دوشنبه ۱ بهمن ۱۳۸۶ - ۲۱ ژانويه ۲۰۰۸

 

منیره برادران

 

شرم کنید! گرچه با مفهوم شرم بیگانه اید!

 

 ابراهیم لطف اللهی، دانشجوی دانشگاه پیام نور به خاطر داشتن چند برگه اعلامیه در سنندج توسط مامورین لباس شخصی دستگیر می شود. نه روز بعد، در ٢٥ دی ماه، مامورین مرگ او را از طریق «خودکشی» به خانواده اش اطلاع می دهند. چهار ماه پیش هم دکتر زهرا بنی یعقوب در زندان از طریق «خودکشی» جان باخت.

اول دی ماه حسن حکمت دمير، کرد تبعه کشور ترکيه در خوي اعدام شد. عکسی که از صحنه اعدام وی بر روی سایتهای اینترنتی قرار گرفته، بسیار دلخراش است. او که پیش از دستگیری پاهایش را در برف و سرمای شدید از دست داده بود، روی برانکارد حلق آویز می شود. نیازی به جرثقیل یا چوبه دار نبود. ماموری با لباس نظامی، سر طناب دار  محکوم به مرگ را در دست گرفته تا این چنین پیکر نحیف معلول و خونین را خفه کند.

اتهام حکمت دمیر «اقدام علیه امنیت ملی» عنوان شده است. کسی چه می داند؟ فراموش نکنیم که این متهم از داشتن وکیل مدافع و امکان دادگاه علنی و هرگونه تماسی با خانواده محروم بوده است. پیشتر سازمان عفو بین الملل خواستار مداوا و لغو حکم اعدام وی شده بود.

در حال حاضر خطر اعدام به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی»، ٩ زندانی دیگر را هم تهدید می کند: ٨ ایرانی عرب و عدنان حسینی روزنامه نگار  کرد.

در روز ١٦ دی دست و پای ٥ نفر را در شهر زاهدان در حضور نماینده آیت الله خامنه ای و در ملا عام قطع کردند. و در استان فارس دو نفر به جرم «تجاوز به عنف» به مرگ از طریق پرتاب از بلندی محکوم شده اند. بنا به گفته سخنگوی قوه قضائیه، دیوان عالی کشور حکم این دو مرد را تائید کرده است.

در پاسخ به اعتراضات جهانی نسبت به اعدامهای بی رویه در ایران، جمهوری اسلامی سال جدید میلادی را با اعدام ١٣ نفر آغاز کرد. یکی از آنها راحله زمانی بود، مادر دو فرزند.

و می دانیم که حکم سنگسار در ایران لغو نشده است و در تابستان گذشته مردی در تاکستان سنگسار شد و در حال حاضر حداقل ٩ زن محکوم به سنگسار در زندانهای ایران بسر می برند.

 

می توان بی تفاوت ماند و سکوت کرد؟

جمعیت دفاع از زندانیان سیاسی ایران- کلن، سکوت را جایز ندانستند و در اعتراض به نقض حقوق بشر در ایران، امروز جمعه، ٢٨ دی، جلوی کنسولگری جمهوری اسلامی ایران درشهر فرانکفورت آلمان گردهم آمدند. آنها دربیانیه شان خطاب به رهبران ایران نوشتند: «شرم کنید! گرچه با مفهوم شرم بیگانه اید.»

از آقای بهرام بیگدلی، یکی از برگذارکنندگان در باره هدف این تجمع می پرسم.

می گوید: به انیجا آمده ایم تا به فرهنگ توحشی که جمهوری اسلامی دارد در جهان رواج می دهد، اعتراض کنیم. آنچه امروز در ایران می گذرد، فقط استبداد و سرکوب بهترین فرزندان کشور نیست. امروز دارد اجرای قوانینی که مربوط به ١٤٠٠ سال پیش است، رواج پیدا می کند. قطع دست و پا در زاهدان، حکم پرتاب از بلندی برای دو زندانی در استان فارس، اعدام معلول و زخمی روی تخت برانکارد، مجازات سنگسار و نظیر اینها چیزی جز توحش نیست. توحشی که به نام دولت صورت می گیرد. در زاهدان قطع دست و پای ٥ نفر در حضور نماینده رهبر صورت گرفت. و جالب است که این بار نه به اتهام قاچاق و غیره؛ محکومین از طایفه ریگی بودند که مخالف جمهوری اسلامی ایران هستند.

در مقابل سوال من که چرا این مکان را انتخاب کرده اید، بهرام بیگدلی می گوید:

جلوی کنسولگری را برای اعتراض انتخاب کرده ایم تا بگوئیم حکومتی که دست به این اعمال می زند، بر خلاف ادعاهاشان نماینده مردم ایران نیستند.

در پایان تظاهرات اعلام شد که تعدادی «وسایل قصابی» که جمع آوری شده، به شکل سمبلیک برای رهبر اسلامی و رئیس جمهور فرستاده می شود. می پرسم معنی این کار چیست؟

بیگدلی توضیح می دهد: می خواهیم با این کار سمبلیک نشان دهیم که افرادی که بر کشورمان حکومت می کنند، در شان یک دولتمرد نیستند، بلکه لایق شغل دیگری هستند.

این تشکل در ١٠ اکتبر هم، که روز جهانی علیه مجازات اعدام است، در همین مکان تظاهراتی برگذار کرده بود. آخرین سوالم از آقای بیگدلی این است که آیا این تجمع ها را ادامه خواهید داد. پاسخ می دهد:

ما اگر می توانستیم هر روز چنین تظاهراتی برگذار می کردیم. کشور ما تنها کشوری است که در آن کودکان زیر ١٨ سال به این وسعت محکوم به اعدام می شوند. ما تنها کشوری است که در آن قانون سنگسار وجود دارد و اجرا می شود. در کمتر کشور در دنیا در این ابعاد مخالفان سیاسی، روزنامه نگاران، فعالین جنبش های مدنی، مدافعان حقوق کارگری و معلمی و نظیر اینها سرکوب می شوند.

ما ایرانیان اگر اعتراض نکنیم، پس چه کسی باید اعتراض کند. اگر ما به اعدامها اعتراض نکنیم، پس باید انتظار داشته باشیم که مردم مثلا سوئد یا دیگر کشورهائی که در آنها حکم اعدام وجود ندارد، برای ما این کار را بکنند؟ ببینید در کشورهای همسایه ما مثل ترکیه، ترکمستان و تاجیکستان اعدام لغو یا به مورد اجرا گذاشته نمی شود. در دنیای امروز دو سوم کشورها مجازات اعدام را از دستور کارشان خارج کرده اند، ما چرا باید جزو آن یک سوم باشیم و آنهم در راس آنها.

تشکر می کنم از آقای بیگلری. برنامه با سوت ممتدی که علامت اعتراض است، پایان می یابد.