سه شنبه ۲۸ تير ۱۳۸۴ - ۱۹ ژوئيه ۲۰۰۵

راه درست سوسياليسم و کنترل کارگري است

مصاحبه با روبن لينارز، عضو اتحاد کارگران ملي (UNT)

 

ترجمه: بهروز صفري

Behrouz.Safari@gmail.com

 

 

مصاحبه از جورج مارتين

handsoffvenezuela.org

 

 

 

 

جورج مارتين: لطفا کمي در مورد خودتان و علت اينکه به بريتانيا تشريف آورده ايد توضيح دهيد؟

من روبن داريو لينارز سيلوا، عضو کميته ملي UNT (اتحاد ملي کارگران) و نايب رئيس فدراسيون متحد حمل و نقل در ونزوئلا هستم. ضمن تشکر از دعوت RMT و براي حضور در کنگره آنان به انگلستان آمده ام و نيز ملاقاتهاي شخصي با فعالان اتحاديه هاي کارگري خواهم داشت و به شرح فرايند انقلابي جاري در ونزوئلا خواهم پرداخت، راجع به وضعيت کارگران، خواسته هامان، و اينکه به اميد چه هستيم.

بايد خدمت شما عرض کنم که کارگران ونزوئلا و همه مردم همگي در حال شرکت در اين فرايند تحول هستند، ما همگي تحت تاثير آثار سوء سرمايه داري قرار گرفته ايم که بر مردم ما تحميل شده است، و اينک  در راه سوسياليسم گام مي نهيم. امپرياليسم آمريکا با بوش و وزارت خارجه اش نمي تواند خواستهايش را به ما تحميل کند. ما از خودمان دفاع خواهيم کرد، همچنانکه تاکنون کرده ايم، با همه سلاحهاي قانوني اي که در دستمان است، مثل قانون اساسي، و به دنبال جلب حمايت افکار عمومي جهانيان هستيم، اما اگر در هر زماني آنها به ما حمله کردند، ما هم به همان روش پاسخ خواهيم داد، يک دندان به ازاي يک دندان و يک چشم به ازاي يک چشم. آنها نبايد فکر کنند که اگر به ونزوئلا حمله کنند صدمه اي نمي بينند، پاسخ ما بسيار بدتر از آن چيزي است که هم اکنون يک عراق به امپراتوري مي دهد.

 

ج.م: در مورد تجربيات مشارکت کارگران در مديريت کارخانه هايي که به مالکيت عمومي در آمده اند و نيز در مورد تجربيات آنان درباره ملي کردن کارخانه هاي ورشکست شده تحت کنترل کارگران توضيحاتي بفرماييد.

 

ر.ل: ما در حال بازسازي تمام جنبش اتحاديه کارگري هستيم. آنچه را که ما داريم بوجود مي آوريم، "همکاري در مديريت" (co-management) است، چه در بخش دولتي و چه در بخش خصوصي. بگذاريد قضيه را روشن تر بگويم، در بخش خصوصي، وقتي که صاحب يک کارخانه تصميم مي گيرد کارخانه اش را تعطيل کند، ما مي گوييم: "هر کارخانه اي که بسته مي شود بايد کنترل آن در دست گرفته شود" و ما در مورد امکان بازگشايي آن با کمک دولت به منظور تضمين مشاغل و نيز توليد شروع به مباحثه مي کنيم. ما همچنين بحث همکاري در مديريت را در بخش خصوصي نيز مطرح مي کنيم. اگر يک کارخانه خصوصي وامي از دولت دريافت کند، ما ضرورت همکاري در مديريت را مطرح مي کنيم. و اما در بخش دولتي ما صراحتاً مي گوييم که کليه صنايع اصلي دولتي بايد به شکل همکاري در مديريت اداره شوند. همکاري در مديريت از ديدگاه کارگران چيز خيلي ساده اي است: ما خواهان قدرت و مشارکت در مديريت کارخانه ها هستيم، براي اينکه شغلهاي جديد ايجاد گردد، تضمين شود که ثروت به مردم مي رسد و نيز فساد ريشه کن گردد.

بايد بوضوح بگوييم، در حين توقف توليد و خرابکاري دسامبر 2002 و ژانويه 2003، دوتا از مهمترين کارخانه هاي دولتي به شکل کنترل کارگري اداره مي شدند. در شرکت نفت PDVSA کنترل کارگري وجود داشت. ما بوديم، کارگران، که پس از اينکه مديران رفتند توليد را دوباره شروع کرديم، بدون مديران. در مورد شرکت منابع و ژنراتورهاي برقي CADAFE کارگران ضامن تامين برق در طول دوره توقف توليد و خرابکاري بودند. اين کارگران بودند که اين کار را انجام دادند؛ کنترل کارگري واقعي وجود داشت. اين همان چيزي است که ما با همکاري در مديريت مي خواهيم. ما صاحب همه حقوق هستيم، مديران را انتخاب کنيم، حساب ها را بررسي نماييم، پيشنهادات و طرحهايي ارائه دهيم و از همه حقوق برخوردار باشيم. اين آن چيزي است که ما بي پروا آن را طلب مي کنيم و به نظر ما اين راه پيشرفت است.

 

ج.م: هوگو چاوز گفته است که در قالب سرمايه داري، امکان حل مشکل فقر که مردم ونزوئلا بدان گرفتارند وجود ندارد، و گفته است که بايد به سوي سوسياليسم حرکت کنيم. شما از ديدگاه UNT اين امر را چگونه ارزيابي مي کنيد؟

 

ر.ل: راه، سوسياليسم است. اين راهي است که البته ما بايد به بحث در مورد نظرات مختلف پيرامون سوسياليسم بپردازيم، و ببينيم که چگونه در ونزوئلا با توجه به واقعيتهاي موجود مي توانيم آن را اجرا کنيم. ما با آنچه که رئيس جمهور گفته است به توافق کامل رسيده ايم. ما از طريق بحث و مذاکره به تعريف آنچه که براي اجراي سوسياليسم در ونزوئلا لازم است خواهيم رسيد.

 

ج.م: مهمترين تهديداتي که هم اکنون انقلاب بوليوار با آن مواجه است کدامند؟

 

ر.ل: امپراتوري با مشکلات فراواني روبروست. ما به ايالات متحده گفته ايم که با آنان روابط تجاري خواهيم داريم: ما به آنان نفت مي فروشيم و آنان آن را به قيمت مشخص بازار مي خرند. اما دولت امريکا همواره باور داشته که امريکاي لاتين حياط خلوت آنان است و آنجا هر کاري که دلشان خواست مي توانند بکنند: حکومتهايي برقرار سازند، رئيس جمهورهايي را براندازند، همه منابع طبيعي ما را تصرف کنند و به کشورشان ببرند برارزش آنها بيفزايند و دوباره آنها را با 50 يا 100 برابر قيمت اوليه شان به کشور ما بازگردانند، استثمارمان کنند... با استثنائات بسيار کمي، ثروت طبيعي کشورهاي ما مادام که در زيرزمين قرار دارد مکتعلق به کشور است و آنگاه که اين ثروتها به سطح زمين مي رسند از آن ايالات متحده مي شوند، اين بخاطر سلطه سرمايه داري است.

 

ج.م: يک سوال ديگر هم از شما داشتم، نظر شما درباره کمپين "دستها از ونزوئلا کوتاه" (Hands Off Venezuela) و ساير کمپين هاي همبستگي در سراسر جهان که براي دفاع از انقلاب بوليوار سازمان دهي شده اند چيست؟ پيام شما به اين فعالان چيست؟

 

ر.ل: لطفا دست از اين کار برنداريد. ما با رسانه هاي جمعي در کشور خودمان هم نمي توانيم کنار بياييم. آژانس هاي خبري مهم در سراسر جهان در اختيار بخش هاي خصوصي هستند. آنها به آنچه در ونزوئلا به وقوع مي پيوندد علاقه مند نيستند و بنابراين واقعيت را نمي گويند. تنها شانس ما براي اينکه اخبار درست را به گوش جهانيان برسانيم از طريق رسانه هاي آلترناتيو است، و نيز از طريق کمپين Hands Off Venezuela و ساير کمپينهايي که به سازماندهي حمايتها پرداخته و به مردم اروپا آنچه را که در واقع در ونزوئلا به وقوع مي پيوندد مي گويند.

 

ج.م: چه پيامي براي کارگران بريتانيايي داريد؟

 

ر.ل: مهمترين چيز اينست که مبارزه عليه خصوصي سازي در انگلستان بايد در يک جهت گيري راديکال هدايت شود. بايد مشکل را به مردم فهماند تا آن را احساس کنند. تنها با حمايت مردم است که ما مي توانيم جلوي خصوصي سازي را بگيريم. مردم انگلستان بايد بدانند که اين سياستهاي مشهور خصوصي سازي، که مارک تاچر را بر خود دارد، در امريکاي لاتين به شکست کشانده مي شوند. در ونزوئلا ديگر خصوصي سازي انجام نمي شود و در ساير کشورها نيز مردم در مقابل آن مقاومت مي کنند. در پرو ما خصوصي سازي برق را متوقف کرديم. در مورد بوليوي، بوميان آيمارا، کچوآ و گاراني، که 82 درصد جمعيت کشور را تشکيل مي دهند، در حال مبارزه براي ملي کردن دوباره صنايع هستند. در آرژانتين ثابت گرديده است که نظام سرمايه داري و بالاترين تجلي آن، يعني کجراهه اي که خصوصي سازي ناميده مي شود، عامل قحطي و گرسنگي مردم است. و اين وضعيت در سراسر امريکاي لاتين برقرار است. در مکزيک نمونه کارگران برق را داريم که به شديدترين شکل ممکن در حال مبارزه با پرزيدنت فاکس براي متوقف ساختن خصوصي سازي هستند.

 

ج.م: در انتها اگر صحبت ديگري داريد اضافه کنيد؟

 

ر.ل: بله، مي خواهم پيام شخصي خودم را بگويم. آنهايي از ما که در امريکاي لاتين و در ونزوئلا متعلق به جناح چپ بوده ايم، همگي ما نقش هوگو چاوز را تشخيص مي دهيم. کوبا خودش به تنهايي براي 40 سال مقاومت کرد، و انقلاب با هوگو چاوز تبديل به انقلاب امريکاي لاتين شده است. هنوز تازه جوانه زده است، اما يقينا ميوه خواهد داد. بسياري از ما که بيش از 50 سال سن داريم، همواره آرزو داشته ايم که بتوانيم روزي عليه امپراتوري به طور موفقيت آميزي مبارزه کنيم، و گمان مي کرديم که هرگز چنين روزي را نخواهيم ديد. اينک، براي بسياري مهمترين واقعيت، ادامه اين مبارزه موفقيت آميز براي رسيدن به شرايط مطلوب براي مردمان امريکاي لاتين است. من نيز اين گفته چه گوارا را مي گويم که: "بگذاريد آنها که متولد مي شوند و متولد خواهند شد بدانند، که کارگران جهان در مبارزه اند، و ما براي پيروزي مبارزه مي کنيم، نه براي شکست". اين آن چيزي است که من معتقدم در آينده خوابيده است: ما به سختي براي رسيدن به اين اهداف مبارزه مي کنيم.

 

 

کمپين ايراني همبستگي با انقلاب ونزوئلا

Iranian Campaign for Solidarity with the Venezuelan Revolution

www.newleft.blogfa.com

www.handsoffvenezuela.org/farsi

+98-9166175851