‍‍‍‍جمعه ۲۵ مرداد ۱۳۸۷ - ۱۵ اوت ۲۰۰۸

 

درمیان تاریکی

 

 

1

 

در میان تاریکی
به کدامین سوی روانی
بدست کدامین سر نوشت اسیری
درین ظلمت
که حتی نور مهتاب اجازه حضورش نیست
درین دشت غفلتها
که حتی خاری نمی روید
درین دریای طوفان زده
که جاشوها هر کدام کاپیتانی شدند
به کدامین سوی روانی
خود را بدست کدامین سرنوشت سپرده ای
بدنبال کدام میعادگاهی

2
هیچ نمی دانم
تنها می روم
باید که رفت
حتی لحظه ای ایستادن جایز نیست

 

 

زمانی که از سوختن هم نوری نمی تابد
از فریادها صدایی بگوش کسی نمی رسد
از جاری شدن هم مقصدی نمایان نیست
تکیه بر چه؟
تنها سرنوشت؟

 

 

همچو رودی که در تاریکی میگذرد
می جوشد تنها به امید پیدا شدن
اما
برای لحظه ای
من ایستادم
بناگاه سکوت کردم
امید را حبس
حتی صدایم را در سکوت پنهان نمودم
گرمایی را حس نکردم
همچو کوهی یخی

 

 

نا گه
بار دیگر ذوب شده بودم
اما اینبا در دستان تو
روئیدم در دشت تو
زنده شده بودم
با نفسهای تو
برای رفتنی دیگر
با امیدی دیگر
اما
اینبار با مقصدی معلوم
با فریاد
باهم

 

 

 

پیروز باشید

محمود علی آبادی