شهلا شفیق
توتالیتاریسم
اسلامی
پندار
یا واقعیت؟
ترجمة رضا ناصحی
انتشارات خاوران
چاپِ اول : زمستان
۱۳۸۴
بها : ۱۰ یورو
به
یاد هزاران زن و مرد مبارزى
كه
جان و جوانىشان
به
دست اسلامگرایان حاكم بر ایران به تاراج رفت.
فهرست
پیشگفتار
نویسنده بر ترجمه فارسی 5
پیش درآمد 9
فصل اول : ظهور
و گسترش اتوپیای اسلامی 17
فصل دوم : حكومت
الهی و مردم 33
فصل سوم : رویا
در مواجهه با واقعیت 49
فصل چهارم :
پاکسازی جامعه 65
فصل پنجم : زندان
«اسلامی» : جهنم زمینی 75
فصل ششم : گناه،
جنسیت، زندان اسلامی 103
فصل هفتم : مقاومت،
تابستان سیاه، واپسین كلمات 135
فصل هشتم : پایان
سخن 177
پیوستها : یادداشتها،
اسناد و نامهها 191
پیشگفتار
نویسنده بر ترجمه فارسی
هدف کتابی
که پیش رو دارید تعمق در مفاهیم و مقولههایی است که طی دهههای اخیر در مرکز بحثهای
سیاسی، اجتماعی و فرهنگی میان ایرانیان قرار گرفته است : تقابل سنت با مدرنیته،
غرب با شرق، مسئله دمکراسی و حقوق بشر و برابری زن و مرد. این موضوعها، در میان
ما، عموماً به صورتی کلی مورد بحث قرار میگیرند. گمان من بر این است که تجزیه و
تحلیل مشخص از پدیدههای معین سیاسی و اجتماعی میتواند به تعمیق مباحث تئوریک کلی
در زمینههای یاد شده بینجامد و آنها را در معرض نقد و سنجش قرار دهد.
در این کتاب تجزیه و تحلیل ساز و کار زندان سیاسی در جمهوریاسلامی،
طی دهه 1360 مبنای تحلیل اسلامگرایی به مثابه یک ایدئولوژی سیاسی قرار گرفته است.
مراد از «اسلامگرایی» همان«اسلامیزم» است، به معنای ارائه یک ایدئولوژی سیاسی بر
مبنای اسلام، که همچون هر ایدئولوژی، گرایشهاى گوناگونى را از راست و چپ و میانه
در بر دارد. در بخش آغازین کتاب کوشیدهام این نکته را بشکافم که همه انواع گرایشهاى
اسلامگرایانه، اعم از لیبرال و معتدل تا محافظهكار و رادیکال در ساخت و پرداخت و
تبلیغ اوتوپیای «اسلام رهاییبخش» که نتیجهاش پیروزی خمینی و یارانش در انقلاب 1357
بود، نقش فعال داشتهاند. همچنانکه اکثریت نیروهای غیردینی نیز از چپ و راست و میانه،
به سبب گرایش به این اوتوپیا و فقدان رویکرد نقادانه، به همیاری با آن برخاستند و
دیکتاتوری شاه هم زمینه مناسب را برای پا گرفتن این اتحاد اعلام نشده فراهم آورد.
تجزیه و تحلیل
ارائه شده کوشش دارد نشان دهد که پیروزی اسلامگرایان در ایران نه به دلیل پیروزی
سنت بر مدرنیت و یا شتاب اصلاحات شاه در نوسازی ایران، بلکه نتیجه روندی است که آن
را «مدرنیت مثله شده» نامیدهام. فهم این مبحث، به گمان من، برای نقد نقطه نظراتی
که با تکیه بر نسبیت فرهنگی، ارزشهای مدرنی چون دمکراسی، حقوق بشر و برابری زن و
مرد را پدیدههایی «غربی» و ناهمگون با خصوصیات فرهنگی دیگر جوامع ارزیابی میکنند،
اهمیت بسیار دارد.
در بخش دوم
کتاب با تکیه بر اسناد و خاطرات زندانیهای سیاسی در دهه سیاه 1360 به تحلیل ماهیت
توتالیتر «اسلامگرایی» پرداختهام. گرایشهای سیاسی نویسندگان این خاطرات و اسناد
متفاوت است و زاویه نگاهشان گوناگون. شهادتها و خاطراتِ از بندرستگان و جان به
دربردگان از این زندانها در زمره اسناد تاریخ شفاهی است که در آن هر راوی ناقل
روایتی است از زبان خویش که طبعاً مهر نگاه و حافظه شخص او بر آن خورده است. اما این
روایتهای متکثر در تلاقی خویش، همچون آینهای چند بعدی، با ارائه تصویری همه
جانبه از این زندانها، دادههای ارزشمندی برای فهم ماهیت حکومتاسلامی به دست میدهند.
این بررسی، به نوبهی خود، به تعمیق تفکر درباره رابطهی دمکراسی ، حقوق بشر و
آزادی زنان با « جدایی دین از دولت» کمک میکند. میتوان گفت که بدین لحاظ تجربه ایران
آزمایشگاهی است برای مشاهدات جهانشمول.
در بخش پایانی
کوشیدهام به بن بست اصلاحطلبی اسلامگرا و نتایج زیانبار توهم امکان تحقق
دمکراسی در عین حفظ چهار چوب ایدئولوژیک رژیم اشاره كنم. امروز، سه سال پس از چاپ
این کتاب به زبان فرانسه، آخرین « انتخابات» اسلامی که به پیروزی احمدی نژاد منجر
شد، این واقعیت را بیش از پیش آشکار نموده است. با این حال، هنوز بسیاری از قبول
آن سر باز میزنند.
باید اذعان
کرد که بعد از بیست و هفت سال تجربه حکومتاسلامی، مباحث تئوریک جاری نشانگر سرسختی
نقطه نظراتی است که به طرق گوناگون از شناسایی «اسلامگرایی» به مثابه یک ایدئولوژی
سیاسی ضد دمکراسی طفره میروند. این کتاب كوششی است در خدمت روشن ساختن این واقعیت.
اما هرگاه
نویسنده و محقق شخصاً به انتخاب موضوعی برای بسط و تأمل دست میزند، بیگمان انگیزههای
نیرومندی در کارند. برای من، نگارش این کتاب حاصل بیش از پانزده سال توجه و تأمل و
چون و چرا در چگونگی راهی بوده است که به همراه بسیاری از مبارزان چپ هم نسل خود پیمودهام. حاصل از یک سو، انجام وظیفه ای است در نقد عمل
و اندیشهای که در آن سهیم بودهام، از سوی دیگر، اعاده حیثیت از نسل مبارزانیست
متعلق به گرایشها و تفکرات گوناگون که با گذاشتن جان و یا جوانی خود در زندانهای
حکومتاسلامی به حاکمان تامگرا، نه گفتند.
بعلاوه، در
سایه ماندن واقعیتهای این دوران سیاه، در چشم جهانیان تصویر دور از حقیقتی از
جامعه ایران ارائه میدهد، گویا جمهوریاسلامی انتخاب آزادانه اکثریت مردم ایران
بوده است. این بد فهمی امروز نیز به اشکال مختلف ادامه دارد. در واقع سانسور و
سکوت درباره زندانها و سرکوب، حذف و تحریف تاریخ در خدمت توجیه و دوام وضعیت
موجود است.
از همین رو کار
آنانکه با خاطرهنویسی و تهیه و نشر اسناد و مدارک و گرد آمدن در گروههای دفاع
از زندانیان سیاسی و حقوق بشر کوشیده و میکوشند پرونده این جنایات را باز نگاه
دارند، برای پیشبرد مبارزه برای آزادی و دمکراسی حیاتی است. در واقع، آنان با
دادخواهی فجایع گذشته در کار ساختن تاریخ امروزند. با نوشتن این کتاب، من نیز
خواستهام به سهم خود، در پیشبرد این امر حیاتی شركت كنم.
سخن آخر اینکه،
در همفکری با یار و همراه گرامیام رضا
ناصحی، مترجم این كتاب، نکاتی که برای
خواننده ایرانی بدیهی است حذف شده، برخی اشتباهات سهوی تصحیح گردیده و با توجه به
چاپ خاطرات دیگری از زندانیان سیاسی در سالهای اخیر، نقلقولهایی هم به متن
افزوده شدهاست. از تلاشهای او بسیار سپاسگذارم. همچنین از بهمن امینی مدیر
انتشارات خاورانکه به نشر این کتاب همت گمارده است.
---------------------------------
1. اولين بار در مقالهای
مفصل که زندانها و اعدامها نام گرفت اسنادی را جمعآوری و ارائه دادم. اين مقاله
که در ضميمه اين کتاب آمده است، بدون نام نويسنده در مجله چشمانداز شماره 6 در
سال 1368 چاپ شد. در آن زمان خود رنج دستگيری و زندانی شدن تنی چند از نزديکانم را
تجربه کرده بودم . بعلاوه، ناظر هر روزه غم عميقی بودم که بر چهره نازنين دوستم
نشسته بود که همسرش محسن فاضل را اعدام کرده بودند و شاهد تکانههای اضطراب هولناک
و درد جانکاه دوستم مهين روستا که همسرش رضا عصمتی در کشتار سال شصت و هفت به خيل
انبوه مبارزان جان باخته در زندانهای رژيم اسلامی پيوست.
Khavaran
14
Cours de Vincennes – 75012 Paris- France
Tél : (00 331) 43 43 76 96
khavaran@khavaranbooks.com
www.khavaranbooks.com
ISBN : 2-912490-60-X