اين است وضعيت امروز ايران!
کوروش گلنام
جمعه 31 تيرماه 1384 ـ 22 ژوئن 2005
نزديک به 27 سال پس از قدرت يابي آخوندهاي قدرت طلب، اين بيماران رواني که از
دل مغاک هاي بويناک 1400 سال پيش سر
برآورده اند، اينست وضعيت ميهن ما تنهادر 2 هفته اخير:
ـ دکتر ناصر زرافشان پس از اعتصاب غذا و پس از افشاگري ها و فشارهاي فراوان
وارده بر آدمخواران، سرانجام از زندان به بيمارستان انتقال و هم اکنون نيز بستري
است.
ـ مبارز بي گناه و در بند ديگر، منوچهر محمدي پس از 2 هفته اعتصاب غذا و در
حال اغماء به بيمارستان انتقال و در وضعيتي وخيم به سر مي برد. ستمي که بر اين
جوان، برادران او و خانواده اش رفته است، بسيار دردناک است.
ـ اکبر گنجي پس از انتقال به بيمارستان، هنوز پس ازبيش از 40 روز در اعتصاب
غذا بسر برده و خطر همچنان جان او را تهديد مي کند به ويژه با توجه به اينکه کيهان
نيز تبليغات ويژه آدمکشي هاي خود را وسيله حسين شريعتمداري، آغاز کرده است.
مسئولان باصطلاح قضايي تا آنجا که مي توانند در باره وضع او دروغ به مردم تحويل مي
دهند.
ـ سيد کمال اسفرام مشهور به شوانه قادري، جوان دلاور 25 ساله مهابادي به شکلي
فجيع و ويژه "ام القراي اسلام"، در روز روشن و در برابر ديدگان وحشت زده
شاهدان به قتل رسيد. آدمکشان پس از تير اندازي و زخمي نمودن اين جوان برومند و دلير
مهابادي، بي هيچ احساس انساني که از سوي "رهبر معظم" به آن آموخته و
اندرز داده شده اند، او را به پشت ماشين بسته و با کشيدن تن زخمي او بر روي زمين،
او را به محل ديگري انتقال داده و به قتل مي رساندند. عکس هاي پيکر مثله شده او به
سبک اسلام خامنه اي و مزدورانش، سند جنايتي است که هرگز از ذهن مردم ايران و جهان
پاک نخواهد شد. خامنه اي و آدمکشانش بايد از روز انتقام مردم بر خود بلرزند.
ـ دو جوان( يکي زير 18 سال)، با قساوتي چندش آور در برابر ديدگان مردم به دار
زده شدند. تأسف بار اينکه مردم نيز به تماشا رفته اند!
ـ شماري از دانشجويان جمهوري خواه دانشگاه يزد نيز در اعتصاب غذا هستند.
ـ از گردهمآيي ماهانه جمع مشورتي کانون نويسندگان در 28 تيرماه با قلدري جلوگيري
کرده اند.
ـ سند رسوايي ديگري ازروش دستگاه قضايي اسلامي در پرونده سازي هاي قلابي و
رفتارهاي ضد انساني مسئولان بي کفايت و نيرنگ باز اين دستگاه، با انتشار دفاعيات
حسين قاضيان، انديشمند فرهيخته که گناهي جز انتشار نتيجه يک نظر سنجي و ديدگاه حقيقي
مردم در جامعه را نداشته است، انتشار يافت.
ـ يورش چماقداران به کارگران معترض "ايرفو" و ضرب وشتم آنها.
ـ و از سوي ديگر نمايش ثبت نام نيروهايي يراي آدمکشي(نيروهاي استشهادي) در تبريز
نيز از خبرهاي ناب ميهن گرفتار ما در چنگال آدمخواران آدمکش است که خود چنان گوياست
که نيازي به تفسير ندارد. همه حتمن فيلم مراسم "خواهران زيتون" را ديده
اند!
ـ فرياد زندانيان سياسي از زور و ستمي که در زندان رجايي شهر برآنها مي رود،
همچنان بلند است و فرياد رسي نيست! دو هفته پس از اعتصاب غذاو شورش و سرکوب آن در
زندان رجايي شهر، حتا دبير دوم سفارت هلند خانم لوس بانين نيز خواستار توجه افکار
جهاني به فجايعي که در اين زندان جريان دارد شده و دست به افشا گري زده است.
.. واين رشته دردناک سر دراز دارد! به گفته مبارز گرامي آقاي ايرج مصداقي که
خود نزديک به يک دهه از عمر خود را در شرايطي بسيار سخت در زندانهاي جمهوري اسلامي
گذرانده است، جکومت اسلامي مي تواند تنها حکومتي در جهان باشد که يک معلول شديد،
عليرضا شريعت پناه، يک مجاهد را که نيروي بينايي خود را نيز تقريبن از دست داده
است، معلول مادرزادي که حتا به سختي راه مي رود، دستهايي کوتاه و پاهايي کج ومعوج
دارد با جمجمه اي تغير شکل داده و دفرمه شده و بالا تنه اي کوتاه همراه با برآمدگي
در سينه وپشت، معلولي که حتا به سختي توانايي انجام کارهاي روزانه خود را دارد، نزديک به 14 سال است در سياهچال هاي خود
به بند کشيده است! آين آقايان که چنين از قدرت خود سخن گفته و هياهو مي کنند و براي
آمريکا نيز خط و نشان مي کشند اما از يک معلول شديد که حتا قادر به انجام نيازهاي
روزانه خود نيز نيست اما تا اين اندازه وحشت و هراس دارند !
و چه بسيار زندانيان ديگري که هرگز نامي از آنها و ستمي که بر آنها رفته است
برده نشده است! مهم نيست که آنها چه ديدگاهي دارند و به چه سازماني وابسته اند.
مهم نيست که ما با باور و ديدگاه آنها تناسب و توافق داريم يا خير، آنچه مهم است
ستم گري و آدمخواري آدمکشان حاکم است که بايد بر عليه آن يکپارچه مبارزه کرد و
خواستار آزادي همه اين زندانيان سياسي شد.
يکبار ديگر بايد يادآور شد که راه نجات مردم ايران، باور به خودو تکيه به خود
بي چشم داشت به مداخله نظامي بيگانگان، با تلاش در راه پديد آوردن و ايجاد
سازماندهي است. نمي شود تنها به پايداري هاي پراکنده، که هميشه هم به وحشيانه ترين
شکل سرکوب مي شوند، اميد بست. تا کي بايد اين نامردمي ها و اين ستم گري ها را تاب
آورد و تحمل کرد؟ چرا ما از مجال هايي که در اختيار داريم بهره نمي بريم؟ حکومت
امروز يکدست است و متهمان به جنايت و آدمکشي در آن حاکم! حکومتي است بد نام و فاسد
که امروز مردم جهان نيز از نابکاري ها و جنايت کاريهايش متنفرند. بايد از اين موقعيت
به بهترين شکل سود جست و اختلاف ها، که بيشتر ناشي از بد فهمي ها و يا خود خواهي
هاست، را به کناري نهاد و به سوي همبستگي نهايي براي نجات مردم و ميهن حرکت کرد.