زمین رویاها*
Sun 30 11 2008
تقدیم به دکتر ناصر طهماسبی،
به پاس دوستی ۳۰ ساله
ما گروهی اندک بودیم،
هستیم، خواهیم بود که همیشه
زمین رویاها مد نظر ما بوده-
این جا، همه جا، هرجا؛
از پیش، امروز، در آینده.
با این ایده که اگر به آن فکر کنیم
با دیگران از آن صحبت کنیم
در راهی به سوی آن که در مه غلیظی فرو رفته
حرکت کنیم.
روزی زمین رویاها بر خاک خشک هویدا خواهد شد.
ما صد سال است
شب و روزمان
در فکر و ذکر آن می گذرد.
اسلاف با وجدان ما با این مشغله ذهنی
در کتب تاریخ و اساطیر
داستان این سفر سترگ را رقم زده اند.
نوشته اند
وقتی پیدا کردید
باهم قسمت کنید.
گنجی که کسی آن را هنوز نیافته است.
شب ها با این فکر به خواب می رویم.
روزها با دوستان آن را ذکر می کنیم.
در حاشیه خیابان به سوی آن در راهیم.
دوستانی از چند نسل در سراسر جهان-
در سرخی شقایق های تپه های دور غروب
به خواب زود در خاک فرو رفته اند.
یا پشت دیوارهای بند
سطور این سفر را مورس می زنند.
چرا ما به فکر زمین رویاهایم؟
این خواب خوش از کجا آمده؟
چرا مردم فقط به فکر امروز و فردای خویشند؟
هبوط از بهشت-
در پی بلوغ، انسان لخت
از آن رانده شد
تا با کار، کار، کار
خانه، مزرعه، کارگاه بسازد
تا آب و نان برای خانواده تهیه کند.
خواست رجعت به خانه ایده آل پدری-
مکان عدالت معهود ابدی.
این آرزوی انسان بوده است.
زمین رویاها
قرار دارد در مسافات دور از ما -
بر دشتی هموار با جوی های پر آب
زیر آسمان آّبی بی ابر
با پرندگان سفید شاد
خانه های آجری تمیز
خیابان های گل کاری و پر درخت
با شاخه های بلوط و سنجاب
کنار کارخانه، باغ میوه مالامال.
ما به پاسخ این پرسش، بی اعتنا
در طول تاریخ در راه بوده ایم:
آیا به زمین رویاها
کی خواهیم رسید؟
ما در ۴ سوی جهان
ما در ۲ سوی زمان
به جستجوی زمین رویاها
جان کنده ایم؛
جان داده ایم.
اخلاف ما این سفر سترگ را ادامه دهند.
کمال پشت افق است.
نسل های بسیاری از راه های گوناگون
برای این مقصد دور در راهند.
نقشه راه قدیمی است؛
از زمانی که راهی وجود نداشت.
این نقشه در محافل ما
در اقصا نقاط دنیا
مستقل از زبان های عوام
دست به دست می گردد.
۲۳/۱۱/۲۰۰۸
* فیلم Field of Dreams با بازی کوین کاستنر Kevin Costner فیلمساز حماسی و برت لنکستر پیر پر قدرت در ۱۹۸۹ تهیه و پخش شد. این فیلم ارتباط و آفرینش اسطوره را در فرهنگ با موفقیت چشمگیری نشان می دهد. داستان نو کشاورزی ست که صدای مرموزی به او می گوید: اگر بسازی، او خواهد آمد. یعنی اگر او مزرعه ذرت خود را به یک زمین بیسبال baseball لوزی تبدیل کند، پدر فوت شده او از دنیای اموات باز خواهد گشت. بازی بیسبال با الک و توپی بقطرتنیس بین ۲ تیم بازی می شود. این صدای مرموز ادامه می یابد؛ حتی وقتی که ارواح بازیکنان در این زمین بازی، حاضر می شوند. لایه زیرین معنی فیلم در باره تعبیر/تحقق رویاهاست، چگونه آدم بر اسفهای تصمیمات زندگی که گرفته /اجرا کرده فایق می شود. سرانجام تیم بیسبال ۱۹۱۹ که از بازی طرد شده، سالیان پیش بازیکنانش فوت شده، ظاهر می شود. خط فاصل بین ارواح مردگان و خاطرات آن ها در زندگان، وقایع زندگی با خواب های زندگان، حوادث مکتوب تاریخی با شایعات رایج اسطوره ای مغشوش می شود..
http://bejanbaran.blogfa.com
|
|