يکشنبه ۱۳ ارديبهشت ١٣۸۳ - ۲ مه ٢٠٠۴

ليلا محمد قلي خاني

 

زنجيرهاي انديشه !

 

عمو زنجيرباف ، زنجير مرا بافتي ، پشت كوه انداختي ، با با اومده....

با نگاهي كوتاه به اين شعر  "عمو زنجيرباف" مي توان متوجه شد كه زنجير تاريخچه ي طولاني در كشور تحت ستم ما دارد. ازقرن هاي پيش حضورحکومت هاي مستبد و خودكامه پادشاهي تا رژيم اسلامي ، زنجيرها علاوه بردست ها ي مردم ما، بر افكار وتفكرات نيز زده شده است. ولي در حال حاضر مردم خواستار آزادي انديشه، به دور از تقليد كردن از رهبران مذهبي  که از اين باورهاي مذهبي  زنجيرهاي  ضخيم ساخته تا انسانها را به اين وسيله به اسارت در آورند و در نهايت حق انديشيدن و آزادي را به وضوح ازمردم ستم ديده ي ايران گرفته اند . اگرانساني به روش اين مستبدان ديني زمانه، اعتراض كند، ايشان محارب شناخته شده و مطابق فوانين اسلامي - قانون تعزيرات - مسخره شان تحت شديدترين  شکنجه ها ، و در نهايت اعدام  خواهند شد.

در دو ماه محرم و صفر مردم را به عزاداري و سوگواري تشويق مي كنيد و از مراسم حسيني پولها به جيب ميريزيد و از مظلوميت حسين نوحه ها مي خوانيد و با زنجير پوسيده مذهب و برانگيختن احساسات، ايشان را  قرن هاست که  به اسارت برده ايد و هرساله  مردم به بازي مي گيريد. اما وقتي همين مردم براي  احقاق حقوق اوليه خودشان بپا مي خيزنند، و نمي خواهند در اين بازي سخره شرکت کنند، و آگاهانه در تلاش براي پاره کردن زنجيرهاي پوسيده مذهبي هستند، شما به آنها مرتب دار و درفش را نشان مي دهيد. آيا فکر کرده ايد تا به کي مي توانيد از اين حربه استفاده کنيد.

وقتي كه مردم ازظلم و جنايات حاكمان اسلامي فرياد بر مي آورند ، چه عواقبي در انتظار آنهاست ، باز زنجير، باز زندان. چرا سرکوب جزو فرهنگ مردم کشورهاي اسلامي شده است؟ چرا حاکمان بدون رنجير و زندان نمي تواند حکومت کننند؟

 افکار و انديشه حاکمان مستبد در ايران ، مملو از زنجير است . سخن هاي ضد و نقيض ايشان را نمي توانيم تفسير كنيم. شما كه دم بر مي آوريد احكام اسلام برحق است وكسي كه زنا كند بايد سنگسار شود .پس چطور به بهانه ي جمع آوري زنان روسپي آنها را طبقه بندي كرده و آنها را به كشورهاي عربي صادر مي كنيد. و در واقع خود شما روسپي گري را گسترش مي دهيد و سنگسار را علاج اين معضل كه خود تکثير کرده ايد، ميدانيد. ارمغان شما دراين مدت 25 سال براي ما جز فقر، فحشا ، اعتياد، به رنجير کشيدن آزادي ، چيز ديگري نبوده است. البته در اروپا، کليسا نتوانست با افکار قرون وسطائي مردم را براي هميشه به زنجير بکشد و رونسانس مانع چنين کاري شد. اميد است که زنجيرهاي بسته شده به افکار ما ايرانيها يک زماني پاره شود و دريچه هاي نويني را مقابل ما بگشايد.

حاکمان ستمگر بر ايران! از طريق مذهب مردم ما را از درست انديشي, باز مي دارند و يقين دارند هر چه حلقه هاي زنجير انديشه ارتجاعي پيچ در پيچ باشد ، ايشان بهتر مي توانيد بر اريکه قدرت تکيه کنند و راحت ترمي توانند، منابع ملي  کشور را به يغما ببرنند.

جوانان را از ارتباط با رسانه هاي خارجي باز مي داريد ومي گوييد اين رسانه ها عامل فحشا هستند. اما در واقع ايشان نمي خواهند كه جوانان رشد فکري جوامع ديگر را ببينند و در بي خبري  همچنان باقي بمانند. با پخش كردن مواد مخدر در سطح گسترده،  جوانان را به شکل ديگر به زنجير بکشند  و آنان را تبديل به انسانهاي فاقد اراده كنند.

اگر درقرن شانزدهم ، گرد بودن زمين را كفر و گاليله را مرتد دانسته و او را تهديد به مرگ كردند. ولي امروز در ايران بنام مذهب يک بار ديگر، زنان و مردان بسياري را به جرم آزاد انديشي يا رد اصول و قوانين اسلامي، مرتد دانسته و ايشان را به مرگ محكوم مي کنند. پس تاريخ يک بار ديگر تکرار مي شود ولي اين بار به صورت کمدي.

اما اين پرسش همواره مطرح بوده است که اين زنجيرها چه زماني پاره خواهد شد. تا زماني که مردم به معني واقعي دمکراسي و زندگي  در يک جامعه عاري از تعصبات مذهبي و جنسي را نشناخته، هميشه از طرف ارتجاع مورد تهديد قرار خواهند گرفت.

يکي از وظايف آزادانديشان وروشنفكران چنين است كه هوشيارانه ترفنده اين ارتجاع مذهبي را افشا و زنجيرهاي  ارتجاع را يکي پس از ديگري  به کمک مردم پاره کنند. و بستر آگاهي توده ها را در تمام زمينه ها فراهم آورند. به اميد روزي كه زنجيرها ارتجاعي پاره و نظام عقب افتاده اسلامي سرنگون شود. وديگر هيچ گونه زنجير در هيچ جاي جهان هستي ، بر افکار مردم بسته نشود و آزادي و برابري حاکم باشد. چنين باد.

 

ماه مه 2004

 

 

 

 

 

 

 

 

 

2