يکی ازاصلی ترين وبی
پناه ترين قربانيان جمهوری مرگ سالار کودکان ميباشند.بيگناهان بيدفاعی که درحکومت
شمشير و تازيانه، و در فرايند ايدئولوژيک کردن تمامی عرصه های اجتماعی، در مقابل
ديدگان همگی مان و درپسرفتی هولنا ک و قهقرای فرهنگی به برهوت خرافات پرتاب
ميشوند. در "ظلمتکده ويرانسرايی" که ايران نام دارد. کودکان ما زنان
ومردان کوچکی دنيا می آيند که بچگی شان دربرهوت چاه های جمکرانی جا ميماند. نفت
خواران قدرت مدار و کلکسيونرهای حوزه وحجره، که ايران را تاسرحد بی حرمتی خودشان
تنزل داده اند،با شناسايی استعداد کودکان هوشمند و انتخاب و برنامه ريزی حساب شده،
همه را يک سر درخدمت ساختن جامعه ای اسلامی، و با اهداف ايدئولوژيک بکار گرفتند.
به جای کلام عشق ودوستی ازخراش گلوی کودکانمان مرگ ميبارد و نفرت. کاربه دستان
اسلامی که بود نامبارکشان، جز افزايش آمار کارتون خواب ها و کودکان خيابانی هيچ به
ارمغان نداشته است، و از دست آوردهای پربرکت انقلاب شکوهمند!! يکی هم صادرات
دخترکان ميهن مجروح است، که شرافتشان را با سربندهای سياه به شيوخ عرب پيشکشی
ميبرند. اين همه اما از کسوف ۲۸ساله اسلامی است که آفتاب را از سرزمين مادری مان
دريغ ورزيده. با اين مقدمه ناگزير ميخواهم شما را به ديدن فيلمی که از ايران
دريافت شده. و در آن کودكى ۸-۷ساله بر روی منبر و در مسجدی که مراسمی به مناسبت
دهه فاطميه در آن برگذار شده دعوت کنم. و مقايسه ای هر چند نابرابر با آنچه
ازتلويزيون دولتی آلمان درشب گذشته پخش شد انجام داده باشم.
ديشب شبكه تلويزيونى ZDF آلمان برنامه ای از اجراهای "آندره
رويی" نوازنده وآهنگ ساز مشهور ويولون را به روی آنتن فرستاد. آندره رويی
در اواسط برنامه زنده خود، با دعوت از پسر بچه ای ۶- ۵ ساله از وی خواست با حضور
در صحنه و در مقابل ديده گان هزاران نفر که به طور زنده شاهد برنامه بودند، به
هنرنمايی بپردازد. پسرک با ويولون کوچک، و دستان نحيف و توانمندش، و در مقابل
چشمان متعجب و دهان های ازحيرت بازمانده جمعيت چندين هزارنفره، هنرمندانه آرشه را
هم چون دانه برداشتن گنجشکی از روی زمين بر ويولون کوچکش ميکشيد، و غريو هياهوی
تحسين برانگيز جمع، پسرک را به ادامه کار فرا ميخواند. ای کاش ميتوانستم هر دو
فيلم را بياورم تا با ديدن ومقايسه آنها، به تماشای بخش کوچکی از آنچه بر ميهن
غارت شده ميرود بنشينيم. برای تماشای فيلم پسر بچه ايرانی لينک را باز کنيد: