بیانیه شورای مركزی دفتر تحكیم وحدت

 در مورد تعرض دولت و نهادهای امنیتی به دانشگاه‌‏های سراسر كشور

هدف حذف منتقدین از دانشگاهها ست

 

·        موج جدید این برخوردها با اظهارات رییس دولت مبنی برتسلط سكولارها بر دانشگاهها آغاز گردید و از همان ابتدا نیز معلوم بود این سخنان آغاز انقلاب فرهنگی دیگری است كه هدفی جزحذف منتقدین از دانشگاهها ندارد.

·        احضار قریب به دویست دانشجو در طول چند روز به كمیته‌‏های انضباطی، صدور احكام محرومیت از تحصیل برای دانشجویان، جلوگیری از ادامه فعالیت انجمن‌‏های اسلامی، توقیف نشریات دانشجویی و محدود كردن كانونهای فرهنگی تنها گوشه‌‏ای ازاین تهاجم گسترده به دانشگاه است.

 

شورای مركزی دفتر تحكیم وحدت در بیانیه‌‏ای به آنچه «تعرض دولت و نهادهای امنیتی به دانشگاه‌‏های سراسر كشور» خوانده است، اعتراض كرد.

به گزارش "ایلنا"، در این بیانیه آمده است: «متاسفانه در چند روز گذشته اقدامات تمامیت‌‏خواهان، سپهر سیاسی اجتماعی كشور را غم‌‌‏بارتر از پیش كرده است. ایشان بدون كوچك‌‏ترین رواداری نظر مخالف و حتی متفاوت با آرای خویش، قصد حذف كامل دیگران را دارند.»

این بیانیه با اشاره به بستن نشریات و روزنامه‌‏ها، برخورد با احزاب مستقل و تحول‌‏طلب، رفتار خصمانه با سندیكاهای كارگری، برخوردهای قرون وسطایی با دانشگاهیان در همه سطوح فعالیت‌‏های دانشجویی، به وجود آوردن فقر و بیكاری فراگیر، این موضوعات را آتشی در سینه وطن‌‏دوستان و آزادیخواهان و معتقدان به دموكراسی ذكر كرده و آورده است: «نشستن افراد بی‌‏صلاحیت بر مسند قدرت از آن جهت خطرناك است كه می‌‏كوشند با خفه كردن صدای مخالفان جلوی هرگونه انتقاد از ضعف‌‏ها و ناشایستگی‌‏هایشان را بگیرند و سر در برف فرو می‌‏برند به این امید كه دیگران آنها را نبینند. از سوی دیگر می‌‏كوشند با ایجاد آشوب و بلوا و انداختن گناه آن به گردن دیگران، دلیلی برای بی‌‏درایتی خویش بیابند اما دولت نهم كه در فقدان شرایط انتخابات آزاد و به قول آقای خاتمی بی‌‏اخلاقی و با كمترین درصد آرا در كل انتخابات‌‏های ریاست‌‏جمهوری اخیر ایجاد شده است، خود روایتی دیگر در مسدود كردن تمام راه‌‏های ارتباطی مردم با حكومت دارد.»

دفتر تحكیم وحدت در ادامه بیاینه خود آورده است: «دولت در ابتدا شعار آوردن نان بر سر سفره مردم را مطرح نمود و لیكن از قضا نه تنها نان بر سر سفره كسی نیامده است بلكه هزاران كارگر به علت بی‌‏تدبیری و نالایقی مسوولان در این دولت، نیز بیكار شده‌‏اند اما مسوولین امور هر یك همانند گذشته با جار و جنجال و سر دادن شعارهایی توخالی‌‏تر از دیگری، می‌‏كوشید گناه این بی‌‏لیاقتی و بی‌‏تدبیری را به گردن دشمنان خیالی داخلی و خارجی بیندازد. از چشم آقایان حاكم بر دولت روزنامه‌‏نگاران، اقلیت‌‏های قومی و مذهبی، كارگران، دانشگاهیان و هر قشر و جریانی كه این قابلیت را داشته باشد كه بتواند با مطرح كردن پاره‌‏ای از حقوق نقض‌‏شده ایرانیان وجهه سیاسی و اجتماعی كسب كند، خطر بالقوه برای امنیت نظام است.»

این بیانیه می‌‏افزاید: «متاسفانه مسوولان در دولت نهم به جای برخورد واقع‌‏بینانه با مسائل و مشكلات خانمانسور ایران و ایرانیان و استفاده از ظرفیت‌‏های دانشجویان، اساتید، روزنامه‌‏ها، روشنفكران، كارگران و تمامی دلسوزان كشور، برای خفه كردن صدای منتقدان و جلوگیری از نمایان شدن ضعف‌‏هایشان، روزنامه‌‏ها را تعطیل می‌‏كنند و روزنامه‌‏نگاران و اندیشمندان را به زندان می‌‏اندازند و اكنون نیز در اقدامی سوال برانگیز تاریخ معاصر ایران سرگرم اخراج دوباره دانشجویان و اساتید است تا خاطره تلخ گذشته كه موجب هرز رفتن چندین نسل از فرهیختگان ایران و هدر رفتن سرمایه‌‏های این مرز و بوم شد، اذهان را بیش از پیش آزرده خاطر كند.»

در ادامه این بیانیه آمده است: فشار به دانشگاه‌‏ها بدان جهت صورت می‌‏گیرد كه تنها صدای منتقد باقی‌‏مانده در كشور را نیز خاموش نماید تا دیگر نقدی بر اقدامات نابخردانه و به دور از عقلانیت ایشان، صورت نگیرد. در حالی كه دیپلماسی حاكمیت در بحران هسته‌‏ای ایران زمین را هر روز بیش از پیش به لبه پرتگاه نزدیك می‌‏كند، در شرایطی كه بر اساس تصمیمی برخلاف قانون اساسی دو انتخابات شورای شهر و خبرگان رهبری تجمیع شده است. در حالی كه مردم ایران وضعیت وخیم اقتصادی را تجربه می‌‏كنند كه منابع طبیعی ایران توسط آقایان و آقازادگان به تاراج می‌‏رود و طرح‌‏های كارشناسی نشده هر روز بیشتر و بیشتر ایرانیان را در نكبت فقر گرفتار می‌‏كند و... . در این میان تنها جایگاهی كه برای دفاع از حقوق ضایع شده ایرانیان باقی مانده است، دانشگاه است و بس.

گردبادی كه پیش از این مطبوعات و نهادهای مدنی را درنوردیده بود، اكنون درصدد تخریب آخرین سنگر آزاداندیشی است.

2- موج جدید این برخوردها با اظهارات رییس دولت مبنی برتسلط سكولارها بر دانشگاهها آغاز گردید و از همان ابتدا نیز معلوم بود این سخنان آغاز انقلاب فرهنگی دیگری است كه هدفی جزحذف منتقدین از دانشگاهها ندارد.

3- توجه به ابعاد این یورش بی‌‏شرمانه نیز خالی از لطف نمی‌‏باشد، احضار قریب به دویست دانشجو در طول چند روز به كمیته‌‏های انضباطی، صدور احكام محرومیت از تحصیل برای دانشجویان، جلوگیری از ادامه فعالیت انجمن‌‏های اسلامی، توقیف نشریات دانشجویی و محدود كردن كانونهای فرهنگی تنها گوشه‌‏ای ازاین تهاجم گسترده به دانشگاه است.

4- اما بی‌‏خردانه‌‏ترین اقدام در روزهای گذشته عدم ثبت نام دهها تن از فعالین دانشجویی پذیرفته شده در آزمون مقطع فوق لیسانس در دانشگاههای مختلف كشور بود. براساس این اقدام كه نقض آشكار اعلامیه جهانی حقوق بشر است، ادامه تحصیل برای دانشجویانی كه وجه مشترك آنان انتقاد از كج سلیقگی و بی‌‏درایتی مسؤولان است- و شامل فعالین در نشریات، شوراهای صنفی، انجمن‌‏های اسلامی و كانونهای دانشجویی می‌‏باشد- با تهدید جدی روبرو شده است. نهادهای امنیتی دانشجویان را به دسته‌‏های مختلف تقسیم كرده‌‏اند و با هر دسته به شیوه‌‏ایی خاص و البته به دور از شرایط انسانی بر خورد می‌‏كند. در این میان نه تنها دانشجویانی كه در فعالیت‌‏های سیاسی و اجتماعی حضور داشته‌‏اند بلكه دانشجویانی نیز كه در امور صنفی و آموزشی فعال بوده‌‏اند، به كمیته های انضباطی فرا خوانده شده‌‏اند و ادامه تحصیل برای ایشان با تهدید جدی نهادهای قدرت در داخل و خارج دانشگاه روبرو شده است.

تاسف‌‏آور است كه عده‌‏ای خود را مجری عدالت علوی معرفی كنند ولیكن به سخنان روشنگر و حق محور علی به مالك اشتر بی‌‏اعتنا باشند و دیگر گونه عمل كنند آنجا كه ایشان می‌‏فرمایند،" ای مالك شرم بر تو اگر كسی در ملك تو با لكنت سخن خویش را بر زبان بیاورد". ولی بسیارند دانشجویانی كه به خاطر ترس از اعلام قطعی شدن عدم اجازه ادامه تحصیل توسط نهادهای امنیتی، حتی جرات نمی كنند فریاد مظلومیت خویش را سر دهند!!!
5- این هجمه در حالی صورت می‌‏گیرد كه مسؤولین وزارت علوم در اظهاراتی مضحك از بسترسازی برای فعالیت‌‏های دانشجویی دم می‌‏زنند وهر روز با لفاظی‌‏های گوناگون سعی در زیبا جلوه دادن این رفتارها دارند.
مسؤولین وزارت علوم تلاش می‌‏كنند اعمال حذفی و استبدادی خویش را در شعار تساهل و تسامح و پذیرفتن كثرت پنهان كنند.

طرح هایی نظیر خانه تشكل‌‏ها در حالی شكل گرفت كه بسیاری از انجمن‌‏های عضو دفتر تحكیم وحدت-بزرگترین و فراگیرترین اتحادیه دانشجویی در ایران- به بهانه‌‏های واهی امكان فعالیت ندارند و بیش از یك‌‏سال است كه به علت واهمه حاكمیت از این تشكل دانشجویی، اجازه برگزاری نشست صادر نمی‌‏شود.

6- در این میان سكوت مدعیان اصلاحات نیز لكه ننگ دیگری است در كارنامه كسانی كه دم از اصلاحات و تشكیل جبهه حقوق بشر می‌‏زنند اما در عمل حاضرند برای كسب منفعت خویش با هر نوای قدرتی، سازگار شوند. كسانی كه به حقوق بشر و آزادی اعتقادی ندارند و از این شعارها تنها برای جلب آرای بیشتر استفاده می‌‏نمایند. براین دوستان باید زنهار زد كه عملكردهای اینگونه بود كه باعث شد در صحنه سیاسی اجتماعی ایران بازنده باشند.

در پایان دفتر تحكیم وحدت اعلام می‌‏كند دانشگاه را خانه خود می‌‏داند و دفاع در برابر تعرضات و دست اندازی به آن را واجب و در این دفاع علی‌‏رغم تمامی فشار ها و تهدیدها ازهیچ كوششی دریغ نخواهد كرد. از كلیه دلسوزان می‌‏خواهد دربرابراین اقدامات كه هدفی جزایجاد خفقان و به بند كشیدن نهاد دانشگاه توسط عده‌‏ای معدود ندارد، سكوت ننمایند كه سكوت امروز فردای مصیبت باری را به بار خواهد آورد.