آنچه در زير ميخوانيد مجموعه مقالات و
مصاحبههايي است که از
مجلهي آرش ( شمارهي ۸۷- ۸۸ تير و مرداد ۱۳۸۳) نقل شده است. آرش نشريهاي است فرهنگي. سياسي و اجتماعي كه
از بهمن ماه ۱۳۶۹ تاکنون در
پاريس وبه همت و تلاش پرويز قليچ خاني منتشر ميشود.
از پرويز گرامي
بسيار ممنون و متشکريم که مجموعه مقالات و مصاحبه هاي زير را در اختيار عصرنو قرار
داده است.
انتخاباتِ مجلس هفتم
و جمهوريخواهي
پس از حوادث يازدهم سپتامبر 2001،اخطارهاي
دولتمردان امريكا به ايران، عراق و كرهجنوبي، جنب و جوشِ ايرانيان در جهت
استفاده از وضع موجود جهاني براي برانداختن رژيم جمهوري اسلامي، شدتِ بيشتري گرفت.
عدهاي از روشنفكرانِِ جامعهي ايرانيان، به مبلغينِ استعماري بدل شدند و هم سو
با رايزنيهاي رضا پهلوي براي براندازي رژيم سياه اسلامي، به سردمدارانِ جنايت
پيشهي آمريكا اميد بستند. در بخشهايي از اپوزيسيون دموكراتِ خارج از كشور،
اتحاد و ارائهي بديلِ حكومتي – جمهوري لائيك، جدايي دين از دولت- در دستور
كارشان قرار گرفت، و موج جمهوري خواهي در طيفهاي مختلف اپوزيسيون خارج از كشور،
روز به روز تقويت شده و صفبنديهاي جديدي را بوجود آورد. بخش وسيعي از
روشنفكرانِ مخالف رژيم جمهوري اسلامي ايران، سعي در پيوستن به اين جنبشها نمودند.
اكنون با دو طيفِ جمهوريخواه روبرو
هستيم كه متشكلتر و سازمانيافتهتر از ديگر جرياناتِ جمهوري خواهي هستند. يك
طيف در «اتحاد جمهوري خواهان» كه به «همايش برلين» نيز معروف هستند، ضمن
حمايتِ بخشي از حكومتگران اسلامي، خواهان برپايي يك جمهوري پارلماني و عرفي، از
طريق مبارزه مسالمتآميز، و فشار به جناح انحصار طلبِ اسلامي است. طيف ديگر كه
به «جمهوريخواهان لائيك و دموكرات» - كنفرانس پاريس- شهرت دارند، خواهان
سرنگوني رژيم اسلامي و برقراري جمهوري لائيك و مجلس مؤسسان هستند.
ما در اين شماره، مصاحبههايي داريم
با دستاندركارانِ اين جنبشهاي جمهوريخواهي، و هم چنين نقطه نظرات بعضي از
فعالان جنبش چپ در مورداين گرايشها.
با تشكر از همكار خوبمان سياوش مژدهي،
براي پياده كردن نوار مصاحبهها.