ماجرای زندگی او
۱ - سید حسام الدین دولت آبادی (۱۲۸۲–۱۳۶۴ خورشیدی) دولتمرد ایرانی بود و به نام "حاج آقا حسام" نیز شهرت داشت. نمایندگی اصفهان در ادوار چهاردهم و هیجدهم مجلس شورای ملی، شهردار تهران از ۱۳۲۶ تا ۱۳۲۸ از سمتهای او بود. در ۱۳۳۲ (در دوران حکومت سپهبد فضل الله زاهدی) به معاونت نخست وزیر منصوب شد. او از اعضای هیئت مؤسس و کمیتهٔ مرکزی حزب ملیون بود. بانو "فخر گیتی" همسر حسام الدین دولت آبادی مدت ها مدیر مدرسه ی دخترانه ی ناموس در اصفهان بود. آنها سه پسر به نام مهدی، هوشنگ و بیژن و دو دختر به نام شیوا و پروین دولت آبادی داشتند: برگرفته از بخش فارسی تارنمای ویکی پدیا/ با ویرایش
۲ - وی تحصیلات خود را در زادگاه خود اصفهان به پایان رساند و از محضر استادان معاصر خود کسب فیض کرد. مدتی در اصفهان ریاست اداره ی اوقاف و مدیریت مدرسه ی صارمیه را بعهده دشت... حسام در خط و انشاء مهارتی بسزا داشت و گاهی نیز شعر می سرود: تارنمای آفتاب
۳ - حسام الدین دولت ابادی تحصیلات جدید و قدیم را انجام داد. چندى در وزارت فرهنگ اشتغال داشت و مراحلى از ترقى را در آنجا پیمود. خدمات فرهنگى وى مورد توجه مردم اصفهان بود و در بین مردم محبوبیتى به سزا داشت. در دورهى چهاردهم، خود را كاندیداى انتخابات اصفهان نمود. با وجود مخالفت شدیدى كه از طرف حزب توده با او مىشد، به وكالت مجلس انتخاب گردید. در مجلس مورد توجه بود و نطق هائى در جهت عمران و آبادى اصفهان مى كرد. وقتى دورهى چهاردهم مجلس پایان پذیرفت، چون از مخالفین قوام السلطنه بود طبق مادهى ۵ حكومت نظامى بازداشت شد و مدتى در زندان به سر برد. مادام كه قوام روى كار بود، شغلى به او ارجاع نشد. در سال ۱۳۲۶ شهردار تهران شد... در ادوار هیجدهم و نوزدهم مجددا وكیل مجلس شوراى ملى شد: تارنمای دولت آباد اصفهان
***
تصویر او
http://94.232.175.44/fileGroup/99785/4789393.jpg
***
هیئت علمیه ی اصفهان و او
روضاتی در سال ۱۳۳۲ خورشیدی، یعنی زمانی که هنوز هیئت علمیه ی اصفهان فعالانه در تحولات ملی شدن صنعت نفت درگیر بوده است، مینویسد: "این هیئت از بدو تأسیس تا حال، با وجود ضدیت های مخالفین آن خدمات شایانی به اهالی اصفهان نموده که از هر حیث موجب افتخار و قدردانی است. در شرایط پس از شهریور بیست، دولت جدید می کوشید تا سیاست های گذشته را تا اندازهای جبران کند. لذا نه تنها از فعالیت های مذهبی و تشکیل این قبیل هیئت های علمیه ممانعت نکرد بلکه گاه برای مقابله با کمونیستها از آنها حمایت نیز میکرد". از آن جمله است فعاليت حسام الدين دولت آبادي که به اظهار آيت الله روضاتي، خود شخصا از تهران به اصفهان آمده علما را جمع آوري کرده و آنان را براي ايجاد يک تشکل مذهبي سیاسی تحریض میکرد.
http://www.irdc.ir/fa/content/5024/print.aspx
"""
کمیتهٔ مرکزی حزب ملیون و او
حزب ملیون در طول حیات سیاسی خود از احزاب اکثریت و حاکم بود. در ۱۳۳۷ به تشویق شاه و رهبری منوچهر اقبال (نخستوزیر وقت) در مقابل حزب مردم تأسیس شد. اعضای این حزب بیشتر از میان وزرا، نمایندگان مجلس، مقامات وقت و رجال سیاسی- اداری رژیم بودند. هیئت مؤسس حزب از آقایان محمود جم، عزالممالک اردلان، حاج سید اسدالله موسوی، دکتر محمدعلی هدایتی، حسام دولت آبادی، محمد حجازی و دکتر شاهکار تشکیل می شد. این هیئت ریاست و دبیرکلی حزب را به دکتر منوچهر اقبال (نخست وزیر و مؤسس حزب) واگذار کرد. اعضای کمیته مرکزی دکتر هدایتی، حجازی، حسام دولت آبادی، عماد تربتی، آموزگار، خانبابا بیانی، دکتر شاهکار، دکتر سرداری، محمود جم، دکتر کاسمی و انصاری بودند.
***
برخی از سروده های مشهور او
ای خوشا، لذت_ جان پرور_ دلباختگی/ بعد_ دوران_ سرافرازی و خود ساختگی...
خود شناسی و شناسایی_ اسباب علل
جبر_ انگیزه ی نادانی و نشناختگی
*
آبرو برد ز دریا صدف چشم ترم
بس فرو ریخت ز هجر تو به دامان گهرم...
*
دردی کش و دردانه
پیرانه سر به عشق تو افسانه ام هنوز/ شیدا و مست و واله و دیوانه ام هنوز
دردی کشم ولی به شرابم نیاز نیست/ پیمانه نوش چشم تو دردانه ام هنوز
گر رفته ام ز دست وگر افتاده ام ز پای/ بر دوش می برند ز میخانه ام هنوز...
با آنکه دوست راند ز خویشم به صد جفا/ بیزار از نوازش بیگانه ام هنوز
شورم ز سر نرفته و شوقم ز جان حسام/ مشتاق فیض صحبت جانانه ام هنوز : حسام الدین دولت آبادی
بسیاری از سروده های او در روزنامه های اصفهان و عرفان و برخی دیگر از روزنامه های چاپ اصفهان و تهران و در مجلات ادبی ارمغان و وحید و تارنماهای گوناگون منتشر شده است. بخشی از سروده های او نیز در کتاب "گل های ادب" (مرداد ۱۳۱۲ خورشیدی) تالیف روانشاد حسین سعادت نوری ارائه گردیده است.
"""
برخی از بستگان مشهور او
حسام الدین دولت آبادی فرزند حاج میرزا مهدی دولت آبادی بود. حاج میرزا مهدی دولت آبادی و یحیی دولت آبادی و صدیقه دولت آبادی نیز فرزندان میرزا هادی دولت آبادی بودند. به عبارت دیگر حاج میرزا هادی دولت آبادی پدر بزرگ و حاج میرزا یحیی دولت آبادی عمو و صدیقه دولت آبادی عمه ی حاج آقا حسام دولت آبادی بودند.
***
پروین دولت آبادی فرزند نامدار او
پروین دولت آبادی (١٣٠٣- ۱۳۸۷ خورشیدی) سراینده ی پیشکسوت سروده هايي برای كودكان، فرزند نامدار حسام الدین دولت آبادی بود. پروین دولت آبادی احتمالا هنر سرایندگی را از پدر خود مرحوم حسام الدین دولت آبادی به ارث برده بود. نگارنده، چند بار پروین بانو را همراه با حاج آقا حسام در جلسات فرهنگی - اجتماعی که روزهای یکشنبه هر هفته در منزل روانشاد دکتر سیف الله وحید نیا تشکیل می شد ملاقات کرد و به یاد می آورد که حاضران، به سروده هایی که گاه گاه پدر و دختر در آن جلسات می خواندند با اشتیاق وافر گوش فرا می دادند و به طبع روان و ذوق سلیم آنان آفرین می گفتند.
http://msnselectedarticles.blogspot.ca/2014/11/blog-post_18.html
دکتر منوچهر سعادت نوری
متن کامل
http://msnselectedarticles.blogspot.ca/2016/08/blog-post_15.html
آرشيو مقالات و سروده ها
http://asre-nou.net/php/ar_author.php?authnr=1023
========