چهارشنبه ۲۹ مهر ۱۳۸۳ - ۲۰ اکتبر ۲۰۰۴

حكومت نگروپونته در عراق

شيوه تازه سركوب و تسليم

 

نوشته: پطروس غداري

ترجمه: احمد مزارعي

 

 

سفير تازه آمريكا و حاكم مطلق فعلي عراق کیست ؟

نگروپونته يوناني الاصل و از خانواده اي ثروتمند متولد لندن، تحصيل كرده در بهترين دانشگاههاي لندن، سوئيس و آمريكاست. در بيست و هشت سالگي به عضويت CIA درآمد و از طرف وزارت امور خارجه آمريكا به عنوان مسئول مركز CIA در ويتنام به كار مشغول شد. وي در دوران خدمت ، هميشه از طرفداران به كارگيري سركوب بيشتر در ويتنام بود. نگروپونته به پستهاي مختلفي گمارده شد، اما از همه جنجال برانگيزتر دوران خدمتش در هندوراس بود. وي در آنجا كمك به كونتراها را كه عليه دولت نيكاراگوئه ميجنگيدند به عهده گرفت و ميليونها دلار به آنان كمك رساند. در همين دوره به دولت هندوراس در قلع و قمع شخصيتهاي سياسي كمك كرد و معروف است كه با كمك او نزديك به يكصد و هشتاد نفر از معروفترين آنان به قتل رسيدند.

بنابه نوشته محقق آمريكايي شادوفسكي در مجله گلوبال ريسرچ، "جورج بوش، نگروپونته را به علت تجربيات فراوانش در زمينه اطلاعات و سركوب به عراق فرستاده است. گسترش مقاومت در غالب شهرهاي عراق موجب نگراني دولت آمريكاست و بايد به هر شكل از آن جلوگيري شود. بمبارانهاي هوايي شهرها روش تازه اي است كه اكنون به كار ميرود.

در مدت 70 روز حكومت نگروپونته بيش از پنج هزار نفر در عراق كشته شده اند."

پس از ترك پل برمر و ورود نگروپونته شيوه تبليغات و به كارگيري كلمات در خبرها تغيير كرده، در اين مدت كلمات نيروهاي اشغالگر، بمباران هوايي، شكنجه اسيران و . . . كمتر به كار برده ميشود. در مطبوعات كشورهاي عربي نيز لحن اخبار تغيير كرده، گاها در مطبوعات اروپايي بيشتر از حقايق امور اطلاع داده ميشود. مطبوعات و سخنگويان رسمي در كشورهاي عربي آنچنان اظهار ميكنند كه گويا عراق تحت اشغال آمريكا نيست و همه چيز آرام و به شيوه اي دموكراتيك در حال بهبودي است تنها گروههاي خرابكار و تروريست هستند كه آرامش مردم را برهم ميزنند و موجب قتل و كشتار فرزندان مردم ميشوند.

در اين اوضاع خفقان زده كه هيچ صدايي برنميآيد، نگروپونته حكومت خونين خود را همانگونه كه در ويتنام و هندوراس انجام داد، به پيش ميبرد. وي براي بهتر به انجام رسانيدن ماموريت سركوبگرانه خود در عراق روشهاي زير را در سر لوحه كار قرار داده است:

1ــ ميكوشد تا حضورش را كسي متوجه نشده، در مطبوعات و ديگر رسانه هاي جمعي به اظهارنظر نميپردازد و عكسي از وي در جايي مشاهده نميشود. دستورات و خواسته هاي خود را براي مشاوران آمريكايي وزيران عراقي ارسال ميدارد، هر وزير عراقي يك مشاور آمريكايي دارد. در مورد وزارت نفت به گونه ديگري است، زيرا اين وزارتخانه تا نود درصد توسط خود آمريكاييها اداره ميشود.

2ــ برعكس پل برمر در هيچ‌ مصاحبه مطبوعاتي تاكنون شركت نكرده و خود را كاملا از انظار مخفي نگهداشته است.

3ــ خود را به مراجع مذهبي شيعه بويژه سيستاني نزديك نموده و مبلغ پانصد ميليون دلار براي تعمير خرابيهاي شهر نجف در اختيار اين مراجع قرار داده است. شرط وي اين بوده كه اينان هيچگونه نزديكي با مقتدا صدر نداشته باشند و حتي الامكان بكوشند وي و اطرافيانش را منزوي كنند. اين سياست اكنون در حال انجام است.

4ــ توجيه علاوي نخست وزير و وزير دفاع عراق مبني بر تهديد مخالفان اشغالگران در شهرهاي مختلف عراق، و اين در حالي ست كه خود اينان نيرويي براي مقابله ندارند و آمريكاييها با بمبارانهاي هوايي به جنگ مردم ميروند.

5ــ اخراج نمايندگان رسانه هاي خارجي كه خبرهاي واقعي را از عراق مخابره ميكردند، همچون الجزيره، العربيه و بعضي مطبوعات بين المللي ديگر.

6ــ كمك فراوان به مطبوعات و نويسندگان جهان عرب تا اينگونه وانمود كنند كه بيشتر قربانيان در نتيجه "خرابكاري" نيروهاي مخالف آمريكا است و اينكه اينان وابسته به گروه زرقاوي، بن لادن و يا ساير گروههايي كه مخلوق خود آمريكاييها هستند، ميباشند. (قابل يادآوري است كه عليرغم آن همه ادعاي آمريكاييها مبني بر وجود القاعده و زرقاوي در عراق، تاكنون حتي يك نفر از اين دو گروه دستگير نشده و اين بسيار شك برانگيز است. مترجم)

7ــ واداشتن علاوي مبني بر همكاري با بخشي از بعثي هاي سابق به هدف ايجاد تفرقه در ميان نيروهاي مقاومت عراقي تا از اين راه بتوانند از فشار جنگ عليه آمريكاييها بكاهند و هم اينكه دست اسرائيلي ها را براي پيشبرد كارهايشان در عراق باز گذارند.

8ــ انحلال هيئت "مبارزه و ريشه كني حزب بعث" كه توسط برمر و چلبي تشكيل يافته بود. در آن مدت هزاران بعثي و صدها دانشمند عراقي ترور شدند، هم اكنون تصميم بر اين است كه مسئولان عاليرتبه حزب بعث شناسايي و نابود شوند و با بقيه كاري نداشته باشند.

9ــ هماهنگي روزانه و دائمي ميان نگروپونته و فرماندهي نيروهاي نظامي آمريكا براي بمباران شهرها و مناطقي كه آنان تشخيص دهند عوامل "زرقاوي و القاعده" در آنجاها مخفي شده اند. البته هدف از اين بمبارانها تنها به خاطر سركوب مردم است تا از پشتيباني مقاومت دست بردارند.

10ــ منع رفت و آمد سربازان آمريكايي در خيابانها مگر با پشتيباني تانك در زمين و هلي كوپتر در هوا، تا از اين راه از كشته شدن آنان جلوگيري به عمل آيد.

11ــ درخواست از واشنگتن براي كمك بيشتر مالي به مطبوعات در كشورهاي عربي. (بنابه نوشته ي نيويوركر تا آ‌نان تبليغاتشان را عليه مقاومت ملت عراق بيشتر كنند و مسئوليت بيشتر ماندن آمريكاييها را به گردن آنان بيندازند، هم اكنون اين مطبوعات نامي از قواي اشغالگر نميبرند بلكه نيروهاي ائتلاف و "هم پيمان" و . . . جاي آن را گرفته است.)

12ــ سكوت مطلق در مورد دخالت گسترده اسرائيل در عراق و منع نشر هرگونه خبري در اين مورد.

ظاهر آرام، پنهان كاري به دور از انظار از مشخصات اصلي نگروپونته است. وي در ماموريت هاي سابق خود در ويتنام و كشورهاي آمريكاي لاتين هميشه اين ظاهر موقر ديپلماتيك خود را حفظ مينمود و سياست سركوب مخالفان را از درون پيش ميبرد. گفته ميشود كه وي شخصا از بوش ميخواهد تا عناويني همچون: نمايندگي ايالات متحده، نماينده حكومت نظامي و از اين قبيل عناوين را ملغي نموده و به جاي آن از كلمه سفير ايالات متحده در عراق استفاده نمايد كه مورد قبول بوش واقع شود.

هم اكنون تمام ساختمانهاي اصلي و بزرگ دولتي عراق شامل 23 وزارتخانه به اضافه كاخ رياست جمهوري صدام حسين در اختيار نگروپونته قرار دارد. دو هتل بزرگ شهر بغداد، رشيد و منصور نيز در اختيار سفارت قرار دارد. تعداد شش هزار كارمند در اين اماكن مشغول به كارند و قرار است تا پايان سال جاري تعداد آنان به هشت هزار برسد. غالب اينان كساني هستند كه دوراني از آموزش را در اسرائيل گذرانده اند.

در مورد نيروهاي مسلح آمريكا قرار است تعداد آنان تا دويست هزار نفر افزايش يابد، هم اكنون ماهانه يك هزار و پانصد‌نفر بر تعداد آنان افزوده ميشود. دولت آمريكا به دنبال مزدوراني است كه حاضر به خدمت در عراق باشند. بيشتر اينان از كشورهاي اروپاي شرقي هستند.

نگروپونته ميكوشد تا در مطبوعات جهان اينگونه انعكاس يابد‌ كه عراق داراي دولت، نخست وزير و رئيس جمهوري مستقل است. بر همين اساس از آنان خواسته شده تا هر چه بيشتر ظهور علني يافته، با مطبوعات مصاحبه و به كشورهاي همسايه و اروپا سفر كنند.

نگروپونته كوشش فراواني به كار برده تا چهره هاي بدنام همچون چلبي و اطرافيانش و ساير كساني كه وابستگي آنان به آمريكاييها بر همگان محرز بوده به عقب رانده شوند تا موجبات نفرت از آمريكا "ناپديد" شود.

 

 

**************