شنبه ۲۱ ارديبهشت ۱۳۸۷ - ۱۰ مه ۲۰۰۸

پانزده میلیون ایرانی زیر خط فقرند

روزنامه سرمایه ۱۳۸۷/۰۲/۱۷

معاون اقتصادی معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبری رییس جمهوری گفت: «طبق شاخص اقتصادی اعلام شده حدود 20 درصد جمعیت زیر خط فقر هستند. این شاخص برای جامعه اسلامی كه اخوت حرف اول را می زند خوب نیست. این با وجودی است كه دولت هر سال چهار تا پنج هزار میلیارد دلار كالاهای اساسی را توزیع می كند اما باز نیز گروهی بهره مند نیستند.»
علی عسگری در میزگرد اقتصاد تشكل های دانشجویی در محل نهاد نمایندگی مقام رهبری در دانشگاه ها افزود: «همچنین بیش از 60 درصد درآمد در اقتصاد دست 20 تا 30 درصد جمعیت است و بقیه درآمد دست افراد دیگر است و این همان توزیع نابرابر فرصت هاست.»
براساس اعلام معاون اقتصادی معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبری رییس جمهوری، 14 تا 15 میلیون نفر زیر خط فقر هستند و این اظهار نظر تاییدكننده دیدگاه كسانی است كه معتقدند 15 میلیون فقیر داریم و آمار 9 میلیون نفری تعداد فقرا كه برخی نهادهای دولتی اعلام كرده اند خوشبینانه است و آمار واقعی فقرا بیش از این رقم است. در عین حال برخی كارشناسان معتقدند كه تعداد 14 تا 15 میلیون نفر فقیر اعلام شده توسط علی عسگری معاون اقتصادی معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبری رییس جمهور، شامل تعداد افرادی است كه زیر خط فقر خشن هستند و تعداد فقرا حدود 50 درصد جامعه است و 70 درصد جامعه با 40 درصد امكانات و درآمد كشور زندگی می كنند و این شكاف شدید طبقاتی و توزیع درآمد نامناسب باعث شده كه افراد فقیر افزایش یابند و طبقه متوسط كوچك شود و گروهی كوچك با درآمد بالا و امكانات زیاد و اكثریت با درآمد كم و فقر زندگی كنند.
بنا به نظر برخی كارشناسان، تعداد فقرا بین 9 تا 15 میلیون اعلام شده است. عده ای از صاحب نظران تعداد افراد زیر خط فقر خشن یا گرسنگی را دو میلیون نفر و افراد زیر خط فقر را 15 میلیون نفر اعلام كرده اند.
طبق برنامه های دولت، مرجع رسمی اعلام خط فقر كشور، وزارت رفاه است اما به عقیده كارشناسان، با وجود تلاش های صورت گرفته به علت مشكلات ساختاری و نبود آمار و سیستم شناسایی افراد فقیر، وزارت رفاه در سال گذشته و در سال جاری، رقم خط فقر را مشخص نكرده است.
باوجود اعلام آمارهای متفاوتی كه از سوی كارشناسان در مورد خط فقر اعلام شده و برخی از كارشناسان خط فقر مطلق را در تهران 395 و در مناطق شهری 160 هزار تومان اعلام كرده اند، وزیر رفاه اعلام كرده كه خط شدید فقر 28 هزار تومان در ماه یا یك دلار در روز است و اعلام خط فقر و فقر نسبی دردی را دوا نمی كند و ما باید خط فقر خشن را تعریف كنیم.

پنجاه درصد جمعیت زیرخط فقر
رزاق صادقی مشاور اسبق وزیر رفاه : اگرچه معاون اقتصادی معاونت برنامه ریزی رییس جمهوری تعداد افراد زیر خط فقر را 14 تا 15 میلیون نفر اعلام كرده است اما به نظر می رسد كه آمار اعلام شده مربوط به خط فقر خشن است كه جامعه به آن دچار شده و تعداد افراد زیر خط فقر بیش از این هاست و حدود 50 درصد جمعیت با مشكل فقر روبه رو است. در عین حال به دلیل این كه بیان این آمار ها همواره نگرانی مردم را در پی دارد،آمار واقعی هرگز ارایه نمی شود و این رقم همواره تقریبی است. در حال حاضر با در نظر گرفتن درآمد روزانه دو دلار و تامین 200ر2 تا 500ر2 كالری در روز برای هر نفر به عنوان خط فقر، حدود 50 درصد از جمعیت كشور زیرخط فقر زندگی می كنند. در عین حال با اضافه شدن شاخص هایی همچون رفاه، تفریح و بیمه به این مجموعه آماری، این رقم به 80 درصد می رسد. از سوی دیگر، اگر برای دهك های اول تا هفتم نیز یك زندگی اولیه را در نظر بگیریم براساس درآمد مورد نیاز جهت تامین نیازهای اساسی، خوراكی و غیرخوراكی از قبیل پوشاك و مسكن زندگی این دهك ها نیز زیرخط فقر قرار می گیرد.فقر نسبی، فقر مطلق و فقر خشن جزو انواع فقر است كه به دلیل تنوع و تعریف آن در سطوح درآمدی مختلف تقسیم شده است. خط فقر در تمام كشورها تعریف شده و دولت ها با اعلام آن حمایت های لازم را از افرادی كه زیرخط فقر هستند به عمل می آورند. به عنوان مثال اگر افرادی زیر خط فقر 600 یورویی در اروپا باشند از دولت كمك می گیرند اما اگر بالاتر از آن باشند به نسبت رشد درآمد خود مالیات می دهند.
آنچه مسلم است دولت با اعلام خط فقر نوعی آگاهی را به مردم جامعه می دهد و مردم نیز براساس آن آگاهی انتظاراتشان را تعریف می كنند و برنامه ریزی می كنند تا خرج و دخل خود را به تعادل برسانند. تورم، ركود و بیكاری از جمله عوامل تاثیرگذار بر شكل گیری خط فقر است چرا كه موجب كاهش قدرت خرید مردم می شود. در حال حاضر از آن جا كه در اقتصاد ایران، نظارتی موثر بر ثروت، تولید و... در چارچوب قانون وجود ندارد، برخی نابسامانی ها از جمله رانت خواری و... گسترش فقر و عمیق شدن فاصله طبقاتی را فراهم آورده است. در عین حال به نظر می رسد با فراگیر شدن قانون تامین اجتماعی تا حدودی بتوان خط فقر را در كشور كاهش داد، هر چند كه این موضوع نیز همچون دارو و مسكن است كه حل آن حمایت همه جانبه دولت و مسوولان را می طلبد. دولت برای كاهش فقر در شرایط درآمد 100میلیارد دلاری نفت باید به نظام باز توزیع درآمد، مالیات بر مصرف و ارزش افزوده توجه كند تا ثروت و فقر را در گروه های مختلف درآمدی كنترل كند.