مصاحبه
صدای آلمان با
شهلا انتصاری
در مورد
آزادی
بازداشت
شدگان مقابل
زندان اوين
·
”ما
تعهد نداديم و
گفتيم همزمان
با آقاي زرافشان
اعتصاب غذا
ميكنيم. موقع
مسابقه
فوتبال بود و
آنها ترسيده
بودند. حدود
يك نيمه شب
بود كه ما را
آزاد كردند.
امروز از هشت
صبح دوباره مقابل
اوين ايستاده
ايم. مردم
دارند دسته
دسته بعنوان
هبستگی با ما
و آقاي
زرافشان
ميايند.”
·
هفت
نفری كه ديشب
در پی تحصن
مقابل زندان
اوين برای
آزادي
دكترناصر
زرافشان
بازداشت شده
بودند، چند
ساعت بعد آزاد
شدند. خانم
همازرافشان
صبح امروز
پنجشنبه به
ملاقات همسرش
رفت و سايرين
از جمله خانم
شهلا انتصاری
مقابل زندان
اوين هستند.
مصاحبه:
مهيندخت
مصباح
دويچه وله:
خانم انتصاری
موضوع
بازداشت موقت
شما و دوستان
ديگری كه جلوی
زندان اوين در
اعتراض به عدم
آزادی آقای
زرافشان صورت
گرفت، به چه
قرار بود؟
شهلا
انتصاری: دو
سرهنگ
به اسامی
سرهنگ نصيری سرهنك
جليلی آمدند و
گفتند
ما از طرف
سردار طلايی
آمده ايم و
پيغامی برای
شما داريم كه
بايد به سرعت
اينجا را
تخليه كنيد.
ما گفتيم
نميرويم.
گفتند بايد
برويد. يكسری
از دوستان
رفتند كه قدم
بزنند ولی ما
چند نفركه زير
انداز آورده
بوديم و پلاكاردهايی
حمل ميكرديم،
نشستيم. بچه
ها رفتند دورو
برخيابانهای
اطراف تا بعد
برگردند. وقتی
خلوت شد، مينی
بوسی آوردند و
با طرز
وحشيانه ای ما
را داخل مينی
بوس پرت
كردند. زير
انداز را
كشيدند و مرا
برگرداندند.
آقايان را با
فشار و كتك
انداختند در
مينی بوس. اول
گفتند چرا شما
حرف های ضد
رژيم می زنيد.
ما گفتيم
شعارهای ما
مشخص است. چون
شعارهای ما را
هم پاره كرده
بودند آورده
بودند.
دويچه
وله: اين
شعارها چه
بودند؟
شهلا
انتصاری:
زرافشان
زرافشان وكيل
قهرمان،
حمايت ات ميكنيم.
زندانی
سياسی آزاد
بايد گردد.
زرافشان
قهرمان آزاد
بايد گردد.
استبداد
استبداد
محكوم بايد
گردد.
دمكراسی
آزادی ايجاد
بايد گردد.
يك
پلاكارد بزرگ
داشتيم كه
زرافشان
اعتصاب غذا را
شروع كرده و
مسئوليت جان
او به عهده
مسئولان
جمهوری اسلامی
و دادستانی
است و هر مشكلی
كه پيش بيايد
ما آنها را
مسئول
ميدانيم و خواهان
آزادی سريع و
بدون شرط
ايشان هستيم.
دويچه وله:
تعريف كنيد چه
شد وقتی شما
را
بازداشتگاه
بردند؟
شهلا
انتصاری: ما
را به اطلاعات
دربند،
اطلاعات نيروی
انتظامی
بردند. بعد
آقايی كه
بازجويی
ميكرد گفت شما
غيرقانونی
هستيد و
شعارهايی ضد
رژيم داده
ايم. ما گفتيم
نه شعار های
ما اينچنين
نبوده بلكه ما
گفته ايم
زرافشان بنا
بر دلايل
ساختگی
دستگير شده و
ما سه سال است
تحمل كرده ايم
و نامه به آقای
شاهرودی داده
ايم. وكلای
آقای زرافشان
شش ماه است
دنبال موضوع
مرحضی درمانی
هستند. به همه
مرخصی داده
اند الی
ايشان. ما چون
همه راه ها را
رفته ايم و
ضمنا تحصن
غيرقانونی
نيست، اعتراض
مان را اينطوری
ميكنيم.
آنها
گفتند شما
بايست تعهد
بدهيد كه در
هيچ تحصنی
ديگر شركت
نميكنيد و جلوی
زندان اوين نمی
ايستيد. ما
گفتيم ما قبول
نميكنيم.
دوباره ما را
به
بازداشتگاه
برگرداندند و
دوباره ما را صدا
كردند. اما
احساس ما اين
بود كه اينها
دارند عقب
نشينی ميكنند.
آمدند دوباره
گفتند بابا
جان! شما فقط
يك كلمه
بنويسيد. ما
گفتيم نمی
نويسيم. حتی
رفتند برای ما
شام بياورند.
ما گفتيم شام
نميخوريم و
همزمان با آقای
زرفشان
اعتصاب غذا
ميكنيم. آنجا
اوضاع احوال عادی
نبود. مرتبا
موقع بازجويی
ما را از اتاق
ميفرستادند
بيرون. گويا
مسئولان ديگر
به آنها زنگ
ميزدند.
نميدانيم چه
شد كه ورق
برگشت و
خودشان آمدند
گفتند: تعهد
نميدهيد؟
گفتيم نه!
گفتند ما به
جای شما می
نويسيم! گفتيم
اگر اين كار
را بكنيد ما
شكايت ميكنيم.
خلاصه گفتند
بياييد برويد.
وقتی
داشتيم
ميامديم
گفتيم ما
نميرويم پلاكارد
ها و زير
اندازهايمان
را كه گرفته
ايد ميبريم.
آنها گفتند ما
از شما خواهش
ميكنيم نرويد.
گفتيم نه!
همين الان
ميرويم جلوی
زندان اوين و
ادامه ميدهيم.
ناجار شدند
قبول كنند.
چون يكسری
خانواده ها هم
آمده بودند
جلوی اطلاعات
ايستاده
بودند و زمان
هم وقت پخش
فوتبال بود كه
اينها خيلی
ترسيده بودند
با موضوع
فوتبال قاطی
شود. اين بود
كه گفتند
برويد. حدود
ساعت يك نيمه
شب بود كه ما
را آزاد كردند.
دويچه وله:
شما و خانم
زرافشان تنها
خانم هايي
بوديد كه
بازداشت
شديد؟
شهلا
انتصاری: نه.
خانم ديگری هم
بودند به نام
گوهرصالح پور.
دويچه وله:
كلا چند نفر
بوديد؟
شهلا
انتصاری: هفت
نفر. سه خانم و
چهار آقا
بوديم.
دويچه وله:
الان دوباره
برگشته ايد
مقابل زندان
اوين و به
تحصن ادامه
ميدهيد؟
شهلا
انتصاری: بله.
ما از هشت صبح
دوباره اينجا
نشسته ايم.
دويچه وله:
خانم زرافشان
الان شنيدم با
اقای زرافشان
در حال ملاقات
هستند.
شهلا
انتصاری: بله.
رفتند ملاقات
هنوز نيامده
اند بيرون.
دويچه وله:
الان برخورد
با شما چگونه
است.
شهلا
انتصاری:
دارند
خانواده
زندانيان عادی
را كه معمولا
جلوی اوين می
نشينندؤ يكی
يكی صدا
ميكنند و از
ما جدا ميكنند.
دويچه وله:
برخورد ها
خشونت آميز يا
بازدارنده
نيست؟
شهلا
انتصاری: نه.
اما كم كم
نيروهای
اطلاعاتی كه
ديروز هم
بودند، دارند
مستقر ميشوند.
آمدند به ما
گفتند شما
برويد آنطرف
تر بنشينيد.
گفتيم از
اينجا تكان
نميخوريم!
دويچه وله:
برنامه تان
اينست كه به
اين تحصن تا كی
ادامه دهيد؟
شهلا
انتصاری: ما
صحبت كرديم.
از كانون
مدافعان حقوق
بشر يكی اينجا
بود كه بيايند
وكالتنامه ای
را با ما
تنظيم كنند كه
هر اتفاقی
افتاد، آنها
پيگيری اش را
بر عهده داشته
باشند و دنبال
وكيل بروند.
ما ميخواهيم
اين تحصن
مستمر و شبانه
روزی باشد و
مرحله بعدی
كار ما اعتصاب
غذا همراه با
آقای زرافشان
است.
دويچه وله:
شما همه همان
كسانی هستيد
كه ديروز هم
جلوی زندان
بوديد؟
شهلا
انتصاری: الان
مادرهای
خانواده های
زندانی سياسی
يا شهدا آمده
اند اينجا.
مادر لطفی
آمد. خانم
مختاری ديروز
آمده بود.
خانم سيمين
بهبهانی آمده
بود. اينها
بخاطر اين كه
سن شان زياد
است، ميايند
يكی دو ساعت
ميمانند و
ميروند. مادر
لطفی ديروز از
ساعت ده آمد تا
ساعت ۴
پهلوی ما
ايستاده بود.
دويچه وله:
خانم بهبهانی
جه؟
شهلا
انتصاری: خانم
بهبهانی را به
زور بردند.
دستشان را
كشيدند بردند.
ميگفتند من از
اينجا تكان
نميخورم.
دوستان ميگفتند
شما نيازی
نيست بمانيد.
اينجا گرم است
و سايه ندارد.
اينجا كه ما
مستقر شده
ايم،
جای كوچكی
است و تنها يك
پله برای
نشستن دارد.
بقيه همه
ايستاده اند.
دوستان
الان به من
خبر دادند كه
مردم دارند
دسته دسته
بعنوان
همبستگی با ما
و آقای
زرافشان
ميايند.
(مصاحبه
ساعت
هشت و نيم
صبح
نهم ژوئن
صورت گرفته
است)