شان پن سازش ناپذير جشنواره فيلم تورنتو را سياسي
كرد
علي شريفيان (شهروند ــ مونتريال
شان
پس در مراسم اسكار سال 2004 در فوريه گذشته پس از آنكه بالاخره بعد از چهار بار
نامزدي جايزه بهترين بازيگر، اسكار را به دست آورد، گفت: "من ميدانستم كه در
عراق سلاحهاي كشتار جمعي وجود ندارد." در آن زمان رسانه هاي جريان اصلي (Main Stream) از اين هنرمند سازش ناپذير و ضدجنگ به خاطر سخنانش
عليه حكومت ايالات متحده انتقاد كردند اما همين هفته كالين پاول وزير امور خارجه
دولت بوش اعتراف كرد كه ترس از سلاحهاي كشتار جمعي در عراق هراسي بيهوده و بي اساس
بوده است.
شان
پن 44 ساله، بازيگر، فيلمنامه نويس و كارگردان و تهيه كننده فيلم به خاطر نمايش
فيلم "ترور ريچارد نيكسون"
(The Assassination of Richard Nixon) به كارگرداني نيلز مولر Niels Mueller كه در آن نقش اصلي فيلم "ساموئل بايك" را
بازي ميكند به جشنواره بين المللي فيلم تورنتو آمده است و پس از نمايش اين فيلم در
روزهاي 13 و 14 سپتامبر در يك كنفرانس خبري شركت كرد و با سخنان افشاگرانه خود ضمن
توضيحاتش درباره ي شخصيتي كه در فيلم بازي كرده و فعاليتهاي هنري اش بار ديگر مثل
هميشه جرج بوش و سردمداران كاخ سفيد را به باد انتقادهاي شديد گرفت و جشنواره
محافظه كار فيلم تورنتو را سياسي كرد.
شان
پن در كنفرانس خبري خود گفت: "كالين پاول همان موقع (پيش از حمله به عراق) ميدانست
از سلاحهاي كشتار جمعي در عراق خبري نيست (اما) به مردم آمريكا دروغ گفت. بقيه شان
هم همينطور. هر كسي كه به اين موضوع توجه كرده باشد اين را ميداند و دولت بوش تكيه
ما را بر پرينسپ هايمان به عنوان يك كشور، منحرف كرد و نامردي خود را جايگزينش كرد
و ستايش از نامردي به عنوان شجاعت آغاز شد. حال ما نامرداني مثل جرج بوش داريم و
نامرداني مانند كوندووو و ليززززا راليس و دونالد رامسفلد و همه آن فلان فلان شده
هايي كه براي آنكه احساس قدرت كنند محتاج آنند جان وين بازي دربياورند. به اين
ترتيب ما كشوري داريم كه براساس هويت هاي دروغين و تقلبي نامردها رهبري ميشود به
جاي آنكه براساس منافع فردي يا ملي راه برده شود."
بنابر
نوشته پيتر هاول نويسنده تورنتو استار شان پن در حالي كه به سيگارش پك ميزد با
صراحت و بي پرده اين سخنان را اظهار داشته است.
شان
پن سازش ناپذير بنابر نوشته گيل مك دونالد كه با او گفت و گويي براي گلوب اندميل
انجام داده كه در شماره ديروز اين نشريه (پنجشنبه 16 سپتامبر) به چاپ رسيده از ابر
ستاره هاي هاليوود و سينماي آمريكاست كه از لس آنجلس متنفر است. اين هنرمند
روشنفكر سينماي آمريكا را ميتوان به مارلون براندوي فقيد كه چندي پيش در 80 سالگي
درگذشت، شباهت داد. مارلون براندو كه هاليوود او را به شهرتي جهاني رساند هيچگاه
سيستم حاكم بر هاليوود و تسلط سرمايه داران و كله گنده هاي استوديوها را بر سينما
قبول نكرد و حتي وقتي به خاطر بازي تاريخي اش در فيلم پدرخوانده فيلم به ياد
ماندني تاريخ سينما قرار بود دومين جايزه اسكارش را به دست آورد يك هنرپيشه زن را
به عنوان يك دختر سرخپوست در اعتراض به كشتار سرخپوستان به جاي خود به مراسم اسكار
فرستاد و در نوشته اي كه به دست وي داد از هاليوود به خاطر توجيه كشتار سرخپوستان به
انتقاد شديد پرداخت.
شان
پن به روايت گيل مك دونالد نويسنده گلوب اند ميل، الان 8 سال است كه از زادگاهش
بربنك Burbank از حومه هاي
لس آنجلس به سانفرانسيسكو كوچ كرده و با همسر و دو فرزندش در آنجا زندگي ميكند. او
در گفت و گوي خود به گيل مك دونالد گفته است: "من تعجب ميكنم مردم چگونه ميتوانند
در لس آنجلس زندگي كنند!"
آنگونه
كه پيتر هاول گزارش ميدهد شان پن از رفتن به جشنواره ها و شركت در مراسم تشريفاتي
متنفر است و پيش از اين براي فيلمهايي كه وي در آن بازي داشته مثل "21 گرم"
و "وزن آب" در سال 2000 يا
Sweet and Lowdown در سال 1999 به تورنتو نيامد. امسال پس از 9 سال يعني بعد از
آنكه در سال 1995 به خاطر نمايش فيلم
The Crossing Gaurd كه آن را كارگرداني كرده بود و در زمان نمايش آن در جشنواره
حضور يافت، دوباره به تورنتو آمده است. البته يك بار همسر هنرپيشه اش رابين رايت
را در سال 2002 به هنگام نمايش فيلم وي
White Oleander در جشنواره تورنتو همراهي كرده است.
با
وجود آنكه شان پن به خاطر تنفرش از جشنواره مشهور است، باز با طنز خاص خود در پاسخ
يكي از خبرنگاران در اين باره گفته است: "من اصلا متوجه اين موضوع نبوده ام و
احساس ميكنم تا به حال در ميلياردها جشنواره شركت كرده ام!"
شان
پن روشنفكر ضدجنگ سينماي آمريكا زماني كنفرانس خبري جشنواره تورنتو را به عنوان
تريبوني براي بيان نظرات سياسي خود عليه فجايعي كه دولت بوش و نو محافظه كاران
حاكم بر قدرت سياسي به بار آورده اند، مورد استفاده اي به جا و هوشمندانه قرار
داده است، كه هنوز سياستمداران اتاوا در تلاشند تا روابط كانادا با همسايه جنوبي
خود را كه به خاطر خودداري كانادا از شركت در جنگ و حمله به عراق در كنار آمريكا
صدمات شديد ديده ترميم كنند و آن را بهبود بخشند. هنوز حل مسائلي مانند بسته ماندن
مرزهاي آمريكا بر روي ورود محصولات گوشتي كانادا و دام هاي زنده صادراتي آن به
بهانه هاي بهداشتي و عملا به دلايل سياسي حل ناشده باقي مانده است.
در
اين ميان اما بيشتر كانادايي ها هيچ ترس و واهمه اي ندارند كه احساسات واقعي خود
را در مورد سياستهاي آمريكا بويژه سياست خارجي آن و قدرت طلبي هايشان بروز دهند. همين
ده دوازده روز پيش در يك نظرسنجي كه بر روي تارنماي گلوب اندميل انجام شده و نتايج
آن هم در همانجا انتشار يافت گروهي از كانادايي ها در پرسش به اين پاسخ كه شما
دلتان ميخواهد چه كسي رئيس جمهوري آينده ايالات متحده باشد 3911 نفر (11٪) جرج
بوش، 11292 نفر (31٪) جان كري و 21630 نفر (59٪) رالف نادر را نام برده اند. (اين
نظرسنجي و نتايج آن در شماره 919 شهروند جمعه 10 سپتامبر انتشار يافته است)
اين
نتايج نشان از آن دارد كه كانادايي ها صابون سياست هاي دو حزب تكتاز دموكرات و
جمهوريخواه كه مثل پپسي كولا و كوكاكولا ميمانند به تنشان خورده و مزه آن را
ميدانند و خوب درك ميكنند در خانه همسايه چه ميگذرد. چرا كه به عنوان نمونه تنها
در زمينه زندگي روزمره تدابير امنيتي اتخاذ شده براساس سه لايحه اي كه پس از 11
سپتامبر در مجلس كانادا به خاطر آن چه در ايالات متحده ميگذرد كه نتايج راهكارها و
رويكردهاي كاخ سفيد و تيم جرج بوش است به تصويب رسيده، عرصه زندگي بر بسياري از
مردم كانادا هم تنگ تر شده است. همانطور كه در سرمقاله شهروند همين سه شنبه (شماره
920، 14 سپتامبر) نوشته سردبير شهروند خوانده ايد: «سه لايحه اي كه پس از يازده
سپتامبر در اينجا (كانادا) تصويب شده هر سه حقوق شهروندي و آزادي هاي فردي را زير
سئوال ميبرند. از جمله لايحه
C36 كه
ماموران را مجاز ميكند هر كسي را كه فكر ميكنند مشكوك است، تا 72 ساعت بدون
هيچگونه حكم و اتهامي بازداشت كنند، يا
C18 كه
طبق آن دولت كانادا قادر است تابعيت شهرونداني را كه از تبارهاي ديگر هستند تنها
به دليل متهم يا مشكوك بودن به رابطه با گروه هاي تروريستي، لغو كند» و اين قسمت
آخر را ما اقليت هاي پيدا و ناپيداي قومي در كانادا خيلي بهتر ميفهميم.
و
باز زماني شان پن در جشنواره تورنتو و در كانادا به بوش و دولت بوش حمله ميكند كه
چندي پيش وزير صنايع دولت فدرال به سياستمداران و نمايندگان مجلس هشدار داد از
بدگويي درباره امريكا خودداري كنند و انجام اين كار را به ضرر منافع كانادا در
رابطه با بزرگترين شريك تجاري اش خواند.
گيل
مك دونالد در گلوب اندميل مينويسد: شان پن جرج بوش را دروغگو ميداند و قسمتي از
سخنان شان پن را نقل ميكند كه گفته است:
«بوش تا به
اينجا كه ما شاهد بوده ايم يكي از كساني است كه بيشترين ضربات و صدمات را بر
پرنسيپ هاي امريكايي وارد آورده و بزرگترين صدمه را به سلامت رواني مردم (امريكا) زده
است. در دولت بوش زشتي پذيرفته شده و ناجوانمردي شجاعت تعريف شده و به عنوان شجاعت
به مردم عرضه ميشود.»
و
در قسمت ديگري شان پن از اميد در گفتگويش با گلوب اندميل سخن گفته است:«در زمان
جنگ ويتنام، بعد از اين كه ما پنج سال درگير جنگ بوديم چند صد نفر عليه جنگ به
اعتراض و تظاهرات دست زدند در حالي كه اكنون پيش از حمله به عراق چند صد هزار نفر
عليه حمله به عراق به خيابانها ريختند و اعتراض كردند. پس هنوز اميد وجود دارد.» اما
با اين وجود شان پن كه به قول نويسنده گلوب اندميل مدام به سيگار ماتينه خود پك
ميزند گفته است:«... اين حكومتي (حكومت بوش) كه بر سر كار است امكان اين آزمايش را
فراهم آورده كه آيا يك حكومت ميتواند يك كشور را به طور كامل به نابودي بكشاند و
اگر اين كار عملي باشد، اين حكومت آن را به انجام خواهد رساند.»
شان
پن در گفتگوي خود با گلوب اندميل درباره كارهاي هنري اش هم سخن گفته است. از جمله
مصاحبه گر از او نقل ميكند كه:«من دنبال فيلمنامه هايي ميگردم كه با من حرف بزنند،
در من اثر بگذارند.»
«ساموئل بايك» كه
شان پن در «ترور ريچارد نيكسون» نقش او را بازي كرده و در ارائه آن با تمام وجودش
سنگ تمام گذاشته يك امريكايي ساده دل است، يك فروشنده مبل و ميز و صندلي، كه به
دنبال جامه عمل پوشاندن به «روياي امريكايي» است. او هواپيمايي ميدزدد و قصد دارد
با زدن هواپيما به كاخ سفيد، ريچارد نيكسون را ترور كند و با اين ترتيب به شهرت و
پول برسد و بخشا به خاطر استيصالي كه به آن دچار است هم به اين كار پرداخته است. وي
از زنش جدا شده و از زندگي با سه فرزندش محروم شده كه دست به چنين كار جنون آسايي
ميزند. اين فيلم براساس يك رخداد واقعي ساخته شده كه در سال 1974 در زمان رياست
جمهوري نيكسون اتفاق افتاده است.
شان
پن درباره اين نقش و تلاش ساموئل بايك براي رسيدن به روياي امريكايي گفته است:«روياي
امريكايي هميشه رويا بوده است!» و خاطرنشان كرده بازي اين نقش براي او كاري دشوار
و غم انگيز بوده اما حكايتي است كه بايد روايت ميشده است.
شخصيت
ساموئل بايك شباهت هاي بسياري به «ويلي لومان» شخصيت اثر جاودانه آرتور ميلر
نمايشنامه نويس مشهور امريكايي در نمايشنامه «مرگ فروشنده» دارد. و امريكا سرزمين
فرصت ها پر است از اين گونه شخصيت هاي ناكام ايده آليست (آرمانگرا).
شان
پن به خاطر ژست روشنفكر مآبانه اين گونه سخن نميگويد، او تاكنون دو بار به عراق
سفر كرده تا اوضاع مردم عراق را در جنگ از نزديك ببيند و مشاهدات خود را با مردم
در ميان بگذارد.
پايانه:
شان اويستن پن در 17 آگوست 1960 در برينگ از توابع لس آنجلس در كاليفرنيا به دنيا
آمده است. دومين پسر از سه پسر لئو پن كارگردان سينما و تلويزيون و آيلين راين
هنرپيشه است. برادر جوانترش مايكل پن هم هنرپيشه است، گرچه هنوز شهرتي آن چناني به
دست نياورده است.
برادر
بزرگترش مايكل يك ترانه سرا و خواننده موفق است. شان پن در طول 23 سالي كه در كار
سينماست در بيش از چهل فيلم بازي كرده و همينطور بيش از ده فيلم تهيه و يا
كارگرداني كرده و يا فيلمنامه هاي آنها را نوشته است. در سال 1979 ابتدا با كار
بازيگري در تلويزيون آغاز كرد اما بعد از چند تجربه كار تلويزيوني از سال 1981 به
تئاتر و سينما روي آورد. شان پن در نيويورك بر صحنه رفته است و اولين بازي هايش بر
صحنه و در فيلم ها نشان داد بازيگر توانمند و انديشمندي است. وي از نادر بازيگراني
است كه هم در نقش هاي جدي و هم در كار كمدي مهارت هاي قابل تحسيني دارد. شان پن
ديپلم دبيرستان خود را از دبيرستان سانتامونيكاي لس آنجلس گرفته است. بعد از ادامه
تحصيل رسمي خودداري كرد و دو سال در «گروه رپراتورهاي تئاتري لس آنجلس» با كار در
پشت صحنه اين گروه و بعد كارگرداني يك نمايش تك پرده اي كار بازيگري و كارگرداني
را آموخت و بعد از آن دانشگاه اصلي او كارهاي عملي اش در تئاترها و سينما بوده است
و البته زندگي اش به عنوان يك هنرمند.
*
اين
مطلب با استفاده از بايگاني شهروند و مطالب تورنتو استار چاپ تورنتو و گلوب اندميل
نوشته شده است و اپيلوگ كوتاه شده بيوگرافي شان پن بر روي تارنماي اينترنتي اوست.