سیروس نهاوندی نقش مؤثری در تشکیل سازمان رهاییبخش خلقهای ایران داشت. دستگیری (آذرماه ۱۳۵۰) و فرار ساختگیاش از زندان در سوم آبان سال ۱۳۵۱ و همکاریاش با ساواک که منجر به لو رفتن و کشته شدن شماری از اعضاء و کادرهای سازمان انقلابی و سازمان آزادیبخش خلقهای ایران (شب یلدای ۱۳۵۵) انجامید، ضربهای جبرانناپذیر برای جنبش چپ ایران بود. ضربهای که چگونگی آن به سان حلقهای گمشده همچنان در هالهای از ابهام قرار دارد و پرداختن به آن، چون دیگر عرصههای زندگانی سیاسی نهاوندی موضوع این کتاب است.
سیروس نهاوندی با آرمانهایی انسانی به جمع مبارزانی پیوست که عدالت را همگانی میخواستند. دراین راه مبارزه کرد و دشواریها را پشت سر گذاشت. به زندان گرفتار آمد، در شکنجهگاههای رژیم، در مصاف تن و شلاق، تسلیم و به سازش با رژیم کشانده شد. گام نخست در همکاری با ساواک، نجاتِ تن بود، گامهای بعدی سراسر سقوط بود در سراشیبِ سیاهیها، مبارزه علیه آرمانهای خویش، نفی خود و راهی که در جاده آرمانها گسترانده شده بود.
سیروس نهاوندی پیش از آنکه مجرم باشد، خود یک قربانیست. اگر قرار است تاریخ برایمان تجربهای برای آموختن باشد، شناخت پدیده نهاوندی و شرایطی که نهاوندیها در آن خلق میشوند، مهمتر است. در این راه جستوجو در گذشته برای ساختن آیندهای دگرسان مهم است. آرزو اما این است که خطاهای گذشته تکرار نشوند و مبارزان راه آزادی و انسانیت قربانی نگردند.
چه نفعی جمهوری اسلامی از عدم انتشار اسناد مربوط به سازمان آزادیبخش و سیروس نهاوندی میبرد. آیا نهاوندی همچون فردوست به خدمت اداره اطلاعات جمهوری اسلامی درآمده است؟ از آن آرشیو بزرگ ساواک که در اختیار جمهوری اسلامیست و تا کنون چندین کتاب در هزاران صفحه منتشر شده، سندی جدی از سیروس نهاوندی در دست نیست. میدانیم که ازدواج کرده بود. در خبرها آمده است که پیش از انقلاب او را با همسر باردارش دیدهاند. پس از انقلاب هیچ رد پایی از او به چشم نمیخورد. میگویند در خارج از کشور است، اما کسی از او خبر ندار.
کتاب "حلقهی گمشده" بر اساس اسناد بهجا مانده و گفتگو با شاهدان عینی تنظیم شده که چند مقاله آن را تکمیل کرده است.
نشر فروغ در آلمان پخش این کتاب را برعهده دارد.