اندیشه
Fri 4 06 2010
جواد پارسای
ديشب، انديشه و روشنايي ميهمان من بودند
پرسيدم: كدام يك از شما جوانتر است؟
ـ ما همزمان زادهايم و ناميراييم.
من شنيدهام،
در اتاقك تنگ و ناریک،
اندیشه، زنداني ست
و زمانی که رها شود،
از اتاقک نیز اثری نمیماند.
ـ انديشه هرجا که هست، روشنايي و نيروست،
اندیشه، هیچگاه زندانی نیست.
من شنيده ام،
كه انسانِ زير فشارِ چكمه نيز
ميانديشيد؟
فشارِ چكمه، انديشه را ميزايد.
- و كودكي كه زبان باز نكرده نیز ميانديشد؟
ـ انديشه، زبان ويژه ندارد. وبه هر زبانی میتوان انديشيد.
من شنیده ام،
که انديشه را اندیشهوران در کتابها نوشته اند.
بلی، اندیشه را در كتابها ميتوان يافت،
ولي نميتوان، آن را در کتابها به بند كشيد.
|
|