Ben Simpfendorfer, The New Silk Road, Palgrave Macmillan, New York, 2009
John Garver, Flynt Leverett et Hillary Mann Leverett, Moving (Slightly) Closer to Iran. China's Shifting Calculus for Managing its " Persian Gulf Dilemma ", The Edwin O. Reischauer Center for East Asian Studies, Washington, 2009.
3 – Arab News, Djedda, 13 octobre 2010.
4 -
Times Weekly, Pékin, 4 novembre 2010.
5 - http://arabic.cntv.cn
6 -
Lire Olivier Da Lage, " Un vade-mecum pour responsables de la coopération militaire ", Le Monde
diplomatique, janvier 1985
7 – در مورد بعد اسرائیلی بحران مراجعه کنید به: David B. Ottaway, The
King's Messenger. Prince Bandar Bin Sultan and America's Tangled Relationships with Saudi Arabia, Walker & Company, New York, 2008.
8 – در مورد فرضیه توطئه، مراجعه کنید به سایت واشینگتن پست:
Washington Post, " Former CIA analyst alleges China-Saudi nuclear deal ", blog de Jeff Stein, 7 juin 2010.
http://ir.mondediplo.com/article1622.html
11 – به مقاله زیر مراجعه کنید:
«China’s growing role in UN peacekeeping ", International Crisis Group, Bruxelles, 17 avril 2009.
12 – مراجعه کنید به:
Gavin Menzies, 1421, l'année où la Chine a découvert l'Amérique, Intervalles, Paris, 2007.
لوموند دیپلماتیک، ژانویه 2011
******
پروازهای مستقیم به مکه
آلن گرش
ترجمه بهروز عارفی
عبدالکریم یعقوب، رئیس اجرائی جوان اطاق بازرگانی و صنایع عربستان مسئول ارتباط با چین است. او در تدارک پایان نامه دکترائی است درباره روابط دو کشور در دانشگاه شانگهای. او یک چینی تبار سعودی است. در سال 1949، با پیشروی های نیروهای مائوتسه دونگ، حدود صدخانواده چینی مسلمان ترجیح دادند به جای تایوان به عربستان سعودی کوچ کنند. پیش از آن، در سال های دهه 1930، مسلمانان چینی از استان امروزی گزینجیانگ که در آن دوران ترکستان شرقی خوانده می شد، در مکه و مدینه سکونت گزیده بودند.
تناقض در این جاست که پس از به قدرت رسیدن کمونیست ها در پکن، مذهب موجب ایجاد پیوند بین دو کشور در چارچوب «دیپلماسی حج» شد. در سال 1955، در جریان کنفرانس باندونگ (اندونزی) که کشورهای تازه استقلال یافته گرد هم آمده و راه را برای ایجاد کشورهای غیرمتعدد هموار می کردند، شاهزاده فیصل ولیعهد عربستان (و پادشاه آینده) و چوئن لای وزیر امورخارجه چین بر سر زیارت کعبه برای مسلمانان چینی توافق کردند. تا انقلاب فرهنگی در سال 1966، سالیانه چند ده چینی از آن توافق سود بردند. انقلاب یاد شده در نظر داشت از جمله «ارزش های سنتی» راریشه کن کند.
پس از برقراری روابط دیپلماتیک میان عربستان و تایپه روابط چین و عربستان به تیرگی گرائید. بویژه که در سال های دهه های 1960 و 1970 ریاض بطور فعال در کارهای جامعه (لیگ) ضد کمونیستی جهانی که چیان کایچک بنیاد گذاشته بود شرکت کرد. جنبش فاشیستی فرانسوی «نظم نو» و بنیاد هریتیج آمریکائی یا نمایندگان خورگه رافائل ویدلا، دیکتاتور آرژانتین در این جامعه به شهرت رسیدند. سعودیان چینی تبار حتی در عملیات خرابکارانه علیه جمهوری توده ای چین شرکت کردند.
آقای یعقوب تعریف می کند که از اوایل سال های دهه 1980، با تحکیم ائتلاف میان پکن و واشینگتن، چین تصمیم به ارتباط با عربستان گرفت. این بار نیز، «دیپلماسی حج» دوباره فعال شد. «چینی ها میخواستند با یک تیر دو نشان بزنند. هم به مسلمانان کشور نشان بدهند که مخالف مذ هب نیستند و هم با عربستان نزدیک شوند. در سال 1981، ملک فهد و رهبران چینی در نشست سران شمال-جنوب در کانکون با هم دیدار کردند.»
زیارت کعبه که در سال 1979 برقرار شده بود، تا سال 1985 حاشیه ای بود. در این سال چین تصمیم گرفت که دولت مستقیما مسافرت زائزان را در اختیار بگیرد. برای نخستین بار، یک هیئت دولتی چینی از ریاض دیدار کرد. تعداد زائران از دوهزار به 12700 در سال 2009 و 13500 در سال 2010 رسید. پرواز های مستقیم از پکن، ارومچی، لانژو، یین چوئن و کونمینگ بسوی مکه برقرار شد.
در جریان شورش های سیین کیانگ در تابستان 2009، چینی ها به امتیاز سیاسی این استراتژی پی بردند. سرکوب ها هیچ گونه محکومیتی درعربستان بر نیانگیخت. رسانه ها خود بسیار محتاطانه برخورد کردند. نظیر بیشتر پایتخت های جهان اسلام، به استثنای آنکارا، ریاض نیز سکوت اختیار کرد. رائد کریملی مشاور سعود الفیصل وزیر خارجه سعودی چنین توجیه می کند: «یک مسلمان خوب موظف است شهروند خوبی نیز باشد، چه در چین، چه در هر کشور دیگر. ما در امور دیگران دخالت نمی کنیم و مایل نیستیم که آنان نیز در امور ما مداخله کنند. ما و چین در این اصل با هم نظر مشترک داریم.»
«مسئله اسلامی» دلمشغولی پکن است. طبق آمار رسمی، بیست میلیون مسلمان در چین زندگی می کنند ولی برخی پژوهشگران سعودی تعداد آنان را بیشتر تخمین می زنند. در میان مسلمانان چین، ده گروه قومی وجود دارد که عمده ترین شان اویغورهای ترک زبان و هوئی های چینی مآب اند. هوئی ها تنها اقلیت چین اند که با مذهب شان مشخص می شوند و کمتر اعتراض می کنند. گفته می شود که هوئی ها از نوادگان بازرگانان عرب اند که در دوران افسانه ای جاده ابریشم در خاور دور ساکن شدند. چین در استفاده از آنان به عنوان «پل» تردید به خود راه نمی دهد. در سپتامبر 2010، چین سمینار اقتصادی عرب –چینی در یینچوئن پایتخت منطقه خودمختار نینگزیا بر گزار کرد. هوئی ها در این منطقه زندگی می کنند.
چین برای مبارزه با « افراطی گری» دو رویکرد برگزیده: تحکیم «حقانیت اسلامی» و سرکوب عناصر رادیکال. و برای نیل به این هدف، چین به عربستان «حافظ اماکن مقدس مکه و مدینه»نیاز دارد. چین به عربستان دانشجوی الهیات می فرستد و برای انتخاب به عضویت سازمان کنفرانس اسلامی (او سی آی) که مرکزش در جده است و پنجاه و هفت دولت را گرد هم آورده، روی عربستان حساب می کند. دبیر کل این سازمان در ژوئن 2010 از پکن دیدار کرد. از سوی دیگر، اقامت منگ جیانزهو وزیر کشور چین، در اکتبر 2010 در ریاض و امضای پیمان همکاری امنیتی میان دو کشور گواهی است بر نیت مشترک دو کشور برای تشدید «مبارزه ضد تروریستی».
----
عنوان اصلی مقاله:
Vols directs pour La Mecque, Alain GRESH
ضمیمه مقاله «چین و عربستان: بازگشائی جاده ابریشم»
لوموند دیپلماتیک، ژانویه 2011
http://ir.mondediplo.com/article1641.html
http://ir.mondediplo.com/article1642.html