پيشنهاد برای حمايت عملی از اعتصاب غذای
مبارزان درون مرز؛ زرافشان ، گنجی ود يـــگران
علی صديقی ( بهروز گيلک(
۱ـ نگاه سرد روشنفکران سياسی برون مرز به اکبر گنجی
به
نظر می رسد هنوز بخشی از روشنفکران سياسی ما، در برابر يک پديده، وبه عبارتی، در
پذيرش يک واقعيت سياسی راديکال به نام اکبرـ گنجی ،از خود مقاومت نشان می دهند. و
اين ، چيزی است که می بايد با دريغ و تاٌسف ازآن ياد کرد؛ تاٌسف نه بدان جهت که
چرا مبارزه گنجی در دايره نگاه اينان به چشم نمی آيد، بلکه دريغ ازآن بابت که اين
بخش از روشنفکران که عموماً وابستگی تشکيلاتی به سازمان های سياسی دارند هنوز در
اين باره، با معيار های حزبی خود، که برجسته ترين شاخصه آن خونخواهی قبيله ای و
ايدئولوژيک است به کارنامه مبارزی چون اکبر گنجی می نگرند. اين اشخاص، و يا بهتر
گفته باشيم اين گروهها و سازمان های سياسی، با سکوت خود حرفهای دستمالی شده و
بعضاً ستيزورزانه ای را که آغشته به خود خواهی و خود کامگی حزبی است ، تکرار می
کنند و قصد دارند بدين طريق مبارزه دليرانه اين چهره برجسته درون مرز را ناديده
بگيرند ويا با کم توجهی، آن را کم اثر قلمداد کنند.
چنين ديدگاهی به لحاظ ماهوی عملا يک ديدگاه خذفی است
واز مبارزه سياسی تفسير و قرائتی را می پسندد که تنها خود در درون آن جای می گيرد
و در نتيجه هر گونه تحول فکری در ميان لايه های پايين دست حکومتی را با بدگمانی و
بی اعتمادی دنبال می کند. اين تعداد از
روشنفکران سياسی درست همان عملی را مرتکب می شوند که اصلاح طلبان حکومتی در برخورد
با مبارزان و روشنفکران دگرانديش طی ساليان گذشته واکنون ؛ از خود بروز داده و می
دهند ، يعنی خودی و غير خودی کردن مبارزه و مبارزان. و جالب آن که همين گروهها و
آدم ها خود همواره به اصلاح طلبان از همين منظر انتقاد داشته اند.
ريشه
های اين « پسی ميزم » مزمن چه به توسعه نيافتگی فکری و ناباوری به دمکراسی مربوط
باشد و چه به ساختار تشکيلاتی گروههای سياسی،اکنون به يک لجبازی کودکانه ،که حق
انحصاری مبارزه عليه جمهوری اسلامی را تنها برای خود محفوظ می داند ، شباهت يافته
است. اين عده ؛ آنانی که در خارج از کشور با بدگمانی و بی اعتقادی، روند تحولی ـ
مبارزاتی گنجی را دنبال می کنند و آنانی که در درون کشور راديکاليزم گنجی را مُخل
اصلاحات می دانند در يک نقطه يعنی در بی توجه ای عمدی ، که همان معنای شرمگينانه
حذف است به اتحاد ی نا خوانده می رسند. و بی دليل نيست که هنوز از بسيار کسانی که
در سايتها و نشريات گروههای سياسی قلم می زنند و يا از خودِ سازمانها ، نوشته ای
درحمايت از مبارزه او به چشم نمی خورد.
بايد بدانيم که نمونه و نوع اکبر گنجی، امروزه برای
ما ميدان اثبات دمکراسی باوری و اعتقاد به مبارزه آزادی خواهانه است و ميزان باورهای سياسی ما را در ميان نسل تازه نفس درون کشور به محک می
گذارد. و از ياد نبريم که کنجی با اعتصاب
غذا وچه فراتراز آن با تحليل تئوريک ازحاکميت خودکامه مذهبی و صراحت جسارت آميز در
بيان جنايات و فجايع شخص خامنه ای و تحريم انتخابات رياست جمهوری در نوشته ای
مشهور به مانيفست دوم جمهوریخواهی، سهم بزرگی در افشای حکومت اسلامی دارد. . واقعيت آن است که گنجی نمادِ گذار صادقانه
از خدمت تا نفی کامل حکومت اسلامی و نقطه روشن تحول فکری ، سياسی در نظام جمهوری
اسلامی است . تحول فکری در گنجی چنان که می دانيم يکشبه پديد نيامده و او با
مطالعه و با چشمانی باز، پا به مبارزه و مقاومت مستمر گذاشته است و همين ويژگيهاست
که از او چهره ای غير قابل انکار در قلمرو جنبش سياسی کنونی ساخته است. و امروز
اگر اودر ميان مبارزان نسل سوم کشور چهره ای قابل
ارجاع واتکاء محسوب می شود دليلی جز يکی بودن سخن و عمل او وجود ندارد .
۲ـ پيشهاد برای حمايت
عملی ( اعتصاب غذا در سراسر جهان(
بيائيم
ازگنجی هم به اندازه مبارز ديگر درون مرز، ناصر زرافشان که مبارزه قابل ستايش او
وارد روزهای بحرانی اعتصاب غذا شده است، حمايت کنيم. هرچند چنان که بايد حمايت عملی
ازمبارزه و اعتصاب غذای ناصر زرفشان نيزدر
خارج از کشور به عمل نياورده ايم . بيائيم در حمايت از زرافشان، گنجی و تمامی
مبارزان در بند که در اين مرحله حساس از حيات سياسی کشورمان درون زندان های رژيم
مستبد مذهبی دست به مبارزه ماراتن مرگ يا آزادی زده اند اندکی به شکل عملی به آنان
بپيونديم و در مهترين نقاط فرهنگی ـ سياسی شهرهای مسکونی خود در جهان با اعتصاب
غذا و تحصن، مبارزه جانانه مبارزان درون مرز را بازتاب دهيم و ارج نهيم.
به همين منظور پيشنهاد دهنده، اعتصاب غذای خود را از صبح چهارشنبه پانزدهم جون ( ۲۵ خرداد) در شمال
کشور نروژ، شهر ترومسو در کنار خانه فرهنگ شهر آغاز خواهد کرد و تا پايان روزجمعه
ـ آخرين ساعت انخابات نمايشی حکومت، ادامه خواهد دادوطبيعی است که همه توان خود را
نيزجهت افشای جنايات رژيم اسلامی عليه روشنفکران و مبارزان سياسی، از طريق رسانه
ها به کار خواهد بست و اميد وار است اين
پيشنهاد از طرف اهل قلم و روشنفکران سياسی مورد توجه قرار گيرد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
علی
صديقی ( بهروز گيلک)
نروژ
ـ چهل و پنج دققيه بامداد روز سه شنبه ۱۴ جون