به استقبال سیمین
بهبهانی و برای همهی مردان زندانی
نوشین احمدی خراسانی
سیمین بهبهانی، خاتون
جنبش زنان ایران، پیشتاز و نخستین زنی است كه به فراخوانی كه اكبر گنجی برای آزادی
زندانیان سیاسی اعلام كرد پیوست. البته این جای تعجبی ندارد چرا كه همهی ما در
جنبش زنان میدانیم كه سیمین بهبهانی همیشه برای حمایت از هر یك از فرزندان میهناش
پیشقدم بوده و تلاش كرده و بدین سبب همهی ما بهنوعی مدیون حمایتهای مادرانهی
او هستیم. هیچگاه از خاطرمان نمیرود كه چگونه سیمین بهبهانی در تجمع 22 خرداد
سال گذشته با حضورش ما را از ضرب و شتم و درگیری رها ساخت، و هرچند 22 خرداد امسال
در ایران نبود تا كنارمان باشد و قوت قلبمان، اما از راه دور نیز حمایتاش را از
ما دریغ نكرد، بیشك وجود پشتوانههایی چون اوست كه ما را امیدواری میبخشد. از اینرو
من نیز به عنوان یكی از بیشمار زنان ایرانی كه سرودههای سیمین بهبهانی را در
مراسم مختلف زنانه همراه دیگر زنان با صدای بلند خواندهام به استقبال خانم سیمین
بهبهانی ـ یار همیشگی جنبش زنان ـ و آقای اكبر گنجی میروم و خواهان آزادی مردان
دگراندیش زندانی و رفع نگرانی از خانوادههای آنان میشوم.
برای موسوی خوئینی:
تنها بازمانده تجمع 22 خرداد زنان
علیاكبر موسوی خوئینی
تنها بازماندهی تجمع 22 خرداد در زندان، از زمرهی مردان آزاداندیش و مدرن ایرانی
است كه از حقوق عادلانه و انسانی زنان به دفاع برخاستهاند. موسوی خوئینی با حضور
مسئولانهاش در تجمع قانونی و مسالمتآمیز میدان هفت تیر، زنان هموطنش را به آینده
امیدوارتر ساخت. موسوی در واقع سمبل خیل پرشمار مردان دگراندیش ایران است مردانی
كه از حقوق گسترده و ناعادلانهای كه قوانین موجود (برای اختیار كردن 4 زن عقدی و
بینهایت صیغه) به آنها تفویض كرده نه تنها بهره نمیگیرند بلكه دوش به دوش زنان
هموطنشان در الغای قوانینی چنین تحقیرآمیز و نابخردانه، فعالیت میكنند، مردان
فرهیختهای كه در طول 25 سال گذشته با صرف عمر و جوانی خود در راه تحقیق و ترجمهی
متون دست اول فمینیستی بر غنای معرفتی و دانش علمی جنبش زنان ایران افزودهاند،
مردانی كه هر امكانی اگر داشتهاند مثلا اگر مجله یا روزنامه، یا سایتی در اختیار
دارند لااقل بخشی از آن را برای انتشار مسایل و مشكلات و دردهای زنان كشورشان
اختصاص میدهند، مردان فرهیختهای كه اندوختههای علمی و تجربیشان را در طبق
اخلاص به زنان سرزمینشان هدیه میكنند و از قضا همین خیل پرشمار مردان دگراندیش ایرانی
در فعالیتهای مستقل زنان هموطنشان، كمترین دخالت را كردهاند و در قبال همهی این
خدمات صادقانه، توقع و انتظاری نداشتهاند.
ادامهی بازداشت مهندس موسوی شاید بدین خاطر است كه امید حمایت مردان از
جنبش زنان را به یاس مبدل سازند و نیز به مردان آزادیخواه گوشزد كنند كه باید حمایت
و پشتیبانی از خواهران و مادرانشان را فراموش كنند
برای منصور اسانلو:
بازماندهی اعتصاب مسالمتآمیز كارگران شركت واحد
مردان دلسوز جنبش سندیكایی
كشور (یاران منصور اسانلو در سندیكای شركت واحد اتوبوسرانی)، همپای همسرانشان در
تجمع 22 خرداد میدان هفت تیر شركت كردند و دلسوزانه به خواهران هموطن خود یاری
رساندند، آنها با حضور دلگرمكنندهشان تجارب ارزشمند خود را از جنبش سندیكایی
كشور به زنان هموطنشان هدیه كردند تا جایی كه همسرانشان نیز جزو بازداشتشدگان
در این تجمع بودند.
حضور فعالان جنبش سندیكایی
كشورمان در تجمع زنان نه تنها دلگرمكننده، كه حامل پیام تاریخی است: پیام وحدت نیروهای
فرودست جامعه، نوید همدلی افراد حاشیه و بیحقوقی جامعه، بشارت همبستگی نیروهای
درجهی دوم، جنس دومیها، پیام دوستی و همپایی جنبش دانشجویی و جنبش سندیكایی با
جنبش حقطلبانهی زنان این مرز و بوم، پیامی كه روز 22 خرداد را بهخاطر همین یاری
و همدلیها، در تاریخ ما جاودانه میسازد.
برای رامین جهانبگلو:
اندیشمندی كه از طرح مسائل زنان عار نداشت
مردان اندیشمندی مانند
رامین جهانبگلو كه گوهر و حقانیت راه كسب حقوق برابر را در دوری از اقتدارطلبی و
خشونت و در مسالمتجویی آن میدانند و در انبوه آثار مكتوبشان به ما زنان عرضه
كردهاند. رامین جهانبگلو از معدود متفكران مطرح و بلندآوازهی ایرانی است كه از
پرداختن به مسایل زنان ابایی نداشته است تا آنجا كه فروتنانه پیشقدم مصاحبه و
گفتگو با زنان پیشكسوت فمینیست ایرانی شده و در كتابی كه از مجموعهی گفتگوی او
با صاحبنظران تهیه كرده است برخلاف بسیاری از كتب مشابه، با زنان شاخص فمینیست نیز
به مصاحبه نشسته است.
رامین جهانبگلو در
مصاحبهای و در پاسخ به پرسشی در مورد نیازها و ضرورتهای جنبش فمینیستی ایران میگوید:
”... برای اینكه بتوانیم روابط متعادلی بین زن و مرد برقرار كنیم راه درازی در پیش
داریم. من فكر میكنم آنچه باید در دنیای امروز با آن مبارزه كرد ارزشهای مردانه
است و امید دارم كه فمینیستها و زنانی كه طرفدار آزادی زنان هستند آن ارزشها را
دو مرتبه تكرار نكنند. یكی از آن ارزشها اقتدارطلبی است... برخی فمینیستها
تندروتر هستند ولی برخی دیگر اعتقاد دارند میشود در چارچوبهای سیاسی جامعه
مردسالار كار كرد.... و حتا در حكومتی كه رئیس جمهورش مردسالار است میشود به نفع
زنها كار كرد... بهنظر من این تفكر درستتر است تا اینكه در یك رادیكالیزم
تندروانهی ذهنی و سیاسی قرار بگیرید. در عمل من خودم موافق این هستم كه حتا د رایران
زنها بیایند و هرچه بیشتر در جامعه مدنی مشاركت كنند و از طریق مسالمتجویانه
حقوقشان را بگیرند“ (زن، معمار جامعه مردسالار ـ 10 گفتگو از شبنم عظیمی، نشر
اختران، 1384، ص 120-127)
بههر روی، این سه
مرد، نماد كوشندگان مستقل جامعهی مدنی هستند زیرا مفهوم جامعهی مدنی بدون
آزادی تجمع، آزادی فعالیتهای صنفی و سندیكایی و آزادی اندیشه ممكن نخواهد بود.