کسی انتظار
معجره ندارد
احمد باطبی
ساختمان کوچک و
قديمی و محقر ادوار تحکيم وحدت که سيستم تهويهاش هم خوب کار نمیکند. و گرمای نفسگير
اين روزهای تهران که درميدان عشرت آباد بيش از هرجای ديگر آن نمود پيدا کرده است.
اين چند روز ادوار هردوشيفت کار ميکند. هم شب و هم روز. اما اينبار ابزار کار با
دفعات قبل فرق دارد. حالا ابزاردست، جان رفقا است. تنها چيزی که در ايران امروز حق
داشتنش، آن هم به شکل مشروط و با انبوهی از تعهدات به نهاد قدرت، برای شهروندان
ايرانی وجود دارد. اکنون تنها سلاح يا شايد سپر باقیمانده برای در امان ماندن از
هجوم تماميتخواهی و خفقان جان شيرين دوستان و هموطنانمان است که برای چالش به
ميدان آوردهاند. به اميد اندکی آزادی.. .
در اين چند روز
ايرانيان در سراسر دنيا در حرکتی نمادين دست به اعتصاب غذا زدهاند تا توجه
جهانيان را بيشتر از داستان پروژه هستهای ايران که امنيت و آرامش جهانيان را
تهديد ميکند، به مقوله حقوق بشر در داخل ايران جلب نمايند.
پديده زندانی
سياسی در ايران به خودی خود چندين مؤلفه از مؤلفههای حقوق بشری نظير آزادی بيان،
رعايت حق متهم، برابری همه افراد در برابر قانون، و.. . را درخود جای ميدهد. در
ايران خلأء حقوقی و عرفی تا جايی است که حتی هيچ يک از زندانيان حوزه سياست در
همين تعريف ناقص قانون از جرم سياسی جای نگرفته و به عنوان زندانی سياسی محسوب
نميشوند. در عين حال نيز با عملکرد فراقانونی سختافزاری و نرمافزاری نهاد قدرت،
از اصولیترين حقوق اجتماعی نظير داشتن وکيل و هيأت منصفه محروم هستند. از اين رو
با توجه به ظرفيت اين مقوله پرداختن به مورد زندانيان سياسی منطقا از بازده مناسبتری
برخوردار خواهد بود. در طول سالهای پس از انقلاب در حوزههای مختلف حقوق بشری و
خصوصا زندانيان سياسی از سوی ايرانيان داخل و خارج کشور فعاليتهای فراوانی صورت
گرفته است. اما با وجود کسب نتايج مثبت و منفی هيچ کدام از آنها با اين حرکت قابل
مقايسه نيست. چرا که اين اعتصاب غذای سراسری از چند ويژگی برخوردار است.
١ - حرکت اعتراضی از سازماندهی
مناسب و از برنامهريزی اصولی برخوردار است.
٢ - تبليغات لازم قبل از اجرای
آن صورت گرفته است
٣ - حاميان و شرکتکنندهگان در
آن از افراد برجسته و سرشناسی هستند.
۴ - پديده اعتصاب غذا در دنيای
متمدن جزء تاثيرگذار ترين اعتراضات محسوب ميشود، چرا که اعتصاب کننده اينبار با
تنها ابزار باقیمانده يعنی جان خويش به اعتراض پرداخته است.
از اين رو اين
اعتراض يکی از برجستهترين نقاط تاريخ مبارزات مسالمتآميز و جمعی ملت ايران خواهد
بود. با وجود تمام اين ويژگیهای مثبت، اين حرکت اعتراضی نتوانسته توجه عدهای
ديگر از هموطنان و مبارزين داخل و خارج کشور را به خود جلب کند. عدم همراهی اين
دوستان دليل خاص خودش را داشت. اما عمدهترين دليل آن اين بود که اولا اين افراد
با بانيان و گردانندگان اين حرکت اعتراضی مشکل داشتند. و ثانيا اعتقادی به نتيجهبخش
بودن اعتصاب غذا با اين شرايط نداشتند.
نظر و تصميم
اين دوستان محترم و بجا، اما واقعيت اين است که شعار و دغدغه همهی فعالين سياسی
در سالهای اخير اجماع و اتحاد تمام گروهها و شخصيتهای سياسی حول محوری مشترک
بود. که تا به امروز چنين چيزی به شکل دائم و مستمر امکان پذير نشد. مقوله حقوق
بشر و زندانيان سياسی جزء بهترين و معدود ترين فرصتهايی است که جريانات سياسی
ميتوانند با همآوايی در حول و حوش آن تمرينی را برای هم صحبتی، تحمل يکديگر و
دمکرات زيستن داشته باشند. البته اين به معنای صرفنظر کردن از حدود و خط مشی سياسی
نيست. اما منطقا اين امکان هم وجود داشت که اين دسته از مخالفين با بيان مواضع و
ديدگاهها و حدود سياسی خود و يا دوری جستن از بانيان اين جريان و يا نقد آنان
حمايت و پشتيبانی خود را صرفا از اين حرکت اعلام نموده و به نيروی پتانسيل آن جمعی
دوچندان کنند. و در عين حال تمرين دمکراسی را برای فردای روشن گامی ديگر به پيش
ميبردند.
دومين دليل عدم
همراهی در اين اعتصاب نيز اصولا عدم اعتقاد اين افراد به نتيجهبخش بودن تحرکات
اين چنينی بود. دوستان معتقد به اين تفکر به طور حتم دلايل قانعکنندهای را برای
ارائه دارند اما نظر من شخصا و با توجه به لمس عکسالعمل حاکميت در قبال اعتراضات
اينچنينی در طول سالهای زندان اين است که حکومت شايد به ظاهر خود را نسبت به فشار
افکار عمومی بیتفاوت نشان بدهد، اما نظام سرکوب آن از درون با چالش جدی مواجه
ميشود. نهاد قدرت در ايران ساختاری پيدا و نهان دارد که بسياری آن را دولت آشکار و
دولت پنهان مينامند. در سالهای قبل از رياست جمهوری آقای احمدینژاد و ظهور دولت
بنيادگرای کنونی، چالش بين دولت پنهان و دولت آشکار در اوج بود و گاه اين تقابل به
بيرون هم درز ميکرد. افشای واقعيتهای داستان قتلهای زنجيرهای و حتی خروج فيلم
بازجويی مسئولين اين پرونده از دستگاههای امنيتی اين از نمونه بود. اما با وجود
به ظاهر يکدست شدن حکومت بعد از انتخابات رياست جمهوری سال گذشته، اين شکاف بين
دولت پنهان و دولت آشکار نه تنها از بين نرفته، بلکه تغير شکل داده و به مرزبندیهای
شفاف در بين عناصر ساختار قدرت تبديل شده است.
بنياد گرايی و
راديکاليسم دينی و تعميم آن در حوزه سياستهای کلان و حتی بينالمللی بخش اقتدارگرای
حاکميت باعث گرديده تا موقعيت سياسی و اقتصادی کشور در حوزه جهانی با خطر جدی
مواجه بشود. اين تهديد و عملکرد تشديدکننده بخشهای تندرو حکومت باعث شده تا شکاف و
اختلاف نظر در بين عناصر ساختار قدرت به اوج برسد و تفکر ايدئولوژيک و بی برو
برگرد تيم اجرايی، بخش خردگرای حکومت را وادار به موضعگيری و شفافسازی مرزهای
خود با تندروها نموده است. حاکميت تلاش فراوانی را به کار ميگيرد تا اين شکاف بزرگ
را در ساختار خود پنهان کند اما در بسياری از مواقع با ناکامی مواجه ميشود. سردر
گمی در برنامههای اجرايی کشور، دوگانهگويی و ناهماهنگی مسئولين حکومتی در بيان
واضع نظام و.. . تماما بيانگر اين موضوع است. که حاکميت با چالش جدی در ساختار خود
مواجه است. برخورد با فشارافکار عمومی داخلی و خارجی هم در درون حاکميت نيز با
همين پارادوکسها مواجه است. لذا تصميمگيری در مورد آن به سختی صورت ميگيرد. با
توجه به اين موضوع تحرکات اعتراضی اينچنينی به طور حتم بینتيجه نخواهد بود. البته
ايدآل انديشيدن هم کار عقلانی نيست. چرا که کسی انتظار معجزه ندارد و کسی تصور
نميکند که با اين اعتصاب و يا اعتراضات مشابه بعدی حکومت عقبنشينی نموده و
زندانيان سياسی را آزاد کند و حقوق شهروندی افراد را تمام و کمال به رسميت بشمارد.
اما زمان نشان خواهد داد که اين ساختمان کوچک و قديمی و محقر ادوار تحکيم وحدت که
سيستم تهويهاش هم خوب کار نمیکند. و گرمای نفسگير اين روزهای تهران که درميدان
عشرت آباد بيش از هرجای ديگر آن نمود پيدا کرده است. دوشيفت کار کردن اين چند روز
رفقا. به کار بستن جان شيرين به عنوان ابزار کار. و اميد اندکی آزادی.. نتيجه دارد.
منبع : ادوار
نیوز