نامه سرگشاده عطااله مرادی به
رئيس جمهور
دانشجوی شکنجه شده و حبس کشيده
واقعه ۱۸ تيرماه ۱۳۷۸
به نام خداوند دادار دادگرا
۲۰ تيرماه ۱۳۸۳
عاليجناب خاتمی :
مدتهای مديدی از زندانی شدن همشاگرديهايمان
ميگذرد. اما دريغ از فريادرسی.
با پيش آمدن حادثۀ ۱۸ تيرماه ۷۸،
اقتدارگرايان قدرتطلب برای زدودن انديشه و جنبش مدنی و پايمال نمودن حقوق شهروندان
گام بر داشتند جريانهايی که به يک بنبست فکری و سياسی رسيده و از استيصال مطلق به
روشهای غيرمعمول دست مييازند به چيزی جز سکوت انديشه و سرکوب آزاديخواهی
نميانديشند. آنانکه به دنبال اهداف شومشان بوده و همچنان با توسل به زور و سوء
استفاده از نام و عناوين به مقابله با هر انديشه و تفکری را که نميپسندند
برخاستهاند و سعی بر آنند که با خشنترين روشها و چهرهها فضای انسداد سياسی را به
منصۀ ظهور درآورده
و برای دستيابی به مطامع خويش بدان متوسل ميشوند. يقينا با درک واقعيتهای موجود و
قبول آن و وجود جريانها و گروههای مختلف سياسی و تفکرات گوناگون انديشهها و تقابل
آراء و پاسخ به پرسشهای تازه و کنکاش در جهت رفع تنگناها و مشکلات فکری تنها راه
برونرفت از بحرانهای اجتماعی- سياسی موجود خواهد بود. اگرچه وقايع نگرانکنندهای که
رخ ميدهد فضای سياسی جامعه را تحت تأثير قرار داده و مشوش ميکند با بخشهای ساختار
قدرت حاکمه در ارتباط است، اما آنچه اتفاق ميافتد بر پايۀ تفکر و هدايت سازماندهی
شده ای ميباشد که عاملانی در پس پرده آن را هدايت ميکنند. بيشک فاجعه هجدهم
تيرماه، شوکی را بر فضای سياسی جامعه حاکم کرده و هنوز هم بعد از گذشت چندين سال
از آن تاکنون از زوايای مختلف مورد بحث محافل سياسی و فرهنگی قرار ميگيرد.
دانشجويانی که بجای علماندوزی اينک در بند ميباشند و مظلومانه سر بربالين مينهند
که مورد خشم و غضب شبپرستان دنيا طلب قرار گرفتهاند همگان ميدانند که در آن روز به
يادماندنی بر دانشجويان ستم رواگشته و مورد هتک حرمت قرار گرفتهاند در حاليکه
عاملان و مسببان آن جنايت تلخ به مدال افتخار مزين گشتهاند.
آقای خاتمی :
دستگاه قضايی که با برگزاری محاکمات فرمايشی،
سريع، فشرده و غيرعلنی و با اقداماتی اعجابآور دانشگاهيان را برخلاف ضوابط و عرف
قضايی به احکام سنگين محکوم نموده و شگفتی و نگرانی عميق همگان را برانگيخت که بيش
از همه سياسی بودن آن را نشان داده و بر کوتهبينانه بودن آن مهر تأييد مينهد بدون
آنکه کمترين حقوق حقه آنان رعايت شود. همۀ اين اعمال بر خلاف مواد
مصرحه ۱۸، ۱۹، ۲۱، ۲۳ کنوانسيون حقوق بشر و ميثاقهای بينالمللی سياسی-مدنی ميباشد
که حکومت ايران نسبت به احترام و رعايت موارد فوق تعهد نموده است.
آنانکه در پی تحديد فکر، آزادی بيان، قلم و تهديد
انديشه، قانونگريزی، پرورش خودخواهی و در پی القای اراده و اشاعه اين نوع از تفکر
در فضای سياسی جامعه ميباشند آيا بر اين امر واقفند که انديشه و فکر محصورشدنی
نيست؟ چرا که علت و عوامل پايداری يا زوال تفکر، ارادۀ مردم و افکار عمومی در
سطح فضای فرهنگی، سياسی يک جامعه ميباشد.
نکته قابل توجه آن است که قوۀ قضاييه بدون
احترام و توجه به افکار عمومی و بر پايۀ اتهامات واهی و بياساس دانشجويان را در بازداشت
نگه داشته است در حاليکه اکثر حقوقدانان و دکترين حقوقی برگزاری محاکمه دانشجويان
را فاقد معيار قانونی و عرف قضايی دانسته و بر مشروعيت آن خرده گرفتند اين مبين آن
است که دستگاه قضايی و محاکم آن به منزلۀ ابزار سياسی برای از ميان خارج کردن روشنفکران،
منتقدان و دانشپژوهان از آن سود ميجويد.
طرح اتهامات بيپايه در قالب کيفرخواست برای
دانشجويان يک سناريوی کاملا سياسی بوده که صرفا هدف آن سرکوب جنبش دانشجويی و حذف
روشنفکران و رقيبان سياسی و نهايتا پوششی برای تسويه حساب جناحی با هزينه قرار
دادن محيط علماندوزی دانشگاه بوده است. آنچه در جريان برخورد محاکم قضايی با
پرونده دانشجويان مشاهده شد بيطرفی و استقلال دستگاه قضايی و عدم تأثيرپذيری آن از
جريانات سياسی را زير سوال برده است.
جناب آقای رئيس جمهور:
بيشک برای هيچ انسان عدالتجويی قابل فهم نيست که
سودای سياست در امر قضاوت بر دغدغۀ عدالت چيره شود و حقوق مسلم شهروندی با هر تفکر و
انديشهای، خارج از اصول قضايی و معيارهای مدون قانونی مورد تعرض و بياعتنايی قرار
گيرد که روش بسيار ناصواب و در خور تجديد نظر و بازنگری ميباشد.
براستی دانشجويان با رعايت کدام معيار و ضوابط
قانونی و اصول قواعد بينالمللی به حبسهای طويلالمدت محکوم شدهاند؟
مراجع قضايی مربوط بايد به اين تيرگيها و ابهامات
پاسخ مستدل و روشنی بدهند متأسفانه نظريهپردازان جريان اقتدارگرا گمان ميبرند با
قلع و قمع دانشجويان و با اعمال غيرقانونی و غيرموجه توانايی به بنبست کشاندن
دگرانديشان و کوشندگان سياسی را دارند. اينکه محاکم قضايی تحت تأثير فضای مسموم
سياسی قرار گرفته و به گروهی از متهمان اصلی واقعۀ کوی دانشگاه تهران با
چشم رحمت و خطاپوشانه و به گروهی ديگر بدبينانه و بهانهجويانه نگريسته ميشود بسيار
تأملبرانگيز است بدون ترديد سيستم قضايی بايد از فضای رنگ و بوی سياسی خارج شده و
بطور مستقل و بدون تحت تأثير قرار گرفتن از جناحی خاص به حقوق حقۀ دانشگاهيان و
محکومان اين واقعه احترام گذاشته شود تا شايد تسکينی باشد برای جسمهای زخمديده و
روحهای آشفتۀ محبوسان آن
حادثۀ غمانگيز.
آنچه اهميت دارد اين است که آيا حافظان و مجريان
قانون در گفتار و رفتارهای خود به تقويت اين باورها و ادعاها ياری رساندهاند يا
خير؟ چه عوامل و موجباتی باعث شدهاند که موضوعات، معيارها و اصول بنيادين که بايد
مورد توجه امور قضايی و حقوقی قرار گيرد در عمل دچار نقصان و غفلت واقع شده است؟
بيشک تحقق يک سيستم قضايی سالم که عدالت را
عالمانه و خردمندانه محقق سازد و در کنار آن حقوق مسلم شهروندان، متفکران و اهالی
انديشه را محفوظ بدارد تنها با شناختهای علمی و دقيق علتهای بيتوجهی به حقوق اساسی
شهروندان ميسر است. آنچه تاکنون شاهد آن بوديم چالشی عنيف ميان اقتدارگرايی و
انحصارطلبی با آزاديخواهی و نوانديشی ميباشد به وضوح به نظر ميرسد رفتار خشونتآميز
و رويههای غيرانسانی و ناسليم حاکمان که بر نخبگان و رهروان علم وارد ميشود برخلاف
عقلانيت سياسی و مغاير با اخلاق و ضوابط آزادمنشی است.
مواجههای که مهمترين و در عين حال ناعادلانهترين
حلقه آن محکوميت ناجوانمردانه دانشجويان توسط دستگاه قضايی حکومت ميباشد.
واقعيتهای اجتماعی به هر انسانی که در هر طيف و جريان سياسی قرار داشته و يا صاحب
هر نوع فکر که بوده و هر مشی و روشی را که پذيرا باشد حکم ميکند که به حقوق مشروع
مردم توجه کرده و با درک واقعيتها و شناخت دقيق موقعيتها با توجه به زمان و مکان
آن تلاش جدی برای فصلی نو در حيات سياسی و جلوگيری از گسست اجتماعی بکار گيريم.
آقای رئيس جمهور:
نميتوان به بهانه نداشتن ابزار و اختيارات قانونی
لازم از پيگيری و اصرار بر مطالبات مشروع سرباز زده و به وهم ايجاد تنش در فضای
سياسی جامعه حقوق افراد به ويژه دانشگاهيان ناديده گرفته و بيمحابا از کنار آن
گذشت. آيا سکوت و عدم واکنش صريح و بيپرده حضرتعالی باعث نشده است که ناقضان
آزاديهای مشروع و حقوق ملت گستاختر شده و نقض حاکميت مردم، به صورت يک رويه معمول
درآمده و بر بيحرمتی آن افزده شود؟
جناب آقای خاتمی ! فراموش نکنيد که جناب عالی به
عنوان حافظ و حامی حقوق حقه مردم بر پاسداری از حرمت و حريت انسانی سوگند ياده
نموديد.
با احترام
عطااله مرادی
دانشجوی حقوق و يکی از شکنجهشدگان و محبوسان واقعه
۱۸ تيرماه ۱۳۷۸
رونوشت به: نهاد رياست جمهوری