کاتارینا و پرنده لوگانو
Wed 24 11 2010
شهلا آقاپور
بر بالهای هواپیما
بالای ابرهای برف نما
هماغوشی خورشید و ماه
می درخشد پرواز حجم نور
.
ازپنجره هزار تماشا
چشم در چشم
عبور تصاویر شهر بهشت
دور میزنند کوهها ی خیال
.
عطر لوگانو
بوی قصه عشق آسلی و که رم
غوغا می کند
گلبوته های پبراهن کاتارینا
.
پرنده به وسعت انبوهی
از حریر زیبایها
می سُپرد نسیم شانه به شانه
به صدای ویلون نوازی ادوارد
بلبل لوگانو مدهوش و رها
می خواند آسلی آسلی
.
شب انارو لاله ها ی لاله لر
دانه های سرخ شعر
زایش هستی می نویسد دانه به دانه
برسر پیشانی ام زنجیری از مدار باز
.
کاتارینا ی موطلایی
مروارید اشکت
زیر آفتاب کافه کشتی لوگانو
مزه قهوه داغ
سوداگری می کرد حضور آنا در تو
.
خواب دیدم شب لوگانو
خبر گیر کرده بود
زیر
ورقهای روزنامه
.
ریزش بشر
زبانه می کشید
آمیزه ی واژه های تلخ
سیل میُبرد مجسمه های دهان باز
سیم های خاردار به دورشان
کسی سنگسار می کرد انسان را
.
خیال می کردم
با شعرهای قاب شده
پلی می سازم
تزیین چشم های پاییزی
رنگها ی زردچوبه ای
برای رهایی یارانم از حلقه دهشت
و دیوارهای سرزمین کودکی هایمان
.
اشک ریختیم
برای حسهای مشترک
.
سکوت منجمد شد
از لابه لای انگشتانمان
تا دارکوب چشم به هم کوبید
عبور کردیم از درخت زندگی
.
به در می کوبد کاتارینا
لاله لر بیدار شو
امروز شهر را نشانت می دهم
بر یالهای اسب لوگانو می نشینی
.
می بینی بالای تپه های سبز
سفر می کند قو با رقص آب
.
تحسین هزار نگاه
شیفته در شیفتگی
بالا وپایین می رود
تله کابین آبی وزرد
.
دریایی از ماهیان رنگین کمان
صدا می زنند
عاشقان حیرت را
کاتارینا کاتارینا
.
بر بالهای هواپیما
بالای ابرهای برف نما
هماغوشی خورشید و ماه
می درخشد پرواز حجم نور..
شهلا آقاپور2010-11-15
www.aghapour.de
|
|