لوسآنجلس تايمز :
عراق به صحنه نبرد محافظهکاران و اصلاحطلبان ايران تبديل شده است
رويداد : مقامات عراقی و ديپلماتهای
غربی میگويند: ايران با سرازير کردن پول به احزاب
سياسی، بنيادهای خيريه و سازمانهای مسلح برای
اثرگذاری و کنترل بر اوضاع به يک نيروی قدرتمند و خاموش در عراق پس از جنگ تبديل
شده است.
به گزارش خبرنگار بينالملل
«رويداد» و به نقل از روزنامه آمريکايی «لسآنجلس تايمز»،
ايران به عنوان يک همسايه و دشمن پيشين و بهشتی برای مخالفان صدام حسين، برای مدت
طولانی يک عامل در صحنه سياسی عراق بوده است. گفتوگوها با
ديپلماتهای غربی و عراقیهای داخل و
خارج از دولت نشاندهنده تصويری از ايران است که خواهان نقش جديدی در عراق پس از
اشغال آمريکاست.
اما شکافهای
داخلی ايران بر اهداف آن در عراق هم اثرگذاشته است. روحانيون ايران که رهبری سياسی
را در اختيار دارند، بلافاصله از تشکيل دولت موقت عراق و از پايان اشغال استقبال
کردند و گفتند که ايران از ادامه خونريزیها در همسايگی
خود آسيب خواهد ديد. ولی در همان زمان برخی مراکز اطلاعاتی ايران به پرداختن پول
به گروههای شورشی در عراق میپرداختند.
صباح خادم سخنگوی وزارت کشور عراق میگويد:«ايران
متأسفانه با زبانهای متفاوتی با ما صحبت
میکند رهبران بر ثبات پافشاری میکنند
اما ما هر روز افرادی را دستگير میکنيم که
ازايران با اسلحه وارد عراق میشوند. برخی
احزاب مختلف در قدرت وجود دارد و نمیدانم موضع
رسمی که ما میشنويم در عمل اجرا میشود
يا خير. به عبارتی ما درحال مبارزه با سياست ايرانیها درصحنه
عراق هستيم و تندروها و اصلاحطلبان ايرانی
از عراق به عنوان مکان نبرد خود استفاده میکنند.»
ايران خواستار آزادی «فريدون جهانی» ديپلمات
گروگان خود در عراق شده که توسط يک گروه مسلمان سنی به نام ارتش اسلامی ربوده شده
است. اين گروه میگويد ديپلمات ربوده شده
ايرانی خارج از ديپلماسی به انجام عمليات مشغول بود. به گفته تلويزيون الجزيره اين
گروه به ايران درباره دخالت در اوضاع داخلی عراق هشدار داده است.
«حازمالشعلان» وزير
دفاع عراق نيز اخيرا به شبکه تلويزيونی العربيه گفت ايران با فرستادن سلاح به گروههای
شورشی شيعه در مسائل داخلی عراق دخالت میکند. ايران
اين ادعاها را رد کرده است و علی شمخانی وزير دفاع در پاسخ به همتای عراقی خود
گفت:«هيچ دليل منطقی يا مدرکی دال بر اين مسأله وجود ندارد. ايران برای بهبود
مناسبات به طور رسمی از اياد علاوی نخستوزير عراق
باری بازديد از ايران دعوت کرده است.
ايران شيعه با عراق پيوندهای نزديکی دارد. اين
مورد به خصوص در جنوب که شيعيان اکثريت را در دست دارند ديده میشود.
ايران در اين بخش درمانگاه، کارخانه ساخته و برنامههای اجتماعی
زيادی را به اجرا گذاشته است. ايران ميليونها دلار نيز
درعراق هزينه کرده که عمده آن به احزاب سياسی برای اثرگذاری به آنها پرداخته شده
است. ديپلماتهای غربی که خواهان عدم افشای نامشان شدند
میگويند در چهار استان جنوبی عراق، دو استاندار
و دو رئيس پليس ارتباطهای بسيار
مستحکمی با ايران دارند.
يک ديپلمات ديگر میگويد که احزاب
کوچکتر شيعه عراق برای اقدامات و حرکات سياسی خود، با ايران مشورت میکنند.
در همين حال ديپلماتها از آن هراس
دارند که سازمانهای اطلاعاتی ايران حضور خود
را در عراق تثبيت کردهاند و عوامل
خود و پول و سلاح را برای کمک به شبه نظاميان ضدآمريکايی به اين کشور فرستادهاند.
ايران چنين اتهاماتی را رد میکند اما
ديپلماتها میگويند ايران
کماکان به تأمين مالی سپاه بدر ادامه میدهد و به نظر
میرسد ارتباطهايی با روحانی
تندرو شيعه «مقتدی صدر» برقرار کرده است.
يک ديپلمات غربی که در جنوب عراق فعاليت میکند،
گفت:«حکومت ايران به شدت دچار اختلاف نظر درباره عراق است. برخی سازمانهای
اطلاعاتی و عوامل پليس تنها به جمعآوری اطلاعات
میپردازند و برخی نيز به طور فعالانه در حمله
به نيروهای ائتلاف دست دارند.»
با برکناری و حذف صدام حسين، ايران به عنوان يک
قدرت نظامی منطقهای با استفاده از متحدان
و شبکههای خود میتواند به يک
عامل مهم در عراق تبديل شود.
اما موانعی نيز وجود دارد. نجف و قم به عنوان مهمترين
مراکز شيعی رقابت وجود دارد. همچنين احساسات ملی و رقابتهای قديمی میتوانند
تلاشهای ايران برای شکل دادن به آينده عراق را
تحت تأثير قرار دهند.
«فواد خادم دورقی»، رئيس حزب اسلامی الدعوه، شاخه
کربلا میگويد که آنها از ايرانیها
کمکهايی دريافت کردهاند. او میگويد:«ما
از اين کمکها قدردانی میکنيم اما به
آنها اجازه نمیدهيم که هرکاری که بخواهند در سرزمين ما
انجام بدهند و به نيابت از ما سمتهايی در
اختيار بگيرند.» او به مدت ۱۹ سال در ايران به صورت تبعيد زندگی کرده اما هيچ وقت
زبان فارسی را ياد نگرفته و دوست ايرانی نداشته است. او از ايران متشکر است اما
هيچ تعهدی به اجرای فرامين و دستوراتی که از ايران میرسد، ندارد.
پيوندهای بين ايران و حزب الدعوه بسيار خوب هستند
و اين حزب برای مدت طولانی از طرف ايران تأمين مالی شده است. اما دورقی پافشاری میکند
که عراق جديد به حزبش استقلال داده است. حزب او هم اکنون نه تنها از ايران بلکه از
کويت و عربستان سعودی هم کمک مالی دريافت
میکند.
او میگويد:«ما از
همکاری با ساير کشورها دوری نمیکنيم و کمکهای
ديگران را رد نمیکنيم اما منافع عراق برای
ما بيش از هر چيز ديگری مهمتر است و مردم
عراق نمیخواهند روش ايرانی را انتخاب کنند. از نظر
تاريخی، ما خودمان را برتر از ايران میدانيم و
اينگونه نيست که آنها بر ما فرمان برانند.»
مقامات عراقی و آمريکايی نسبت به نقش ايران در
عراق مشکوک هستند. ديپلماتهای غربی میگويند
ايران از آن هراس دارد که يک دولت دموکراتيک و باثبات درعراق میتواند باعث تحريک ايرانیها برای به
دست آوردن دموکراسی در ايران شود و به همين خاطر است که مشتاق آنند تا آمريکا در
عراق شکست بخورد.
برخی تحليلگران غربی میگويند که
ايران نه میخواهد عراق وارد جنگ داخلی شود و نه میخواهد
ميزبان باثباتی برای حضور نظامی آمريکا باشد.
ايران هم اکنون بين افغانستان و عراق جايی که
نيروهای آمريکايی حضور دارند منگنه شده است و اين کشور میخواهد آمريکا
در عراق درگير باشد تا ماجراجويی جديدی را عليه ايران آغاز نکند.
البته نگرانیهايی نيز
درمورد برنامه هستهای ايران وجود
دارد. شاخههای مختلفی در ايران وجود دارد اما همه
آنها در دو طبقه جای میگيرند. يکی
سنتگراها که خواهان تئوکراسی شيعه با کنترل
تمام ساختار حکومت و جامعه هستند. دوم مدرنترها که برخی
مذهبی هستند و برخی سکولار.
درميان گروههای ايرانی، برخی
شاخههای کوچک بنيادگرای کوچک وجود دارند که
خواهان صدور انقلاب به عراق و تبديل دو کشور به يک ملت هستند. يک ديپلمات غربی میگويد
آنها گفتهاند که اگر ايران بخواهد آنها میتوانند
کنترل جنوب را در دست گيرند، البته اين به معنای آن نيست که ايران میخواهد
کودتا کند، بلکه اين چيزی است که مدنظر اين گروه کوچک است.
در کربلا پليس ايرانيانی را دستگير کرده که برای
هفتهها بدون پاسپورت در شهر حضور داشتند. اين
افراد میگويند که تنها برای زيارت به کربلا آمدهاند
اما مقامات عراقی میگويند ايران جاسوسان خود
را در پوشش زايران به عراق اعزام میکند.
رحمان شوی يک مقام پليس کربلا میگويد
که زايران کاملا مشخص هستند اما مردان جوانی هستند که بدون هيچ مدرک و کارت
شناسايی به اينجا میآيند.
پيوندهای بين دو کشور به خصوص در جنوب عراق بسيار
قوی است. در اينجا میتوان شاهد ارتباطهای
خانوادگی و باورهای مشترک دينی بود. هنگامی که شيعيان و کردها تحت آزار صدام حسين
بودند، ايران با فرستادن پول با آنها همدردی میکرد.
شيعيان در ايران و عراق هميشه تبعيدیهای
يکديگر را پذيرفتهاند. رهبران شيعه برای
نجات از دست صدام به ايران رفتهاند و اين شهر
نجف بود که پذيرای آيتالله خمينی
برای برنامهريزی انقلاب عليه شاه ايران شد. ايران هم
اکنون نسبت به شيعيان احساس وظيفه و تملک میکند.
حميد بياتی قائم مقام وزير خارجه عراق میگويد
ايران احساس میکند اين حق را دارد تا از شيعيان عراق دفاع
کند و حقوقشان را مطالبه کند. او نيز که به عنوان تبعيدی در ايران زندگی کرده، بر
اين باور است که ايران وضعيتی را که در آن شيعيان به حاشيه رانده شود و اقليتی بر
آنها حکمفرما باشند، نخواهد پذيرفت.
ايرانیها همچنين
نسبت به اماکن مقدس نجف و کربلا احساس وظيفه میکنند. اماکنی
که طی ساليان حکومت صدام از زيارت آنها منع شده بودند. شهرداری تهران آمادگی خود
را برای انجام پروژههای عمومی مختلف در نجف
اعلام کرده است.
بسياری از احزاب سياسی مرتبط با ايران میگويند
که آنها هرگز به ايران اجازه ديکته کردن اهداف خود را نمیدهند و در
عراق جديد در حال متعادل کردن روابط خود با ايران هستند. بسياری از شيعيان عراق که
به ايران رفته بودند، میگويند جای
ديگری برای رفتن نداشتند و میگويند آنها
انقلاب ايران را ديدهاند و هيچ تمايلی به
تکرار آن تجربه درملت خود ندارند.
حميد بياتی قائم مقام وزير خارجه عراق میگويد
دوستی را میپذيرم اما مدافعه را نه، چون عراقیها
پيش از هر چيزی خودشان را عراقی میدانند.