" تنها راه
باقي مانده براي نيروهاي اشغالگر آمريکائي خروج بي وفقه از عراق است"!
علي يوسفي
براي بسياري از
مردم عرب " اعمال خودسرانه
" انجام گرفته از سوي سربازان آمريکائي ، جزئي از روشهاي سيستماتيک و معمول
شکنجه بوده و چهره واقعي اشغال و اشغالگران را نشان مي دهد
. از نظر آنان تنها راه باقي مانده براي نيروهاي
اشغالگر خروج بي وفقه از مناطق اشغالي است.
دونالد رامسفلد ، وزير دفاع آمريکا جمعه گذشته در برابر کنگره آمريکا حاضر شد
تا به سوالات نمايندگان در مورد رسوائي
شکنجه هاي انجام گرفته توسط سربازان آمريکائي در عراق پاسخ گويد . او مي گويد :
" من مقصرم ، اما مهم نيست . "
سخنان رامسفلد با اعتراضات شديد
مخالفين جنگ همراه بود . آنان وي را جنايتکار جنگي خطاب کرده و خواهان آن بودند که
وي استعفا دهد . رامسفلد در عين حاليکه مسئوليت سياسي اين سوء رفتاررا برعهده گرفت
و از خانواده قربانيان شکنجه عذر خواهي نمود ، اما به هيچ وجه احتمال استعفا از
سمت خود را بميان نياورد . وي از سوي ديگر اما ترديدي باقي نگذاشت که اين شکنجه ها
و سوء رفتارهاي انجام شده موردي بوده و توسط افراد خودسر انجام گرفته است . آنچه
که اما بر سخنان رامسفلد و جورج بوش سايه انداخته و مي اندازد ، گزارش ژنرال
" تاکوبا " است ، که سناتور " کارل لوين " آن را قرائت نمود .
د راين گزارش آمده است : شکنجه گران جملگي
براساس دستورات نيروهاي نظامي - امنيتي عمل کرده و هدف اصلي آن بود تا
سرانجام تجارب و ميانگيني از روش درست
بازجوئي در اين ميان بدست آيد . روشن است که رامسفلد در پاسخ ، چيزي براي گفتن
نداشته باشد . گزارش ژنرال " تاکوبا " و گزارش انتشار يافته ديگري در
وال استريت ژورنال به نقل از کميته "صليب سرخ " ، هردو نشان مي دهند که
دامنه شکنجه ها در عراق بسيار فراتر از اينها
بوده و اين اعمال غيرانساني براساس يک سيستم عمومي صورت مي گرفته است .
واقعيت آنست که بکارگيري شکنجه هاي وحشيانه ، مشمئز کننده و ساديستي در مورد
زندانيان عراقي توسط سربازان " خودسر" آمريکائي ، هرروز که مي گذرد موج
نفرت و انزجار بيشتري را در ميان مردم جهان و بخصوص در کشورهاي عربي دامن مي زند .
در اين ميان ظاهر شدن جرج بوش در تلويزيونهاي
عرب زبان " الحريه " و"العربيه و" معذرت خواهي " هايش هم
ديگر نخواهد توانست از دامنه و ميزان ضربات وارده
بر چهره دولت نو محافظه کارآمريکا بکاهد .
همين هفته قبل بود که جورج بوش در " گلستان رز" کاخ سفيد رو به نخست وزير کانادا کرد و گفت : ما ماموريتمان را
در عراق انجام داديم . صدام را از کار برکنار ، اطاقهاي شکنجه را برچيده و از هتک
حرمت ، تجاوز هاي جنسي و گورهاي دسته جمعي نيز ديگردر اين کشور خبري نيست .
جورج بوش روزچهارشنبه گذشته و در نتيجه پي آمدهاي مربوط به شکنجه ها ، در
تلويزيونهاي عرب زبان " الحريه "، که مستقيما از سوي آمريکا حمايت مالي
شده و اساسا هيچ گونه اعتبار ژورناليستي
را نمي توان برايش قائل بود ، و " العربيه " ، وابسته به عربستان سعودي
، ظاهر شد تا اعراب خشمگين را آرام کرده و بگويد که عکسهاي به نمايش در آمده از
زندان ابوغريب " اعمال خودسرانه
" برخي از سربازان بوده و به راهيان
" دموکراسي و آزادي " مربوط نمي شود. او گفت چنين کارهائي از آمريکائي
که او مي شناسد سرنمي زند . عجيب نبوده و نيست که اظهار تاسف و قبول برخي خطاهاي
صورت گرفته درمصاحبه بوش به هيچ عنوان انتظارات بينند ه گان را برآورده نکرده است
. چرا که حقايق ارائه شده توسط فرستنده تلويزيوني " الجزيره " براي آنان
سنديت بيشتري دارد . همان فرستنده ائي که بسيار پيشتر و بيشتر از آنچه که وسائل
ارتباط جمعي طرفدار " حزب دموکرات " آمريکا در روزهاي اخير و در بحبوحه
انتخابات رياست جمهوري ارائه مي دهند ، بيرون
داده بود . حالا ديگر روشن شده است مقاطعه کاران شرکتهاي خصوصي که در اين رسوائي
ها دست دارند ، بدون مجازات هاي معمول و بي سروصدا پايشان از معرکه بيرون کشانيده
شود . سخنان آقاي بوش در مورد " دموکراسي " ، " رفاه " "
جوانب مثبت "اقدامات آمريکائي و ديگر قول وقرارهاي داده شده اکنون و بخصوص پس
از رسوائي هاي ماه آپريل همين امسال از نظر مردم جهان رنگ مي بازد . آنگونه که يک مفسر آمريکائي در اين باره مي گويد
: " روند جاري اوضاع براي آمريکائي ها و عراقي هاي طرفدار شان بگونه ائي است
که انجام هر اقدامي از سوي آنها نتيجه اش چيزي جز برجاي گذاشتن رد پاي کثافت بيشتر
نخواهد بود . " و يا آنگونه که
" ابو خليل " مسئول وبلاگ " عرب خشمگين " مي گويد :
" بيهوده نيست که براي برخي از مردم
عرب ، تنها هيبت جورج بوش يادآور شکنجه
است . از سوي ديگر تظاهرات روزانه مردم در مقابل زندان ابوغريب را نبايد از ياد
برد . چرا که هرروزه هزاران نفر در آنجا و در حالي که بسيار برافروخته و خمشگينند
، به اعتراض مي پردازند . " پل وود " گزارشگر بي بي سي در منطقه معتقد
است که هيچ نشانه ائي دال بر اينکه سخنان بوش تاثيرگذار بوده باشند ، ديده نمي شود
. او مي گويد :" مشکل براي آمريکائي ها اينست که در جهان عرب هيچکس به تئوري " اعمال خودسرانه " مورد تاکيد آنان
اعتقادي ندارد و همگان براين باورند که اوضاع بسيار بدتر از آنچه که روي داده است
، باشد . " وود همچنين معتقد است که براي بسياري از اعراب اينگونه اعمال ، جزئي از مدل معمول و سيستماتيک
شکنجه بوده و چهره واقعي اشغال و اشغالگران را نشان مي دهد
. " " وود " به نقل از يک خانواده مصري ، که بهمراه آنان به سخنان
بوش گوش فرا داده بود ، مي گويد :" از نظر اين مردم تنها راه باقي مانده براي
نيروهاي اشغالگر خروج بي وفقه از مناطق اشغالي است."