سه شنبه ۸ ارديبهشت ۱۳۸۳ – ۲۷ آوريل ٢٠٠۴

 

نفر بعدي ليست ترور

گزارشي از ديدار و گفتگوي با ياسر عرفات

روزنامه سوئدي افتون بلادت

10 آوريل 2004

 

برگردان: علي فياض

alifayyaz1@yahoo.se

 

 

حدود دو هفته پيش احمد ياسين رهبر حماس توسط حملاتي که به وسيله هليکوپترهاي اسراييلي صورت گرفت، در شهر غزه به قتل رسيد. به فاصله کمتر از صد کيلومتر از آنجا، در شهر رام الله، رهبر اسطوره يي الفتح و رييس جمهور فلسطيني ها، ياسر عرفات در حالي که تحت محاصره قرار دارد، به سر مي برد.

او در ساختمان مرکزي تشکيلات اداري خود، محدود و مقيد شده، تا هنگامي مي تواند زنده باشد که اسراييلي ها بخواهند.

" زندگي من مهم نيست". اين چيزي است که او در اين مصاحبه منحصر به فرد جهاني عنوان مي دارد.

ياسر عرفات از سه ماه پيش تا کنون هيچ مصاحبه يي نداشته است. تا اين هفته که روزنامه نگاران افتون بلادت متشکل از يک عکاس و يک مصاحبه گر با او ديدار کردند.

براي نخستين بار پس از قتل رقيب و همرزم خويش، ياسين، او به يک مصاحبه تن در مي دهد. او خسته و درمانده به نظر مي آيد و لرزشي در پاي راستش ديده مي شود؛ با انرژي يي لرزنده و رو به اتمام...

ياسر عرفات پير شده است. پشت ميز کنفرانس دفتر، مرد خسته هفتاد و پنج ساله يي با انبوهي از کاغذ فرا رويش، قرار گرفته است. زمان به ساعت ده شب نزديک مي شود و هنگام شام است. شبي مانند ديگر شب ها. عرفات مثل هميشه يونيفرم به تن و شال چهارخانه فلسطيني بر سر دارد.

يک خدمتکار پارچه سفيدي را روي ميز پهن مي کند، چند شيشه پلاستيکي آب معدني و بشقاب هاي حاوي غذاي عربي "هوموس"، لوبياي آب پز، ذرت، سالاد و سبزي، و خورشي درست شده از لوبيا و عسل، و يک ظرف ميوه.

وزيران، مشاوران و فرماندهان نظامي که در همان محله به سر مي برند، براي صرف شام بر سر ميز حاضر مي شوند. هيچ کس حرفي نمي زند. عرفات به خوردن آغاز مي کند. 14 روز از قتل رهبر حماس، شيخ احمد ياسين، که رقيب و مخالف عرفات، اما متحد وي در مبارزه عليه اسراييل بود، مي گذرد. اينک شارون و مشاوران نظامي اش، چگونگي نابودي عرفات را به بحث گذاشته اند. شارون چند روز پيش گفت که عرفات نبايد احساس "امنيت" کند. عرفات مقداري ذرت برمي دارد و با صدايي آرام مي گويد:

" نبيل نتوانست بيايد. آنها مرز غزه - رام الله را بسته اند. به او گفتيم همينجا بماند. اما گوش نکرد و الآن در آنجا گير کرده است."

يکي از وزرا در جواب کلماتي را بر زبان جاري مي کند. عرفات بيشتر زندگي خود را با خطر سپري کرده است. اما اين بار متفاوت است. او در دسترس اسراييلي ها قرار دارد. از دو سال پيش تا کنون، او نتوانسته است دفتر خود را ترک کند. اسراييل از خروج وي ممانعت به عمل مي آورد.

هنگامي که ارتش اسراييل دو سال پيش رام الله را اشغال کرد، به بخش هايي از ساختمان دفتر مرکزي تشکيلات خودگردان آسيب رساندند و قسمت هايي از آن را با جرثقيل هاي خود ويران نمودند. دو اتومبيل بنز ضد گلوله عرفات نيز له شده در بين توده يي از بتون و سنگريزه ها در خارج از ساختمان قرار گرفته اند. اسراييلي ها با تانک هاي خود را آنها له کردند. همه خانه هاي منطقه، بخشن تخريب شده و يا آسيب ديده اند.

عرفات مي گويد:

" به فاصله چند متر از من ... يک روز ما در همين اتاق نشسته بوديم که بمبي در همين نزديکي منفجر شد. "

او با احتياط از جا برمي خيزد و به من و همکارم، دو تيکه ذرت مي دهد. سپس دوباره مي نشيند و به خوردن ادامه مي دهد. در حال برگرفتن غذا، مي گويد:

" ابوعلا(احمد قريع نخست وزير فلسطين) به بيمارستان رفته است تا قلبش را معاينه کند." يکي از وزرا چيزي را زير لب زمزمه مي کند.

عرفات هر روز توسط اسراييلي ها تحقير مي شود. دولت(اسراييل) تصميم گرفته است رييس جمهور فلسطيني ها را "حذف" کند، اما زمان اتفاق آن را به طور آشکار بيان نمي دارد. يکي از ديپلمات هاي برجسته اسراييلي به طور ناشناس به روزنامه Jerusalem Post مي گويد  که در حال حاضر بهترين کار اين است که عرفات را در همانجايي که الآن به سر مي برد، رام الله، در انزوا نگهداريم.

چانه عرفات مي لرزد. همينطور پاي راستش. گفته مي شود که او از بيماري پارکينسون رنج مي برد. خدمتکاري کنار ميز در نزديکي او ايستاده است. هنگامي که عرفات به غذا خوردن پايان مي دهد، يکي از خدمتکاران ظروف را جمع مي کند و ديگري سفره سفيد روي ميز و شيشه ها و بشقاب هاي ميهمانان را.

يکي از همکاران به آهستگي به ما مي گويد؛ اينک مي توانيد پرسش هاي خود را مطرح نماييد.

 

نظرت درباره اين گفته شارون که تو نبايد احساس امنيت کني، چيست؟

- فراموش نکنيد که هنگامي که در بيروت بودم شارون سعي کرد مرا از بين ببرد. 13 بار. آنها هواپيما به سمت دفتر من در تونس فرستادند. زندگي من مهم نيست. آنچه که مهم است، اين تراژدي است که مردم ما شب و روز با آن مواجه هستند. فرزندان ما، زنان ما... مردم ما. دانشجويان ما.

 

در راهروي بيرون نگهباني کلاشينکوف به دست قدم مي زند. در طبقه پايين سه مرد مسلح ايستاده اند. بيرون ساختمان نيز نگهباني ديگر در تاريکي مشغول قدم زدن است. در  ورودي محله نيز چند نگهبان جلوي دربي آهني مشغول نگهباني هستند.

چهل سال است که عرفات رهبري فلسطيني ها را بر عهده دارد. در اين چهل سال او يکي از چهره هاي شاخص و بحث برانگيز سياسي جهان بوده است. او به خاطر انرژي سرشار و مسافرت هاي هوايي متعدد به پايتخت هاي کشورها براي دريافت کمک به جنبش فلسطين مشهور بود. دفتر او نخست در کشور اردن قرار داشت. اما پس از نبردي خونين با ملک حسين، از آن کشور اخراج شد. ايستگاه بعدي اين مسير طولاني بيروت بود که آنجا را نيز پس از تهاجم اسراييل به لبنان، مجبور شد ترک کند. تونس پايگاه بعدي عرفات شد.

گفته مي شد که عرفات هرگز دو شب در يک خانه نمي خوابيد.

پس از آنکه عرفات و نخست وزير وقت اسراييل اسحاق رابين، پيمان صلح اسلو را امضا کردند، و فلسطيني ها از حق خودگرداني در چند منطقه از سرزمين هاي اشغالي برخوردار شدند، عرفات توانست به فلسطين بازگردد. در درازمدت هدف اين بود که فلسطيني ها به يک کشور خود مختار دست يابند. ده سال از آن روز گذشته است.

 

هنگامي که در ده سال پبش به فلسطين بازگشتي، چه چشم اندازي براي ده سال بعد، يعني تا امروز داشتي؟

- فراموش نکنيد که ما پس از پيمان صلح که توسط انسان هاي با شهامت به انجام رسيد، و من با طرف مقابل، رابين، که توسط متعصبين به قتل رسيد، امضا کرديم، بازگشتيم. [اسحاق رابين توسط يک راست افراطي اسراييل در سال 1995 به قتل رسيد.] فراموش نکن که ما جايزه نوبل را دريافت کرديم. آنها او را به قتل رساندند. و حالا به طور آشکار شارون و ديگران مي گويند که من نفر دومي هستم که بايد به قتل برسد...

 

فکر مي کردي در عرض اين ده سال به چه چيزهايي دست خواهي يافت؟      

- صلح در سرمين صلح، در سرزمين مقدس. اينکه مردم ما در کنار اسراييلي ها با صلح و صفا زندگي کنند. اما آنها همه چيز را به هم ريخته اند.

 

من 13 سال پبش در تونس قبل از اينکه او به فلسطين بازگردد، مصاحبه يي با او انجام دادم. او نشسته بود و بسيار پر انرژي و با حرارت حرف مي زد. اينک اما او محاصره شده در اين ساختمان قديمي که پيش از  جنگ جهاني دوم يک فرماندار انگليسي آن را محل حکومت خويش قرار داده بود، سپس يک فرماندار اردني و سپس يک اسراييلي، به سر مي برد.

انرژي لرزان او رو به اتمام است. به فاصله چند کيلومتري، در اورشليم، دشمن هميشگي او شارون به سر مي برد. چندين دهه است که آنها در نبردي سخت رقص مرگي را نظاره نشسته اند که پاياني برايش متصور نيست.

 

قتل شيخ ياسين چه تاثيري بر مقاومت فلسطيني ها خواهد گذاشت؟

- جرم بزرگي است. شيخ ياسين، هنگامي به قتل رسيد که مسجد را ترک مي کرد. جلوي در مسجد. به چه منظوري اين کار صورت گرفت؟

 

بخشي از پاسخ هاي اين مرد کهنسال ، عرفات سال هاي پيش را به يادمان مي آورد:  يک صفحه گرامافون با پاسخ هاي اتوماتيک، که گاه ارتباط چنداني با واقعيت ندارند. چنين به نظر مي آيد که کلمات از او مي گريزند؛ چنان که گويي نقش عرفات در اين بازي بزرگ پايان يافته است.

شايد تنها پيروزي او، اين باشد که زنده مانده است و به عنوان سمبل مقاومت فلسطينيان به حيات خود ادامه مي دهد.

 

اين قتل چه تاثيري بر مقاومت فلسطيني ها مي گذارد؟

- آنها به تهاجم نظامي خود عليه مردم ما شب و روز ادامه خواهند داد. از جنينگراد تا رفحگراد و همه مناطق ميان آنها. [اشاره عرفات به جنين گراد و رفح گراد،  به منظور مقايسه با جنگ جهاني دوم و استالينگراد است] براي نمونه، امروز صبح زود دو نفر در در تولکرم کشته و 17 نفر زخمي شدند. آنها به اين کار ادامه خواهند داد... اين درام را ... عليه مردم ما. در همه جا. چه کسي مي تواند چنين چيزي را بپذيرد؟

 

چگونه از پس دو سال محاصره برآمده يي؟

- فقط دوسال؟ الآن تقريبا سه سال شده است. آسان نيست. هنگامي که وزير خارجه آفريقاي جنوبي براي ديدار با من به اينجا آمد، گفت: "آنچه ما در اينجا مشاهده مي کنيم، هرگز در آفريقاي جنوبي و يا کشور آفريقايي ديگري اتفاق نيفتاده است. " اين [توضيح] براي شما کافيه؟ براي فهميدن [شرايط]؟

                                                      

آيا مي تواني به بيرون ساختمان بروي؟

-  کار آساني نيست.  براي آنها ... من زير ... آنها...

يکي از مشاورين مداخله مي کند:

- براي او بيرون رفتن از ساختمان کار آساني نيست. چون که اسراييلي ها از بالا کنترل مي کنند. آنها اينجا را زير نظر دارند و مي توانند او را ببينند.

عرفات :

- يک روز هنگامي که برادرم ابوعلا[نخست وزير فلسطين] با دولتش براي ملاقات با من آمد، گفت: چرا اينجا بنشينيم؟ برويم بيرون و در آفتاب بنشينيم. من گفتم باشه، بريم. کمتر از نيم ساعت بعد هلي کوپترها بر فراز ما ظاهر شدند.

 

اگر به عقب بازنگري، در چه چيزي ناموفق بوده يي؟

- انجام اشتباه غير عادي نيست. و ... اين تنها فلسطيني ها نيستند که با بحران مواجه هستند. تمامي منطقه دچار بحران است. ما تنها ملتي در جهان هستيم که تحت اشغال به سر مي برد. چه کسي مي تواند چنين چيزي را بپذيرد؟ و ما کجا هستيم؟ در سرزمين صلح، سرزمين مقدس. آيا[چنين چيزي] قابل قبول است؟ يادتان مي آيد هنگامي که طالبان در افغانستان مجسمه هاي بودا را نابود کردند؟ جهان اعتراض کرد. مريم مقدس با 13 بمب مورد هدف قرار گرفت...  و در سراسر جهان، کسي چيزي نگفت. [اشاره عرفات به مجسمه يي در بيت لحم است که اسراييلي ها دو سال پيش در تهاجم خود هدف قرار دادند.] هيچ کسي به آن اهميتي نداد. چگونه مي توان چنين چيزي را پذيرفت؟ هيچ کس چيزي نمي گويد.

 

هنگامي که ما عرفات را ترک مي کنيم، يک کارمند انبوهي از اسناد را روي ميز قرار مي دهد. او عينک درشت خود را به چشم مي گذارد و قلمي در دست مي گيرد. گفته مي شود، هيچ تصميمي از سوي تشکيلات فلسطيني، بدون دخالت عرفات انجام نمي پذيرد. هيچ برگه کاغذي بدون امضاي عرفات اعتبار ندارد. با اينکه ياسر عرفات بر همه چيز کنترل دارد، اما او فاقد قدرت لازم مي باشد.

بيرون شبي صاف با هوايي سرد است. نگهبان دست در جيب، سر پست خود ايستاده است. ما از کنار چند پشته سنگربندي شده که از بتون و شن - که از بقاياي خانه يي هستند که دو سال پيش توسط اسراييلي ها تخريب شد - و توسط مردان عرفات در  ورودي ساختمان ايجاد شده، عبور مي کنيم. همين باقي مانده قدرت عرفات است؛ پشته شن و بتون هايي که از عرفات محافظت خواهند کرد، هنگامي که تانک هاي اسراييلي دوباره  هجوم بياورند.