گزارشی از تجمع کارگران شرکت واحد تهران

 

آنچه که در زیر ملاحظه می­کنید گزارش مستقیمی از محل تجمع کارگران شرکت واحد تهران، به مناسبت اول ماه مه است. با تبریک مجدد اول ماه مه و به امید پیروی هر چه زودتر طبقه کارگر متحد و متشکل بر سرمایه­داری!

 

***

 

در زیر به بیان مشاهدات خود در جریان تجمع روز کارگر در خیابان هنگام می­پردازم:

 

تجمع با اندکی تاخیر در مقابل ساختمان اداری شرکت واحد شروع شد. در ابتدا فقط تعداد کمی از کارکنان شرکت واحد حاضر بودند ولی در فاصله کوتاهی جمعیت زیاد شد و در مجموع چیزی حدود 200 کارگر و دانشجو در تجمع شرکت کردند. روی ساختمان شرکت واحد پارچه نوشته ای با این مضمون نصب شده بود: «به اطلاع همکاران و مراجعین محترم می­رساند که هیچ بازگشت به کار و استخدامی نداریم». در ابتدا از نیروی انتظامی خبری نبود و فقط حراست شرکت واحد حضور داشت ولی بعد از نیم ساعت نیروی انتظامی در محل حضور یافت. شعارهایی که داده می­شدند در دفاع از حق ایجاد تشکل مستقل، حق اعتصاب، بازگشت به کار کارگران اخراجی، آزادی منصور اسانلو و پیوند جنبش دانشجویی و جنبش کارگری بودند. تعدادی از دختران دانشجو و خانمها هم در تجمع شرکت کرده بودند. دانشجویان و کارگران در حالی که نوشته­هایی به مناسبت روز کارگر در دست داشتند در دو طرف خیابان ایستاده و شعارها را تکرار می­کردند. اعلامیه­هایی هم از طرف سندیکای شرکت واحد، کمیته پیگیری برای ایجاد تشکل مستقل کارگری و پیام همبستگی کارگران زاهدان هم به دست تجمع­کنندگان و عابران داده شدند. نیروی انتظامی مرتب به جمعیت هشدار می­داد که خیابان را مسدود نکنند و این در حالی بود که خودشان بیش از همه خیابان را مسدود کرده بودند. اولین برخورد جدی نیروی انتظامی با تجمع­کنندگان به این صورت انجام شد که یک نفر با لباس شخصی دانشجویی را که با موبایل از تجمع عکس گرفته بود دستگیر و به طرف نیروی انتظامی برد در این هنگام تجمع­کنندگان فریاد زدند نیروی انتظامی خجالت خجالت! چند نفر از صف تظاهرات در کنار خیابان جدا شده و به طرف شخص بازداشت شده رفتند تا او را آزاد نمایند و در نهایت نیروی انتظامی مجبور به آزاد کردن او شد. رفته رفته به تعداد افراد نیروی انتظامی افزوده می­شد که علاوه بر باطوم، اسلحه کمری گرم هم در اختیار داشتند و مردم هم گهگاه هشدار می­دادند که فلان آدمی که لباس شخصی دارد اطلاعاتی است. در خیابان محل تجمع کمی هم ترافیک بود ولی ماشینها به تدریج رد می­شدند و نظرشان به تجمع و شعارها جلب می­شد تا اینکه نیروی انتظامی دو طرف خیابان هنگام را مسدود کرد و تعداد زیادی مامور که با موتور به محل آمده بودند جمعیت را محاصره کردند. پس از آزادی دانشجوی بازداشت شده جدال لفظی هم بین تجمع­کنندگان و فرمانده نیروی انتظامی درگرفت که طی آن یکی از کارکنان شرکت واحد ضمن بیان مشقات کارگران آرزو کرد که نابودی جمهوری اسلامی را ببیند. سپس بین تجمع­کنندگانی که در قسمت جنوبی خیابان بودند و نیروی انتظامی برخوردی روی داد که در طی آن نیروی انتظامی تعدادی از افراد را مضروب و 5 نفر از جمله دانشجویی را که در ابتدا بازداشت شده بود را دستگیر کرد و بقیه جمعیت به طرف شمال خیابان فرار کردند. من هم مجبور شدم که پلاکاردی را که در دست داشتم رها کنم و همراه جمعیت فرار کنم. نیروی انتظامی که جمعیت را محاصره کرده بود جلوتر آمد طوری که مردم کاملا در پیاده­رو قرار گرفته بودند و آنها در فاصله چند متری از کنار خیابان و ماشینهای پارک شده جمعیت را تحت نظر داشتند. آقای مددی از فعالین سندیکای شرکت واحد سعی کردند جو را آرام نمایند و گفتند که با نیروی انتظامی مذاکره نموده­اند و از آنها قول گرفته­اند که تمامی دستگیر­شدگان آزاد شوند. البته بعضی افراد هم اعتراض کردند و گفتند که اگر قرار است آنها آزاد شوند پس چرا دستگیرشان کردند؟ آقای مددی و فعالین سندیکا از مردم خواستند که به تجمع خود خاتمه دهند. فرمانده نیروی انتظامی هم به مردم قول داد که با سردار طلایی وقت ملاقات می­گیرد و ترتیب آزادی دستگیر­شدگان را می­دهد. البته اکثر حضار خواستار ادامه حرکت و آزادی فوری دستگیرشدگان بودند ولی با پا در میانی آقای مددی حاضر به خاتمه تجمع شدند. فرمانده نیروی انتظامی صریحا به مردم قول شرف داد که اگر تجمع خاتمه پیدا کند کسی تحت پیگرد قرار نمی­گیرد. مردم آرام آرام شروع به ترک مکان کردند ولی به محض اینکه جمعیت باز شد تعدادی از افراد نیروی انتظامی به سمت یکی از سخنرانان حمله کردند و او را با زور به طرف دیگر خیابان بردند. فرد دستگیر شده مقاومت زیادی کرد و مجبور شدند او را روی زمین بکشند و لباسش را پاره کنند؛ او مرتب فریاد می­زد: « آقای مددی! آقای مددی!» ولی آقای مددی عکس­العملی نشان ندادند. نیروهای انتظامی فرد دستگیر شده را با زور و کتک سوار یک اتومبیل شخصی نموده و به سرعت از محل دور شدند، یعنی به بیان بهتر او را ربودند، انگار نه انگار که فرمانده نیروی انتظامی قول شرف داده بود که شخص دیگری تحت تعقیب قرار نمی­گیرد و بازداشت شدگان هم به زودی آزاد می­شوند.

در تظاهرات روز کارگر مجموعا 6 نفر دستگیر شدند که هم از کارگران و هم از دانشجویان بودند.