پنجشنبه ۵ شهريور ۱۳۸۳ - ۲۶ اوت ۲۰۰۴

بيانيه "انجمن دانشجويي دفاع از حقوق بشر در ايران"

درباره ي اعدام يك دختر نوجوان

 

نگذاريد عاطفه ها را به دار آويزند

 

بي گنه زنجير بر پايم زدند

واي از اين زندان محنت بار من

واي از اين چشمي كه مي كاود نهان روز و شب در چشم من راز من

گوش بر در مي نهد تا بشنود شايد آن گمگشته آواز من

 

دخترك را چگونه بر دار آويختند؟ چگونه آرزوهاي "عاطفه رجبي" را در زير خاك مدفون ساختند؟ چشم هاي نگران عاطفه در واپسين لحظات زندگي به دنبال چه بود؟هرگاه كه به اين سوالات مي انديشيم بغض تمام وجودمان را مي فشرد .

 اعدام،اين واپسگرايانه ترين برخورد بشر در برابر رخدادهاي اطراف خود،چه جان هايي را كه نگرفته است. ننگ بر آيين و مذهبي كه اينگونه در جان ستاندن انسان ها دست و دلبازي مي كند. حضور دين در عرصه ي حكومتي،آن هم با آبشخور عصر وحشي ها،چنين سرنوشتي را براي ما رقم زده است. متوليان دين عشق را ممنوع كرده اند تا فساد در جامعه پيله نبندد،اما نادان تر از آن هستند كه دريابند جنايت عليه انسان را كليد زده اند. عاطفه ها به دار كشيده مي شوند،بي آنكه بپرسيم چرا.

 آهاي كساني كه حكم مرگ عاطفه ها را صادر مي كنيد،آيا شما را با انسانيت كاري هست؟ مي دانيم كه اگر چنين بود،اينگونه جان انسان ها را نمي ستانديد. در جهالت خود چنان فرو رفته ايد كه پس از هر عاطفه كشي،براي خود ميزان ثواب و اجرتان را محاسبه مي كنيد تا آن را به حساب طلب خود از خدايتان ثبت كنيد.

و اما،براي مبارزه با به دار آويختن عاطفه ها علاوه بر اعتراض به صدور حكم اعدام،بايستي به گونه اي رفتار كرد تا آنچه كه به عنوان قصاص ناميده مي شود،بي اعتبار شود. زماني كه ما با دست خود مجازات قصاص را بي اعتبار كنيم،بي ترديد جمهوري اسلامي نيز براي استوار كردن چوبه ي اعدام هاي خودسرانه،با مشكلات زيادي روبرو خواهد شد.

به اميد روزي كه ملت ايران،خود از مجازاتي به نام قصاص روي برگردانند.

 

انجمن دانشجويي دفاع از حقوق بشر در ايران

چهارم شهريورماه1383

anjoman_defa@yahoo.com