عصر نو
www.asre-nou.net

کمیته مرکزی سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران

مبارزه برای جنبشی متشکل و متحد را گسترش دهیم


Sat 12 06 2010

در سالگرد جنبش اعتراضي مردم
مبارزه برای جنبشی متشکل ،توده ای سراسری ،سازمان یافته،آگاهانه و متحد را گسترش دهیم

یکسال از برآمد جنبش آزادیخواهانه و عدالت‌خواهانه مردم ایران میگذرد. جنبشی که از خرداد سال گذشته آغاز گردیده و شگفتی جهانیان را برانگیخته است، نه تنها همچنان در برابر سرکوبگری‌های وحشیانه رژیم حاکم مبارزه و مقاومت می کند، بلکه بر وسعت و عمق آن افزوده شده است.
بهانه بروز این جنبش تقلب در انتخابات 22 خرداد 1388 بود. تلاش‌های جناح حاکم در کشاندن مردم به پای صندوق‌های رای در جریان انتخابات 22 خرداد 1388 و ایجاد فضا برای بازی انتخاباتی درهفته‌های آخر قبل از انتخابات، منجر به فعال شدن بخش وسیع از کنشگران سیاسی – اجتماعی در کارزار انتخاباتی و طرح مطالبات گروه‌ها و اقشار جامعه و جلب توجه مردم و بویژه زنان و جوانان به این انتخابات شد. مردم امید داشتند که این فضای نسبتا باز نهایتا به انتخاباتی بیانجامد که آنها بتوانند با رایشان تغییری در حاکمیت سیاسی جامعه بوجود آورند، احمدی نژاد را از صندلی ریاست جمهوری برکنار کنند و بدینگونه نارضایتی خود از حکومت را ابراز کنند. بیرون آمدن احمدی نژاد از صندوقهای رای، نشان داد که آن فضای نسبتا باز سیاسی، ترفندی بیش برای کشاندن مردم به پای صندوق‌های رای و تبلیغات برای جناح حاکم نبود. از پیش برای جناح حاکم روشن بود که چه کسی قرار است رئیس جمهور شود و رای مردم هیچ ارزشی برای آنها نداشت. این دغلکاری مردم را به خشم آورد و اعتراض به تقلب انتخاباتی به سرعت آغاز و ابعاد وسیع یافت، تا جائی که کاندیداهای شکست خورده اصلاح طلبان را نیز وادار به مقاومت در برابر جناح حاکم کرد.
اگر چه این اعتراضات با شعار «رای من کو» و بدنبال تقلب انتخاباتی شروع شد، ولی ریشه آن در نارضایتی عمیق مردم از حکومت نهفته است. نارضایتی که بتدریج در طول سي سال حکومت ديکتاتوري مذهبي و نابسامانيهاي اجتماعي – اقتصادي ناشي از آن در جامعه انباشته شده است. در عین حال این جنبش اعتراضی در تداوم دیگر جنبشهای اعتراضی مردم همچون جنبشهای اعتراضی زنان، دانشجویان، کارگران، ملیتهای ساکن ایران و .. بوده و بازتاب سی سال مبارزه مردم برای احقاق حقوق خود می‌باشد.
جنبش اعتراضی جاری، جنبش عمومی علیه استبداد مذهبی است که شرکت کنندگان در آن، از اقشار و طبقات مختلف جامعه هستند. فعالیت‌های جسورانه و پیگیرانه زنان، جوانان و دانشجویان در این میان بسیار مهم و چشمگیر بوده و از نقاط قوت اصلی آن محسوب می‌شود که علاوه بر این، رشد سطح عمومی جنبش دموکراتیک در جامعه ما را نیز خاطرنشان می‌سازد.
با وجود همه تقلاها و ترفندهای رژیم اسلامی برای خاموش کردن صدای اعتراض و توقف جنبش حق‌طلبانه و آزادیخواهانه مردم، دستگیری و زندان، شکنجه و اعدام و ایجاد جو رعب و وحشت در شهرها، اما در طول یکسال گذشته، جنبش اعتراضی، با افت و خیزهای خود و با استفاده از ابتکارات گوناگون، ادامه داشته است. جنبش اعتراضی در تداوم خود و در مقابل مقاومت جناح حاکم در برابر خواسته‌های مردم، روز به بروز رادیکالتر شده است.
در حالی که در ابتدا شعارها و خواست جنبش عمدتا در ابطال و برگزاری مجدد انتخابات خلاصه می‌شد که «رأی من کو» بیانگر آن بود، تدریجا شعار «مرگ بر دیکتاتور» عمومیت یافت و سپس «مرگ بر خامنه‌ای» و «مرگ بر ولایت فقیه» و یا «جمهوری ایرانی»، آشکارا تغییر نظام را مطرح می‌سازد.
عمق نارضایتی و دامنه بیزاری مردم از حکومت بسیار فراتر از حد تصور و ارزیابی مستبدان حاکم بود. اهانت‌های مکرر به معترضان و شعور مردم، خشونت بی‌پروا در برابر تظاهرات آرام و مسالمت‌آمیز، تجاوزات و شکنجه گریها در زندان‌های پنهانی و آشکار رژیم، اعدام دستگیرشدگان و زندانیان سیاسی به بهانه‌های موهوم، نه تنها مردم را به عقب نراند، بلکه در گسترش صفوف و رادیکال‌تر شدن خواستهایشان بازتاب یافت. ابراز همبستگی و همدردی با خانواده‌های قربانیان، بازداشت شدگان و زندانیان سیاسی‌ و اعدام شدگان موجب انسجام و فشرده شدن صفوف معترضان از اقشار گوناگون شده است. حرکتها و حمایت‌های نیروهای اپوزیسیون و همه ایرانیان آزادیخواه و دموکرات در خارج از کشور، در افشای جنایات حکومت اسلامی و برانگیختن پشتیبانی افکار عمومی جهانی و مجامع بین‌المللی از جنبش دموکراتیک مردم ایران نیز در این زمینه، تآثیرگذار بوده است.
رشد و گسترش جنبش مردم به رغم همه خشونت‌ها و تهاجمات رژیم، حکومت را با بزرگترین بحران سیاسی و اجتماعی دوران حیات شوم خویش مواجه ساخته است. اکنون بیش از هر زمان دیگر، سرکوب و خشونت شدید و مستمر به تکیه‌گاه اصلی حکومت تبدیل گردیده است. عناصر و عوامل امنیتی و نظامی موقعیت بالاتری را به چنگ آورده‌اند. سپاه پاسداران رژیم که دستگاه اطلاعاتی خاص خود را رسمیت بخشیده، وزارت اطلاعات را هم قبضه کرده است. این وضعیت در عین حال به تناقضات و اختلافات درونی جناح حاکم دامن زده است.
درعرصه بین‌المللی نیز رژیم حاکم بر ایران در موقعیت نامساعدی قرار دارد. بعد از آغاز حرکت مردم، انزوای حکومت استبدادی مذهبی در صحنه جهانی بیشتر و «دوستان» آن کمتر شده است. علیرغم تلاشهای رژیم در اعطای امتیازات و واردات بیسابقه از خارج، رژیم موفق به یافتن حامیان پایداری برای خود نشده است. تأثیرات مجازات‌های بین‌المللی در رابطه با بحران اتمی، بحران اقتصادی گریبانگیر کشور را تشدید می‌نماید. علیرغم مانورهای اخیر و کشاندن پای دو دولت برزیل و ترکیه به پرونده اتمی ایران، ولی نهایتا قطعنامه جدیدی شورای امنیت در گسترش تحریمها علیه ایران به تصویب رسید و حاصل آن تشدید بحران اقتصادی در کشور خواهد بود.
با وجود رشد و گسترش سریع جنبش اعتراضی مردم طی یکسال گذشته، اما باید اشاره کرد که با توجه به مختصات و شرایط موجود جامعه ما، این جنبش هنوز ظرفیت کامل خود را به میدان نیاورده است. بخش بزرگی از طبقات و اقشار جامعه هنوز به صورت متشکل در آن درگیر نشده اند . کارگران و تهیدستان که امروزه از تشدید بیسابقه بیکاری رنج می‌برند و بواسطه گرانی و تورم روزافزون، زیستمایه اندک آنها دستخوش سودجوئی‌ها و ماجراجوئی‌های حکومت اسلامی و شرکای سرمایه‌دار آن قرار گرفته است، هنوز سهم و جای سزاوارشان را در این جنبش نیافته‌اند. گسترش و تقویت مبارزات و جنبشهای صنفی و اجتماعی در پیوند با جنبش عمومی مردم و تلاقی پیکار برای آزادی و مبارزه برای نان، می تواند پتانسیل های بزرگ جنبش را به منصه ظهور رساند. همچنین گسترش جنبش در ابعاد توده ای ،متشکل ،سراسری ،سازمانیافته ،آگاهانه ومتحد می تواند،سرکوب رژیم را از کار بی اندازد .
نقیصه بزرگ دیگر جنبش در مرحله کنونی، نبود استراتژی مشخص برای پیشبرد جنبش و فقدان آلترناتیو معتبر و مؤثر در مقابل وضعیت حاکم است که این مسئله طبعأ با فقدان رهبری جنبش جاری نیز ارتباط می‌یابد. ویژگی خودانگیختگی و خودگردانی تاکنونی و همچنین تنوع و ترکیب رنگین کمان این جنبش از نقاط قوت آنست. اما برای تداوم و توسعه آن، حصول حد معینی از هماهنگی‌های تاکتیکی و استراتژیک و شکل‌گیری بدیلی مشخص و امید آفرین، بیش از پیش ضروری می‌شود. ایجاد و تقویت نهادها، کانونها وائتلافهای مستقل در عرصه‌های مختلف فعالیت و حیات اجتماعی، همکاری و اتحاد شخصیتها، نیروها و جریانات دموکرات، چپ و ترقیخواه و هماهنگی و همگرائی میان آنها، می تواند در راستای تدوین استراتژی مشترک و شکل‌گیری آلترناتیو معتبر برای تحقق اهداف جنبش دموکراتیک مردم مفید و کارساز باشد.
در شرائط حاضر همکاری و اتحاد عمل نیروهای آزادیخواه و دمکرات معتقد به جدائی دین از دولت و مدافع مطالبات جنبشهای اجتماعی در ایران، ضرورتی است تاریخی و انکارناپذیر. لازم است تا اپوزيسيون دمکرات و آزاديخواه که براي استقرار دمکراسي، جدائي دين از حکومت و حفظ استقلال و صلح مبارزه مي‌کنند، تلاش‌هاي خود را براي سامان دادن به يک جبهه سياسي دمکراتيک و آزاديخواه دو چندان کنند.
سازمان ما که از دیرباز همواره بر ضرورت همکاری، اتحاد عمل و هماهنگی نيروهای آزاديخواه و دمکرات تاکید داشته، آماده است تا دست همه اين نيروها را برای همکاری تا رسيدن به یک ائتلاف پايدار سیاسی برای استقرار یک جمهوری دمکراتیک و لائيک به جاي جمهوري اسلامي در ایران، بفشارد.
سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران در گرامیداشت سالگرد خیزش آزادیخواهانه و عدالت طلبانه مردم ایران، زنان،جوانان کارگران وملیت های تحت ستم را فرا می خواند که در پیکار مشترک علیه دیکتاتوری و استبداد دینی صفوف خود را فشرده ترسازند .
ما یاد و نام همه جانباختگان این جنبش از ندا و سهراب تا فرزاد و شیرین را گرامی می داریم.
سرنگون باد نظام جمهوری اسلامی
کمیته مرکزی سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران
22 خرداد 1389