عصر نو
www.asre-nou.net |
شورای مرکزی سازمان فدائيان خلق ايران (اکثريت) قبل از برگزاری کنگره يازده ـ اين کنگره در روزهای ۱۹ تا ۲۲ فروردین ماه سال ۱۳۸۸ برابر با ۸ تا ۱۱ آوریل ۲۰۰۹ برگزار شد ـ تصميم گرفت که مسئولين سازمان، اطلاعات موجود را گردآوری نمايند، به تمام منابعی که در اين زمينه وجود دارد، مراجعه کنند، با يکايک رفقائی که اطلاعاتی دارند، به گفتگو بنشينند و روی اطلاعات گردآوری شده، کار تحقيقی انجام دهند. اين کار صورت گرفت و گزارشی بر پايه اطلاعات گرد آمده تهيه و به شورای مرکزی ارائه گرديد. اطلاعات گردآوری شده حاکی از آن است که در اين دوره، چهار قتل در درون سازمان چريکهای فدائی خلق ايران صورت گرفته است. سه مورد قتل در بين سالهای ۱۳۵۱ تا ۱۳۵۳ و يک مورد در سال ۱۳۵۶. تحقيقات ما نشان میدهد که نام سازمانی يکی از رفقا، "اسد" و نام واقعی وی "علی اکبر هدايتی" بوده است. او اهل بابل بود و در اوائل سال ۱۳۵۲ به سازمان پيوسته بود. اطلاعات موجود نشان میدهد که در سالهای مزبور دو قتل ديگر صورت گرفته است که متاسفانه نام سازمانی و نام واقعی آنها مشخص نيست. مورد چهارم رفيق عبدالله پنجهشاهی است. او دانشجوی رشته زيست شناسی دانشگاه تربيت معلم بوده و در سال ۱۳۵۴ به عضويت سازمان درآمده بود. در مورد قتل او قبلا مطالبی در رسانهها درج شده است. بررسیها نشان میدهد که در سازمان چريکهای فدائی خلق ايران تصفيه ايدئولوژيک صورت نگرفته و اختلافات سياسی و نظری موجب قتلها نبوده است. به بيان ديگر تصفيه فيزيکی مخالفين نظری در سازمان مطرح نبوده است. در سازمان بحث و اختلاف نظر، همواره وجود داشته ولی هيچ وقت طرفين در آن دوره بر روی هم سلاح نکشيدهاند. نظرات مختلف در سازمان در نشريه ويژه بحثهای درون سازمانی درج می شد. وقتی جريان تغيير ايدئولوژيک مجاهدين و تصفيه فيزيکی آنها در سال ١۳۵۴ علنی میشود، همه رفقا به شدت، با توسل به تصفيه فيزيکی برای حل مسائل نظری و سازمانی مخالفت کرده و آن را محکوم میکنند. در مورد گروه شعاعيان ـ شايگان، گروه دکتر اعظمی، گروه ستاره و گروه تورج بيگوند که به سازمان پيوستند، يا در ارتباط با سازمان بودند، يا روند تجانس با سازمان را سپری میکردند و يا از سازمان جدا شدند، عليرغم وجود اختلاف نظر با سازمان، تصفيهای در مورد آنها صورت نگرفته است. انگيزه قتلها، مسائل زير بوده است: کناره گيری از سازمان و ترک خانه تيمی و متهم بودن به عنوان عناصر "ترسو، بريده و جازده" (مورد رفيق علی اکبر هدايتی)، داشتن اطلاعات و احتمال ضربه خوردن سازمان با کناره گيری آنها و عدم رعايت انضباط سازمانی (دو مورد ديگر) و مناسبات رفقای دختر و پسر (مورد رفيق عبدالله پنجه شاهی). بررسیهای ما نشان میدهد رفقائی که به قتل رسيدهاند نه خيانتی ـ با تلقی آن زمان ـ به سازمان چريکهای فدائی خلق ايران کردهاند و نه از جانب آنها ضربهای متوجه سازمان شده است. برای همه ما الزامات سازمان چريکی، اهميت اطلاعات در حفظ سازمان و شرايطی که سازمان در آن مبارزه میکرد، قابل درک است، با اين وجود قتل رفقای ما به هيچوجه قابل توجيه نيست. در آن زمان با وجود شرايط سخت، راههای ديگری برای حل مشکلات وجود داشته است. از جمله پاک کردن اطلاعات و اعزام به خارج از کشور. مورد رفيق عبدالله پنجهشاهی در چارچوب مسائل امنيتی هم نمیگنجد. عليرغم اينکه چندين دهه از آن قتلها میگذرد، وجدان انسانی و این واقعیت که سازمان فدائیان خلق ایران (اکثريت) از زمره میراثداران سازمان چريکهای فدائی خلق ایران است، ايجاب میکند که قتلهای صورت گرفته محکوم شود و از رفقای به قتل رسيده اعاده حيثيت به عمل آيد و از خانوادههای آنها پوزش طلبيده شود. بر اين پايه، قراری از جانب شورای مرکزی سازمان تنظيم و به کنگره يازده ارائه گرديد. در کنگره پيرامون قتلهای انجام گرفته، گزارش مفصلی ارائه گرديد. کنگره با حساسيت گزارش را استماع کرده و تاسف عميق خود را از آن قتلها اعلام و قرار ارائه شده را تصويب نمود و به شورای مرکزی مسئوليت داد که قرار را تدقيق کرده و با توضيحات ضرور آن را منتشر سازد. اينک شورای مرکزی در اجرای مصوبه کنگره، قرار را منتشر میکند. شورای مرکزی سازمان فدائيان خلق ايران (اکثريت) ۳١ خرداد ۱۳۸۹ (۲١ ژوئن ۲۰۱۰) متن قرار مصوب کنگره يازده سازمان فدائيان خلق ايران (اکثريت) پيرامون قتلهای درون سازمان چريکهای فدائی خلق ايران بين سالهای ۱۳۵۱ ـ ۱۳۵۶ ۱. سازمان فدائيان خلق ايران (اکثريت) به عنوان يکی از ميراثداران سازمان چريکهای فدائی خلق، چهار مورد قتل صورت گرفته بين سالهای ۱۳۵۱ ـ ۱۳۵۶ را محکوم و از اين جانباختگان جنبش فدائی اعاده حيثيت میکند. ۲. به خانواده رفقائی که نام آنها تا کنون مشخص شده، مراجعه و سازمان به سهم خود مراتب تاسف و عذرخواهی خود را به آنها اعلام خواهد کرد. ۳. سازمان به پيآمدهای قرار احترام میگذارد. |