logo





دوشنبه ۱۸ خرداد ۱۳۹۴ - ۰۸ ژوين ۲۰۱۵



فریدا نارین سال ۱۳۶۲ در شهر مریوان استان کردستان به دنیا آمد. وی در سال ۱۳۸۳در رشتة هنرهای تجسمی فارغ التحصیل و سپس وارد فعالیتهای مدنی در حوزة حقوق کودکان و زنان شد . اولین کتاب شعراو با نا م"سکوت خاکستری" در سال ۱۳۸۵ توس نشر نگیما در تهران انتشاریافت . پس از برگزاری دو نمایشگاه گروهی نقاشی در مریوان، نمایشگاه انفرادی وی که قرار بود در تابستان ۱۳۸۵ در مریوان برگزار شود به دستور ادارة اطلاعات لغو شد. در اسفند ۱۳۸۶ مجبور به ترک ایران و در کردستان عراق ساکن شد. در عراق کار روزنامه نگاری را پیش گرفت. "کردستان راپورت" اولین روزنامه ای بود که شانس کار برای یک جوان کم تجربه که حتی نوشتن به کوردی را خیلی خوب نمی دانست فراهم آورد. وی تا زمان خروج از کردستان عراق به طور مستمر مشغول کار روزنامه نگاری بود. از سال ۲۰۰۹ در روزنامه "هولیر" صاحب یک ستون هفتگی به نام "ستون نارین" شد که به مسائل و مشکلات زنان می پرداخت. این ستون در سال ۲۰۱۰ به دلیل فشار گروه های اسلامی در کردستان عراق متوقف شد. فریدا نارین از نوامبر ۲۰۰۹ ساکن کشور فرانسه است.

دفتر شعر فریدا نارین گرفتار نوستالژ ی نیست عادت رنگ آمیزی رمانتیک تصاویر گذشته را در سر ندارد. مرزها در شعر نارین، از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب، خطوط جداکنندة آدم ها نیستند. پرچم ها در دفتر اشعار نارین، بالا نرفته اند که جمعیت زمین را به تعداد پرچم های روی سر، از هم سوا کنندا این پرچم ها باید به هم دوخته شوند و فرشی شوند برای کودکان احساس که بر روی آن غلت بزنند...
فریدا نارین گاه از بردگی ظالمانه ی زن در مقابل تمثال عشق، وحشت می کند، گاه در بستری بی نفَس و بی هوس مدفون میشود، گاه از تقدیر حقیرانه فروریختن قطره قطره فرو می ریزد، گاه شاهد فروپاشیدن خود در میان بازوان شهری بی نام و نشان است، و گاه برای خاطرة عشق هایی که مارا به خاک می سپارند، مویه می کند....

جلال رستمی

*************************

دونمونه از شعرهای این دفتر

آی کودک شنگالی

کاش می دانستی
عکس هایت چگونه آرامش ا م را به سخره گرفته اند!
من در این سرزمین آرام
برای معصومیت ات
مدام اشک می ریزم
و برای ناتوانی ام در نبرد با سیاهی
توجیه می تراشم.
شرمنده ام
شرمنده ی چشمان روش ات،
شرمنده ی تن سوخته ات،
شرمنده ی مردمانی
که بر دوش می کشند،
تابوت تورا
***
۳۰ آگوست ۲۰۱۴

و من که زنی سنگسار شدهام

شب فرا میرسد
و بستری بینَفَس
و بیهوس
مرا در خود مدفون میسازد.
صبح فرا میرسد
و سپیده تکراری
با نوک ناخن
بر شیشة پنجرهام میکوبد
روز فرا میرسد و...
روزگار حکم سنگین خود را صادر کرده است.
خورشید ناخنهایش را میجَوَد
و زیرچشمی مرا نگاه میکند
که چگونه
سنگها برسرم فرود میآیند
و من
مثل همیشه
قبل از تکرار شب
زنی سنگسار شدهام.
***
١٧ نوامبر ٢٠٠٨، اربیل

کتاب مجموعه شعر"نه محصول عشقم نه لذت " سروده ی فریدا نارین بصورت دو زبانه فارسی/ انگلیسی ، توسط نشر گوته وحافظ منتشرشد .
این مجموعه شعر را می توان به تمامی کتابفروشی ها در آلمان سفارش داد ویاازطریق شبکۀ جهانی آمازون تهیه کرد.
علاقه مندان می توانندبرای دریافت اطلاعات بیشتر وسفارش مستقیم از طریق ایمیل یا مستقیم از طریق سایت انتشاراتی نیز، اقدام کنند.
goethehafis@t-online.de
www.goethehafis-verlag.de



نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد