عصر نو
www.asre-nou.net

خانم شیرین عبادی و مبارزات مردم ایران

پاسخی به نوشته نویسنده ارجمند آقای دکتر حاج سید جوادی
Tue 8 06 2010

محسن قائم مقام

ghaemm-mohsen.jpg
مقاله نویسنده گرامی و مبارز آقای دکترعلی اصغر حاج سید جوادی را در اینترنت گویا خواندم. ایشان خانم شیرین عبادی، برنده جایزه صلح نوبل و مبارز راه آزادی و حقوق بشر ایران را "فراری از جبهه نبرد" خوانده اند1. چونکه ایشان بجای بازگشت بایران، درخارج از کشور ماندن را برای ادامه مبارزه انتخاب نموده اند. من انتظار چنین برخورد علنی ای را از آقای دکتر حاج سید جوادی نداشتم. و با تمام احترامی که برای ایشان دارم لازم دیدم در اینمورد پاسخگوئی نمایم. این نوع ابراز نظر از قدرت معنوی خانم شیرین عبادی در خارج از کشور میتواند بکاهد، که بنفع مردم ایران نخواهد بود. وآب به آسیاب دشمنان خانم عبادی، جمهوری اسلامی و بخش بزرگی از سلطنت طلبان خواهد ریخت. آقای دکتر حاج سید جوادی در مقاله خود بهائی لازم بمبارزه در خارج از کشور را نداده اند و در نوشته خود "برای حکومتی که کوس رسوائیش در زمینه حقوق بشر و سایر ارزشهای اخلاقی زده شده"، مبارزات حقوق بشری خانم عبادی در خارج از کشور را " نمایشی و تآترال" خوانده اند. این نوع برخورد بفعانیتهای حقوق بشری درخارج از کشور، دید نا درست ما از مبارزات در خارج از کشور را نشان میدهد.

تبعید اجباری و یا تبعید اختیاری، حکایتی است قدیم. افراد تبعیدی قدرت خود را در شهرهای خویش از دست میدهند و در ولایت غربت بسیار ضعیف میشوند. هرچند فراوانند آنهائیکه کارهای عمده زندگیشانرا درغربت انجام داده اند. از بزرگان شعر نظیر فردریکو گارسیا لورکا و خلیل جبران، شاعر لبنانی گرفته که شاهکارهایشان را در نیویورک ساختند، و پیکاسو که کارهای جاویدان خود علیه فاشیزم، نظیر "گرنیکا" را در خارج از اسپانیا ساخت.و از رهبران آشنا بذهنی چون لنین یا خمینی گذشته، آزادیخواهان بسیاری از کشورهای در گیر دیکتاتوری فعالیتهای بسیار مؤثری برای کشورهای در بند دیکتاتوری خود در خارج داشتند. از هجرت موسی از مصر که بگذریم، شاید آشنا تر بذهن همه ما هجرت پیغمبر اسلام، که مبدآ تاریخ امروز ما برآمده از آنست، باشد.همه جنگجویان مکی که نتوانستند با ایشان از مکه خارج شوند. پیغمبر اسلام بدنبال راه جدیدی در مبارزه رفت و جبهه جدیدی در مدینه گشود. از مائو تسه تونگ گرفته تا لنین، تروتسکی و آقای خمینی و دکتر بختیار، دکتر سنجابی، دکتر شایگان ووو که اولی انتخاب استراتژی جدیدی را پیش گرفت و نامبرگان بعدی راه ماندن در خارج را، اجبارآ و یا اختیاری برای خود انتخاب کردند. برخی از ایشان از نظر روحی و جسمی توانستند بمبارزه ادامه دهند و برخی بار گران صدمات حاصله از تبعید را نتوانستند بکشند و برخی مانند تروتسکی و بختیار را حکومت های مسلط بر مردم، زنده ماندنشانرا بهر شکل بر نتابیدند. اینکه خانم ان سان سو کی2 به برمه باز گشتند، شاید شرایط کار ایشان و نوع حکومت برمه وتسلط قدرت های خارج از برمه برحکومت برمه با ایران توفیر داشت و بخصوص وضع اقتصادی برمه با ایران فرق داشته است. ایران با سپاه وروحانیون درخدمت قدرت و درآمد بیحساب نفت در دست حکومتگران را نداشته، که تفاوت قدرت ایران و برمه را نشان میدهد ملاحظات بین المللی برمه با بنیه ضعیف اقتصادی وملاحضات ایران با شاخه شانه کشی های صدام وار حکومت، دو سیاست مختلف را میتواند بسازد. و یا بقول نظامی مردم در انتخاب راه متفاوتند:
یکی درد و یکی درمان پسندد/ یکی هجر و یکی هجران پسندد.

همه میدانند و حکومتی که تبعید میکند و یا شرایط تبعید را فراهم میسازد بهتر میداند که وقتی کسی یا گروهی را تبعید میکنند از زور او بسیار کاسته اند و او را بسیار ضعیف نموده اند. تبعیدی ها با حضور نیروهای جهنمی حکومت، در داخل کشور جائی ندارند ودر بازگشت اگر خیلی مهم باشند یا آنها را مانند اکینو در فرودگاه مانیلا ترور میکنند و قدرت امریکا در برابر کشوری مثل فیلیپین که تحت نفوذ کاملش بود نیز، برای حفظ جان او کفایت نمیکند. یا او را در زندان بدون دسترسی بدنیای خارج قرار میدهند و در مورد خانم شیرین عبادی سازمان ملل در بهترین شکلش وسائل خارج شدن او را از ایران ممکن است فراهم آورد. وگرنه سازمان ملل این زور را ندارد که برای خانم شیرین عبادی جواز مبارزه در ایران بدون مداخله دولت و زندان و شکنجه را تهیه کند! یا تضمینی از زنده ماندن او در ایران باو بدهند؟ آیا صحبت از نقش های "شهادت خواهی"، و تکرار "خود سوزی " های مانکهای ویتنامی است؟ و یا بحکم شعری از حنظله بادقیسی، از قدیمی ترین شعرای پارسی گوی، همزمان طاهریان، که آقای دکتر حاج سید جوادی در مقاله شان ذکر نموده اند: گر بزرگی بکام شیر دراست/ شو خطرکن ز کام شیر بجوی/ یا بزرگی وعز و نعمت و جاه/ یا چو مردانت مرگ رویاروی/ ، دنبال "همه یا هیچ" رفتن است که با مبارزات امروز که حساب شده باید صورت پذیرد جور در نمیآید. داریوش فروهر و میرحسین موسوی و مهدی کروبی، هر سه دنبال گرفتن "بزرگی" ازکام شیر رفتند یا رفته اند، صحبت اندیشه ایشان از "بزرگی" را نمیکنم، ولی رفتار حکومت با ایشانرا می بینیم که یکسان نبود و نیست. امروز تنها شخصیت هائی نظیر موسوی و کروبی میتوانند در صحنه مبارزه باقی بمانند و درو کردن ایشان حد اقل تا امروز برای حاکمین گران تر از باقی گذاردن ایشان، تمام میشود. هرچند آنچه در سیل خروشان متعرضین بگوش میخورد و نشان داده میشود، بیشتر راهی "ملی" و اعتراضاتی "سکولاریستی" است و در انتظار پیدایش رهبران آن باید باقی بود.

در اشاره بمقاله آقای دکتر حاج سید جوادی، اقدام به " "فرار" یا "گریز" موقعی نا پسند است که انتخاب بعدی کنار گزاردن جنگ و مبارزه باشد در حالیکه می بینیم خانم شیرین عبادی از مبارزه بیرون نرفته اند. برعکس "فرار و گریز"، جا خالی کردن و یا جا خالی دادن، از فنون مبارزه در جنگ اند. بسیاری از مبارزین شناخته شده در ایران در یک نوع جنگ و گریز با حکومت درگیرند. در فنون جنگ و گریز های مائوتسه تونگ میخوانیم که وقتی شما را دنبال کردند فرار کنید و وقتی میگریزند دنبالشان کنید. صحنه مبارزه امروز به پهنای تمام جهان است. خط اول مبارزه بدون تردید در ایران است. ولی خارج از کشور بدلیلی که مبارزین ایرانی در آن کم کاری کرده اند، شکل لازم و مؤثر خود را پیدا نکرده است. مبارزه در خارج از کشور، بخصوص با حضورچندین ملیون ایرانی درآنجا که برخی از ایشان در سطح های بالائی در جامعه های خانه دوم خود قرار گرفته اند، پتانسیل آنرا دارد که بتوان در حکومت ها و پارلمانهای کشور های دیگر وتشکیلات مدنی ایشان نفود نمود یا حتی شرکت داشت. که نه تنها جنایات حکومت اسلامی را هر چه بیشتر برملا کرد و مانع آن شد که از یاد برود بلکه از رخنه حکومت اسلامی در سازمانهای بین المللی، مانند کمسیون حقوق بشر یا کمسیون زنان و از این قبیل حضور های نا بجا جلو گرفت، بلکه مانع تصمیم گیری های نا بجای دولت های دیگر علیه منافع ملی ایران گردید و ایشانرا در جبهه مخالفت با حکومت ایران و پشتیبانی از مبارزین آزادی و دمکراسی در ایران ترغیب نمود. اینکاری است که حضور شخصیت هائی نظیر خانم شیرین عبادی را میطلبد. کاری بس دشوار و کاری بسیار بجا و با ارزش است. و اگر ما در خارج از کشور فعال نباشیم، موضوع مردم ایران اگر فراموش نشود، آنطور ها هم در حرکت و زنده باقی نخواهد ماند. ما در بوته فراموشی سپرده نشدن موضوع مبارزات مردم ایران در خارج ا زکشور، نقش عمده ای مبتوانبم داشته باشیم.

یادم هست وقتی در دانشگاه تهران در زمان دیکتاتوری شاه مبارزه میکردیم خبرنگار مطلعی در خارج که با ما صحبت کرده بود از میهن دوستی وآزادیخواهی دانشجویان ایرانی بسیار تعریف کرد و در پایان نوشت ولی ایشان هنوز بقدرت واقعی خود پی نبرده اند. امروزه هم مبارزین خارج از کشور بقدرت واقعی خود درخارج از کشور پی نبرده اند. دو ماه پیش که گروهی از وکلای دادگستری و گروه پزشکی و امداد اجتماعی از کشورهای مختلف، بهمت سازمان " امید: مدافعان حقوق بشر"3 برای کمک به پناهجویان ایرانی، که از جور حکومت بخارج گریخته اند، بترکیه سفر کردند، یکی از نمایندگان پارلمان اروپا و یک کاندیدای پارلمان سوئد که همراه این گروه بترکیه رفتند. ایشان تنها باین دلیل که خانم شیرین عبادی از این گروه پشتیبانی نموده بود بایشان اعتماد کردند و باایشان همسفر شدند و با این ترتیب بسازمان ایشان قدرت بیشتری بخشیدند که کار قانونی و حقوقی بیشتری بتواند انجام دهد. فراموش نکنید که چندین هزار جوان ایرانی در ترکیه ویلان و بیسرو سامان مانده وهزار مشکل قانونی و غیر قانونی ایشان را تهدید میکند. مگر جقدر پول همراهشان آورده اند که ماهها در انتظار قبولی گرفتن از سازمان ملل شکیبا باشند؟ اینکار بهمت و پشتیبانی همه و حضور شخصیت هائی چون شیرین عبادی نیاز دارد.

بسیاری از مبارزین کشور های مختلف جهان، در زندگی خود در خارج از کشور توانسته اند که توجه آزادیخواهان و افراد مترقی کشورهای دیگر را برای پشتیبانی از هممیهنان در بند خویش جلب نمایند. و یا در خارج از کشور فضای مبارزه علیه دیکتاتوری داخل کشورشان را ساخته اند. از شارل دوگل در فراهم آوردن نیروهای نظامی در مبارزه با فاشیزم مسلط در فرانسه ، در خارج از کشورش گرفته، تا فعالیت های وسیع پاپاندروآ، ملینا مرکوری و تئودورا کیس، آهنگساز بزرگ یونانی، که بهترین فعالیتهای سیاسی خود را درخدمت سازماندهی به یک جبهه جهانی علیه سرهنگهای حکومت یونان، قرار دادند وبسیاری را در خارج از میهنشان برای بازگشت یونان بدمکراسی، بسیج نمودند. نقش گروههای آزادیخواه کشورهای در بند در خارج از کشورشان کم نبوده است. ایرانی ها در دوران دیکتاتوری شاه با وجودی که حضورشان در خارج از کشور اندک بود در شکل کنفدراسیون جهانی دانشجویان و محصلین ایرانی فعالیت های افشاگرانه بسیاری را نمودند. در حالیکه ایرانیان پس از انقلاب با وجود حضور ملیونی ایرانی ها در خارج از کشور، با وجودی که بسیاری از ایشان از میهنشان ریشه کن شده بودند، کار سازنده و عمده ای انجام ندادند که تحلیل آن بنوشتار دیگری نیاز دارد. و بتدریج یک روال خو گرفتن با زندگی خارج ا زکشور و در بستر زندگی خارج حرکت کردن، جای نگرانی ها و دلسردی های سالهای آغازی را پر کرد. ولی امروزه شاهد چرخش زندگی ایرانی ها در خارج از کشور هستیم که بدلیل گذشت زمان دوباره عشق وطن در دلهایشان گرمی تازه ای یافته است. حضور ده هزار نفر در اعتراض بحکومت استبداد مذهبی و نمانیده اش احمدی نژاد در جلوی سازمان ملل و حضور چندین هزار جوان ایرانی در میدانهای اعتراض بحکومت ایران در خارج از کشور، جوانانی که زبان فارسی را هم اغلب یاد نگرفته اند، نشاندهنده این چرخش میباشد. و باز شاهد آن بودیم و هستیم که در استقبال مبارزه افتخار آمیزملیونها جوان آزاده ایرانی که در جلوی گلوله و وحشی گریهای حکومتی ها بمیدان آمده اند، مردم آگاه و آزادیخواه جهان، مبارزاتشان را جدی گرفته اند و اینجا و آنجا بکمکشان برخاسته اند و هنرمندانشان شعر و آهنگ های زیبا و پرمعنی بر آن ساخته اند. استفاده از این جو آماده و شکل دادن بکمکهای آگاهان و آزادیخواهان جهان در پشتیبانی از مبارزات مردم ایران، وظیفه بزرگی را برای مبارزین ایرانی در خارج از کشور میسازد. مبارزه آزدیخواهی و دمکراسی طلبی در ایران بکمک مردم آزادیخواه جهان نیازمند است. توجه باین فضای آماده و کوشش های انسانی لازم در این زمینه ها برای ایجاد یک جبهه مردمی جهانی برای کمک بمبارزات مردم ایران، تدارک مبارزاتی امروز ما برای حمایت از مبارزین داخل کشورباید باشد. خانم شیرین عبادی نقش بسیار با ارزشی در سازماندهی مبارزات خارج از کشور بخصوص جنبه های حقوق بشری ان میتوانند داشته باشند. وگرنه از "خود سوزی" و " باستقبال شهادت رفتن" و یا دنبال "همه یا هیچ" شدن، کاری ساخته نیست.

محسن قائم مقام- نیویورک
۷ ماه ژوئن ۲۰۱۰
Email: mgg19@Columbia.Edu
________
۱- "شهروند افتخاری پاریس و گریز از جبهه نبرد" ، علی اصعر حاج سید جوادی، یکشنبه 6 ژوئن
۲ - Aung San Suu Kyi
۳ - سازمان "امید: مدافعان حقوق بشر" مرکزش در سانفرانسیسکو است و ایرانی ها و دوستانشان آنرا بوجود آورده اند. "امید" کمکهای حقوقی به پناهجویان ایرانی مینماید. و برای اینکار بکمک سازمان ملل و سایر سازمانها و قدرتهای دولتی و مدنی نیازمند است.