوم شد..
17 17خرداد: سارا توسلی به اتهام حضور در حوادث عاشورا و تسلیت به خانواده شهید موسوی به شش سال زندان و 74 ضربه شلاق محکوم شد.
9مرداد: حکم ۹ سال و نیم حبس برای بهاره هدایت، فعال دانشجویی و از اعضای ادوار تحکیم وحدت و عضو کمیسیون زنان
دوسال و چهار ماه حبس برای مهدیه گلرو فعال دانشجویی
19مرداد: بدرالسادات مفیدی دبیر انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران به ۶ سال حبس تعزیری و ۵ سال محرومیت از فعالیت مطبوعاتی از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب محکوم شد
18شهریور: مريم ضيا، فعال حقوق کودک، از سوی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به رياست قاضی مقيسه به اتهام تبليغ عليه نظام، به يک سال حبس تعزيری محکوم شد.
19 شهریوردادگاه تجدید نظر حکم یک سال حبس تعزیری فریبا پژوه روزنامه‌نگار و وبلاگ‌نویس را به مدت پنج سال تعلیق کرد
29شهریور: فاطمه نصیرپور سردبیر نشریه دانشجویی "آذربایجان قادینی" و عضو تشکل دانشجویی توقیف شده آرمان دانشگاه آزاد تبریز از سوی دادگاه انقلاب مرند به شش ماه حبس تعزیری محکوم شد..
. 4آبان: حکم یک سال حبس تعزیری و 30سال محرومیت از روزنامه نگاری برای ژیلا بنی یعقوب تائید شد
7آبان: پریسا کاکایی، فعال حقوق زنان و کودکان، از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ریاست پیرعباسی به شش سال حبس تعزیری محکوم شد.
12آبان: به گزارش سایت دانشجویان ایران نازنین خسروانی، روزنامه نگار توسط ماموران امنیتی در منزلش بازداشت و ابتدا به مکان نامعلومی برده شد.نازنين خسرواني با وجودصدورقرار ششصد ميليون تومان وثیقه بوده همچنان در زندان اوين به سر مي برد.
9آذر: نسیم سلطان بیگی به شش سال حبس محکوم شد .وی در سال 85 به دو سال حبس تعلیقی محکوم شده بود . حکم او شامل 3 سال حبس تعزیری به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی» و یک سال به علت «تبلیغ علیه نظام» است و دو سال حکم تعلیقی نیز از سال 85 و به آن اضافه شده است.
21آذر: به گزارش سایت جرس ماموران امنیتی به منزل ریحانه طباطبایی، روزنامه نگار و خبرنگار روزنامه شرق یورش بردند و وی را بازداشت کردند. او روز 27 دی ماه از زندان آزاد شد.
3دی: فاطمه مسجدی و مریم بیدگلی، دو تن از فعالان جنبش زنان در قم، در دادگاه تجدید نظر به 6 ماه حبس تعزیری و دو میلیون ریال جزای نقدی برای فاطمه مسجدی و یک میلیون ریال جزای نقدی برای مریم بیدگلی محکوم شدند
6دی: درسا سبحانی، فعال کمپین یک میلیون امضا نیز به یک سال حبس محکوم شد
18دی: شیوا نظرآهاری، فعال حقوق بشر ، از سوی شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظرتهران، به تحمل چهار سال حبس تعزیری، تبعید به زندان شهر کرج و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شد. وی پیش از این به ۷۶ ضربه شلاق، شش سال حبس همراه با تبعید به زندان ایذه محکوم شده بود.
19دی: نسرین ستوده، حقوقدان و وکیل دادگستری، از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به قضاوت پیرعباسی به ۱۱ سال حبس تعزیری، ۲۰ سال ممنوعیت خروج از کشور و ۲۰ سال محرومیت از وکالت محکوم شد. برای یک اتهام، (تبلیغ علیه نظام) یک سال حبس و برای دو اتهام دیگر، (اقدام علیه امنیت ملی و عدم رعایت حجاب اسلامی در فیلم سخنرانی) هر یک پنج سال حبس صادر شده است.
7بهمن: سمیه فرید، فعال حقوق زنان و عضو سازمان دانش آموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت) به دو سال حبس تعزیری محکوم شد.این حکم توسط از سوی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب، به ریاست قاضی مقیسه برای خانم فرید صادر شده است.
11بهمن: محبوبه کرمی، فعال حقوق بشر و عضو کمپین یک میلیون امضا، در شعبه 54 تجدید نظر دادگاه انقلاب به ریاست قاضی موحد به سه سال حبس تعزیری محکوم شد.
27بهمن: شهربانو امانی، نماینده مردم ارومیه در مجالس پنجم و ششم،به دلیل انتقاد از نا عادلانه بودن فضای رسانه ای انتخابات بازداشت شد
1اسفند: فرناز کمالى فعال حقوق زنان- فعال دانشجویی دانشگاه آزاد و دانشجوى رشته علوم سیاسى واحد تهران مرکز در تهران بازداشت شد.و در تاريخ 17 اسفند آزاد شد.
10اسفند: فخرالسادات ‌محتشمی‌پور، عضو جبهه مشارکت ايران اسلامی و مهسا امر آبادی روزنامه نگار، در يکی از خيابان‌های تهران بازداشت شدند.
11اسفند: فرح واضحان به 17 سال حبس محکوم شد. پرونده‌ی فرح واضحان پس از این‌که حکم اعدام‌اش از سوی مسئولان قضایی لغو شد، به شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب ارجاع داده شده بود که این دادگاه حکم ۱۷ سال حبس تعزیری و تبعید به زندان رجایی شهر را برای این شهروند معترض به نتیجه‌ی انتخابات در نظر گرفته است.
17 اسفند: هاله صفرزاده روزنامه نگار در روز جهانی زن حوالی خیابان نواب بازداشت شد. وی فردای آن روز حوالی ظهر آزاد شد
محدودیت های ارائه گزارش
به دلیل امنیتی بودن فضای جامعه در ایران دسترسی به منابع و کسب اطلاعات. هم چنین تهیه آماری دقیق از زنان دستگیر شده در تهران و شهرستان ها برای فعالان مدنی، محققان و فعالان حقوق زن بسیار دشوار است
بنابراین گزارش ارائه شده تنها گوشه ای از موارد نقض حقوق بشر زنان را شامل می شود . اسامی بسیاری از زنان زندانی و بازداشت در این لیست نیست.بنا براین.به این لیست نام زنانی را که به دلیل عدم دسترسی به اطلاعات اورده نشده است باید اضافه کرد.
http://www.lajvar.se/1389/03/23/1543/(1).
http://fairfamilylaw.in/spip.php?article2426 (2)
http://fa.wikipedia.org/wiki (3) فرشته_علیزاده/
--------------------------------------پیوست شماره 3

لینک گزارش سازمان جهانی پاسداشت حقوق بشر در ایران
http://www.hriran.com/1389-09-08-13-52-34/4-6/2717-1389-12-20-03-47-08.html

پیوست شماره 4
گزارش اقای بانکی مون به نشست شورا :
http://www2.ohchr.org/english/bodies/hrcouncil/docs/16session/A.HRC.16.75_AUV.pdf

پیوست شماره 5 قطعنامه شورای حقوق بشر علیه ایران. لینک زیر مراجعه شود
http://persian.iranhumanrights.org/1390/01/hrc-rapporteur-res-passed/