عصر نو
www.asre-nou.net

گردباد


Thu 3 02 2011

آزاده بی پروا

همه چیز در هم شد
با دایره ای
به بلندای تن طلوع ماه
همه چیز
به شکل اثری به هوا می رفت
چشم آسمان قرمز شد
ابر آنرا خاراند
اشک به روی صورت زمین جاری شد
گونه ی زمین لرزید
خال های آجری
یک به یک افتادند
همه چیز با اشاره ای ویران شد

سکون ماتم
مرگ بر سر زمین دستی کشید
چشمش را بست
ناگهان چیزی تکانی خورد
یک عروسک از دور دست هویدا شد
چشم او به دست مرگ
انگشت عاطفه را می مکید با ولع
سر به آسمان چرخاند
چشم ماه بسته شد
آسمان، خجل، سر به زیر انداخت
ابر دودی شد
همه دنیای عروسک، امروز
با دایره ای به هوا پیوست
مرگ رخت خود بربست
عروسک
تنهای تنها شد